موضوع تغییر رویکرد سیاسی دولت ترکیه نسبت به سوریه، روز به روز جدی تر می شود و شواهد نشان می دهد که اردوغان، به شدت از کرده ها و اقدامات پیشین خود پشیمان است و می خواهد قدم در مسیر جدیدی بگذارید.
رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه و رهبر حزب عدالت و توسعه، دیروز در مسیر بازگشت از اوکراین، مانند همیشه در داخل هواپیما، به سوالات خبرنگارانی پاسخ داد که نمایندگان رسانه های تحت امر حزب عدالت و توسعه هستند.
چند سالی است که هواپیمای مجلل اردوغان، در سفرهای خارجی، میزبان تیم ثابتی از روزنامه نگاران و تحلیل گراین است که همواره در کنار اردوغان هستند و در هر سفر، با او عکس یادگاری می گیرند.
آنان انتقادی از سیاست های دولت ندارند و هر آن چه را حزب حاکم بخواهد، منعکس می کنند و حتی سوالاتشان هم از قبل مشخص شده است. اما گروه کثیری از روزنامه نگاران و تحلیل گران ترکیه نیز هستند که اگر چه به هواپیمای لوکس رئیس جمهور راه داده نمی شوند، اما از نفوذ سیاسی و اجتماعی بالایی برخوردارند و تحلیل های آنان، مانند زر ورق، مورد استقبال قرار می گیرد. یکی از این تحلیل گران، “بارش دوست ار” است که سالهاست در روزنامه جمهوریت قلم می زند.
بارش دوست ار، دارای مدرک کارشناسی ارشد در روابط بین املل و دکترا در علم ارتباطات است. او استاد دانشگاه مارماره و از دبیران روزنامه جمهوریت است.
در نوشته جدید او دلایل تصمیم اردوغان برای عادی سازی رابطه با سوریه مورد بررسی قرار گرفته است. این تحلیل گر مشهور ترکیه، تلاش اردوغان برای عادی سازی روابط آنکارا – دمشق را از سر ناچاری و اجبار می داند و معتقد است که رئیس جمهور ترکیه، تاوان سیاست های غلط خود را می دهد.
مهم ترین خطاهای اردوغان در سوریه
چند روزی است که ترکیه به طور مداوم، درباره تغییر سیاست دولت سوریه بحث می کند. بدیهی است که برخی سیاست ها تغییر کرده و مراحل جدیدی در راه است. پس باید پرسید: زمینه و دلیل این تغییر شتابان چیست؟
بیایید درباره مقدمات و دلایلی بحث کنیم که اردوغان را به ایستگاه فعلی رساند و او را ناچار کرد که سیاست خود را در قبال سوریه تغییر دهد. به باور من، این دلایل، از اهمیت بالایی برخوردار هستند.
الف) ترکیه که برای عادی سازی روابط خود با اسرائیل، مصر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی اقداماتی را انجام داده و وارد فاز نوینی شده است. در نتیجه، تغییر رفتار در قبال دمشق هم اجتناب ناپذیر بود و تیم اردوغان، ناچار شد که اقدامات مشابهی در قبال سوریه انجام دهد.
ب) سیاست خارجی اردوغان در قبال سوریه توام با خطاهای بزرگ و اقدامات غلط بود. در نتیجه، تبعات و پیامدهای سیاست خارجی اشتباه در سوریه بسیار فراتر از حد توان دولت ترکیه بود. مجموع عناصر سیاسی، اقتصادی، نظامی و قدرت نرم، همگی به کار گرفته شد. اما اثربخش نبود و تحمل این همه خطا و تصمیم غلط، بسیار بالاتر از ظرفیت دولت ترکیه بود.
ج) آن چه در سوریه اتفاق افتاد مستقیماً بر ساختار جمعیتی، جامعه شناختی، سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک ترکیه اثر گذاشت و به معنی واقعی کلمه، ترکیه را در شرایط دشوار قرار داد. بر اساس اظهارات رسمی، 3.6 میلیون آواره سوری تحت وضعیت حفاظت موقت در ترکیه هستند. اما این آمار، واقعی به نظر نمی رسد و به باور مفسران، سیاستمداران و کارشناسان این تعداد، بسیار بیشتر است. شهرهای مرزی ما با تغییر جمعیت، مشکلات امنیتی فزاینده، اشتغال ثبت نشده و معضلات دیگر مواجه شده اند و گفته می شود که ترکیه در مجموع، حدود 100 میلیارد دلار برای پناهجویان هزینه کرده است. با در نظر گرفتن مخارج بالای حمایت های انجام شده از مخالفان سوری و تسلیح و تجهیز آنان، بیش از این نمی توان ادامه داد.
د) قدرت کشورهای عربی ضد سوری برای تغییر رژیم در سوریه کافی نبود. نه تنها پویایی و دینامیسم ملی، بلکه تحولات منطقه ای و جهانی نیز عادی سازی روابط ترکیه با سوریه را بر دولت اردوغان تحمیل می کند. در مقیاس منطقه ای، توافق آبراهام بین اسرائیل و کشورهای عربی، مراحل عادی سازی کشورهای عربی با سوریه و نرمش بین ایران و کشورهای عربی را می توان در این زمینه مورد بحث قرار داد.
اشتباه اصلی ترکیه چه بود؟
ترکیه فقط تاوان اشتباهات خودش را نمی دهد و در شکست آمریکا نیز شریک است. تضعیف آمریکا در مقیاس جهانی و ناتوانی آن در کسب نتیجه مطلوب در میدان سوریه، بر تغییر نگرش ترکیه تأثیرگذار بود.
ایالات متحده تلاش زیادی کرده تا سوریه را به صورت مستقیم و یا همراه با متحدانش و از طریق سازمان های تروریستی مانند پ.ک.ک، ی.پ.گ و داعش تجزیه کند. اما واقعیت این است که آمریکا به نتیجه دلخواه خود نرسید و شکست خورد. خود آمریکایی ها نیز این واقعیت را فهمیده اند و حالا حتی در داخل ایالات متحده نیز کسانی هستند که پیشنهاد برقراری ارتباط با سوریه را مطرح می کنند.
دیگر خطاهای ترکیه
یکی دیگر از سیاست های غلط و خطاهای بزرگ اردوغان در سوریه توجه به این نکته است که ساختارهای ضد رژیم که از سوی آنکارا به عنوان آلترناتیو مورد حمایت قرار گرفتند، ماهیت خطرناکی دارند و دولت اردوغان بالاخره متوجه این واقعیت شد و فهمید که از روز اول هم حمایت از آنها اشتباه بود.
موضوع مهم دیگر، بحث اخوان المسلمین است. بخش مهمی از معارضین سوری که مورد حمایت آنکارا هستند، ذیل گفتمان اخوانی هستند و از آنجایی که تیم اردوغان از سازمان اخوان المسلمین فاصله گرفته، طبیعتاً حمایت از ورژن و نسخه سوری اخوان نیز محلی از اعراب ندارد.
تیم اردوغان، در فهم میزان قدرت و محبوبیت بشار اسد نیز دچار خطا شد. اردوغان، نفوذ اسد را در سوریه دست کم گرفت و همواره تصور می کرد که او تنها با حمایت روسیه و ایران و تنها با اتکا به بوروکراسی بعث زنده مانده است. اما اردوغان اشتباه می کرد. حمایت روسیه و ایران بدون شک مهم است. اما اگر اسد از حمایت مردم برخوردار نمی شد، تنها به لطف قدرت بیرونی، در برابر تمام قدرت هایی که به کشورش هجوم آورده اند، نمی توانست زنده بماند.
در پایان باید به طور خلاصه بگویم، این تغییر مسیر، امری اجتناب ناپذیر بود. فهم سیاست خارجی بدون اطلاع از تاریخ، جغرافیا و اقتصاد با شکست مواجه می شود. ترکیه این را تجربه کرد و حالا باید سالیان سال، صورت حساب سنگین اشتباه خود را پرداخت کند./تسنیم