در پی پیروزهای ارتش عراق و نیروهای مردمی این کشور در منطقه تکریت و موفقیت های حاصله، در بیرون راندن داعش از استان صلاح الدین برخی از تحلیل گران و رسانه های ترکیه که عمدتا به حزب عدالت و توسعه نزدیک هستند با مطالب تحریک آمیز مدعی اشغال عراق توسط ایران شدند.
به گزارش وب سایت خبری-تحلیلی آذریها این ها روزنامه با تیترهای چون “ایران عراق را اشغال کرد”، “ایران شهرهای عثمانی را اشغال کرد” ، “ایران مرز سوریه-ترکیه را کنترل می کند” به پروپوگاندای سیاسی دامن زدند. برخی از تحلیل گران ترک نیز بر همین اساس اشغال (!) عراق توسط ایران را فاجعه آمیز تر از اشغال امریکایی ها ارزیابی می کنند. پروفسور محمد شاهین استاد روابط بین الملل دانشگاه استانبول در گفتگو با kanal A نزدیک به عدالت و توسعه بیرون راندن داعش از عراق و بازگشت شیعیان را که از کمک های ایران بهره مند هستند، به اشغال این کشور توسط ایران تعبیر کرد. وی به رسانه ها گفته است که انتشار تصاویر قاسم سلیمانی در تکریت باعث ناخرسندی سنی ها و تقویت داعش یا گروههای مشابه آن می شود.
این در حالی است که منابع مختلف گزارش داده اند عشایر و قبایل مختلف سُنی منطقه در حال همکاری با نیروهای مرکزی و مستشاران ایرانی هستند. در ماههای گذشته نیز رسانه های هشدار داده بودند که داعش رفتارهای خشونت آمیز مشابهی با مردم سنی نیز دارد و تنها قبایلی که وارد ائتلاف با این گروه می شوند از شر آزارها و جنایت های داعش تا اندازه ای مصون می مانند.
پروفسور محمد شاهین در گفتگو با روزنامه «ینی شفق» ضمن انتقاد از قاسم سلیمانی وی را به پولاد علمدار بازیگر معروف سریال وادی گرگها تشبیه کرد. علمدار در این سریال شخصیتی قهرمان گونه دارد که اقتدار ترکیه را در داخل و خارج تامین می کند و در بین مردم منطقه از محبوبیت برخوردار است.
به نظر می رسد همین مقایسه کنایه آمیز هم در دل خود نشانگر یک واقعیت عینی است و آن محبوبیت سردار سلیمانی در بین مردم منطقه و از جمله خود ترکیه می باشد.
شاهین در ادامه تحلیل های خود به ینی شفق گفت:
«عراق تا اندازه ای از اشغال امریکا خلاص شد ولی به زیر اشغال ایران رفت. به دلیل دوری مسافت، اشغال امریکا نمی توانست بیش از 15 سال ادامه پیدا کند اما اشغال عراق توسط ایران پیامدهای بلند مدتی دارد. ایران به صورت تاریخی عراق را محل زیست و مانور خود می داند. فراموش نکنید که رهبران شیعه عراقی در زمان صدام حسین سال های مدیدی در ایران زندگی کردند. همان گروه امروزه در عراق کادر رهبری و قدرت را به دست گرفته است. شاید رهبران عراقی می خواهند برای مقابله با داعش با ایران همکاری کنند. اما ایران جهت تامین منافع خود وارد این بازی شده است». وی همچنین در مورد قاسم سلیمانی به این روزنامه گفت: « قاسم سلیمانی امروز به پولاد علمدار سوریه و عراق بدل شده است. ورود سلیمانی به تکریت و انتشار تصاویرش در آینده باعث ظهور گروههای تروریستی جدید خواهد شد».
دکتر محمد شاهین که به همراه دکتر بایرام سینکایا در در این میزگرد تحلیلی شرکت می کرد گفت: « من باید حتما یک مطلبی را عنوان کنم. شاید برای دوستان ایرانی ام خوشایند نباشد. اما این کشور برای منافع خودش سوریه را محو و نابود کرد و هم اکنون همین سناریو را در عراق پیاده می کند».
وی گفت «هیچ کشوری نباید در امور عراق دخالت کند و عراق می بایست توسط عراقی ها اداره شود. حتی ترکیه نیز نباید دخالت نماید».
مرکز مطالعات خارومیانه ای بحرین که چندی پیش میزبان محمد شاهین و سینکایا بود
البته ایشان تا کنون هیچ تحلیلی در خصوص حمایت های آشکار و پنهان حکومت ترکیه از داعش ارائه نکرده است و به ویژه در مورد ترکمان های آمرلی و کردهای کوبانی که اگر همین دخالت های ایران نمی بود دچار سرنوشتی شوم می شدند ، اشاره نکرد.
گفتنی است این تحلیلگر و برخی دیگر از همکاران وی در مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه ترکیه، اخیرا در سمیناری «بسته» به میزانی «مرکز مطالعات خارومیانه ای بحرین» درعراق شرکت کرده و همین ایده ها را با کارشناسان عراقی (سنی) مطرح کردند.
با این وجود رسانه ها و تحلیل گرا منتقد عدالت و توسعه از سیاست های ایران در عراق دفاع می کنند. این گروه را به چند دسته می توان تقسیم کرد. نخست علویها و شیعیان ترکیه که به طور کلی از سیاست های منطقه ای ایران حمایت می کنند و تاثیر زیادی در جامعه مدنی ترکیه و توده مردم دارند.
گروه دوم احزاب لائیک- ملی گرای ترک مانند حزب وطن (کارگر سابق به رهبری دکتر دوغو پرینجک) که در حقیقت از دوستان نزدیک ایران محسوب می شود و برخی دیگر از چهره ها یا احزاب معروف به اولوسالجی (ملی گرا) مانند حزب جمهوریخواه که سیاست های ایران را منطقی قلمداد می کنند.
گروه دیگر تحلیل گرانی و روزنامه نگاران مستقل و منتقدی هستند که سیاست های نوعثمانی گری را مالیخولیایی و مظر به حال منطقه می پندارند. فهمی تاشکین را باید در این دسته ارزیابی کرد.
فهمی تاشیکن نویسنده روزنامه رادیکال و کارشناس ایران، طی مقاله ای از سیاست های ایران در عراق دفاع کرده و پیروزهای ایران را محصول سیاست نادرست آنکار و شکست سیاست خارجی این کشور عنوان کرده است.
وی در بخشی از مقاله خود به نقل از یکی از رهبران «جنبش ملی گرایی ترکمان ها» نوشت اگر همکاری قبایل سنی نبود، نیروهای مرکزی نمی توانستند با این سرعت در صلاح الدین پیشروی نمایند. تاشکین اضافه کرد که ایران به تمامیت ارضی عراق احترام می گذارد در مقابل مسئولان حکومت ترکیه مدام از اصلاحاتی چون ترکمانها، کردها، سنی ها و شیعیان به جای مردم یا ملت عراق استفاده می کنند.
تاشکین در ادامه می گوید:
«هنگامی که داعش در حال تصرف شهر به شهر عراق بود، ایران تردید به خود راه نداد و وارد عمل شد و هزنیه های این کار را هم پذیرفت در نتیجه جایگاهی برای خود در عراق آینده دست و پا کرد. اما ترکیه برداشت و خوانشی متفاوت از تحولات عراق داشت و در کنار بازیگرانی مانند عربستان که در بازیهای آلوده شرکت داشتند قرار گرفت.. »
وی سپس به بخشی از گزارشی یکی از منابع دیپلماتیک ترکیه در بغداد اشاره می کند که در آن آمده بود:
« به نظر می رسد ترکیه به کلی تاریخ عثمانی را فراموش کرده است. علیرغم اینکه عثمانی شیعیان را طرد کرده بود، آنها در برابر اشغالگری انگلستان در عراق مقاومت کردند. علمای شیعه علیه انگلیسی ها فتوای جنگ دادند. اما سنی های مرکز و شمال عراق با انگلیسی ها همکاری کردند. آنها بودند که به عثمانی خیانت کردند. امروز آنکار با صدی بیست و پنج ائتلاف کرده است تا صدی شصت و پنج را اداره کند»!
به نظر می رسد تمام تعابیری که از سوی تحلیل گران نزدیک به عدالت و توسعه بیان می شود، با وجود احترام زیادی که برایشان قائل هستیم ناشی از، شکست سیاست خارجی ترکیه در منطقه می باشد.
این تحلیلگران بارها در نشست هایی که به ویژه در تهران برگزار شده است از سیاست ترکیه دفاع کرده و سقوط اسد را پیش بینی نموده بودند. آنها تمایلی به مشاهده یا جدی گرفتن فاکتور داعش نیز نداشتند. اکنون که سیاست های مطلوب همین دوستان در منطقه با شکست روبرو شده است، بدون عنایت به این مهم که ایران زمینه تصفیه عراق از داعش را فراهم آورده و جان بسیاری از مردم اعم از سنی، شیعه، ترکمن،کرد و مسیحی را نجات داده است ، نیروهای آزادیبخش نزدیک به ایران را به نیروی اشغالگر تشبیه کرده اند.