فرشید باغشمال: بخش مهمی از تاریخ نقاشی ایرانی در پژوهشهای هنری، با مکتب نگارگری تبریز شناخته میشود؛ مکتبی که قرنهاست با نگارههای پرشور شاهنامهای، در موزهها و کتابخانههای مهم جهان میدرخشد، بیآنکه جهل و سیاهنمایی برخی نابخردان در سالهای اخیر، غباری بر این آینه بنشاند.
همراهی تبریز و شاهنامه، از دیرباز از فرازهای باشکوه آئین و رسوم مردم آذربایجان است؛ از تلمیحات شاهنامهای قطران تبریزی، شاعر سده پنجم هجری گرفته تا تاثیرپذیری کوراوغلی، آئینهای نقّالی و پردهخوانی، سنتهای قهوهخانهای و تصنیفهای زورخانهای، همه و همه از محبوبیت تاریخی شاهنامه در تبریز و آذربایجان نشان دارد. در این میان، مکتب نگارگری تبریز را حکایت دیگری است؛ آنجا که نقشآفرینان نامی شاهنامه، با جامههای بلند رنگین، از میان طاقها و قوسها عبور میکنند و پیوند تاریخی «فردوسی و آذربایجان» را برابر چشمان حقیقتبین قرار میدهند. همی تاز تا آذر آبادگان / به جای بزرگان و آزادگان.
ارزش و محبوبیت شاهنامه در میان مردم و اهمیت این اثر در ادوار مختلف تاریخی به قدری برجسته بوده که حاکمان و پادشاهان دورههای مختلف تاریخی برای ارجنهادن به این منظومه حماسی، اخلاقی و مردمی، نگارگران و خوشنویسان و تذهیبکاران را گردآورده و سعی میکردند اثری شایسته از خود برای نسلهای آتی به یادگار بگذارند. به همین خاطر است که گفته میشود صدها نسخه شاهنامهای از دورههای مختلف تاریخی مصور شدهاست. متاسفانه بخش زیادی از آن نسخهها یا از میان رفته و یا طی اتفاقات عجیب و غریب، از ایران خارج شدهاست. تازه، آن دسته از آثاری که از ایران به خارج شده، بخشی در موزهها و کتابخانههای مهم جهان محفوظ است، اما سرنوشت بخشی از این میراث گرانقیمت، هنوز مبهم و رازآلود مانده است.
با این حال، مطالعه آثار به جا مانده از نسخههای مصور شاهنامهای نشان میدهد، ارزش و اهمیت سه نسخه، بیش از سایرین است: شاهنامه دموت، شاهنامه بایسنقری و شاهنامه شاهطهماسبی.
از میان این سه نسخه، شاهنامه دموت، مربوط به مکتب اول نگارگری تبریز، و شاهنامه شاهطهماسبی مربوط به مکتب دوم نگارگری تبریز است.
(شاهنامه بایسنقری، مربوط به مکتب هرات است، با این حال، تاثیرگذاری هنرمندان تبریزی در گسترش مکتب هرات و آفرینش این شاهنامه، زبانزد بودهاست. از جمله اینکه خوشنویسی شاهنامه بایسنقری، اثر «جعفر تبریزی» از استادان نامی سده نهم هجری است.)
برگی از شاهنامه دموت / نگاره سوگواری برای اسکندر
شاهنامه دموت (ایلخانی) / مکتب اول تبریز
مکتب اول نگارگری مکتب تبریز، به مجموعهای از ویژگیهای نقاشی گفته میشود که با ورود ایلخانان مغول به ایران، در تبریز آغاز شد. مهمترین بخش از ویژگی این مکتب، ورود عناصر نقاشی چینی به هنر ایرانی است. البته ورود این عناصر، به معنی حذف شاخصهای ایرانی نبود، میتوان گفت این دو شیوه، به یک تلفیق ظریف و زیبا در نقاشی ایرانی رسیدند، بیآنکه چیزی از اصالت هنر ایرانی آن کاسته شود.
شاهنامه ایلخانی (که متاسفانه به نام دموتِ سارق مشهور شدهاست) دستاورد مهم این جریان هنری است که قدمت آن به سده هشتم هجری باز میگردد. ارزشهای هنری و جزئیات تاریخی تصاویر این شاهنامه، مجموعهای گویا از سنتها، حالات عاطفی و جایگاه تاریخی افراد، ابزارآلات، جنگافزارها و جامههای مردم آن دوران را در بر گرفتهاست. بررسی اصول نقاشی و رنگبندی تلفیقی نگارهها نیز از نکات فنی و هنری این شاهنامه است.
با اینحال سرنوشت شاهنامه ایلخانی، از ماجراهای غمانگیز تاریخ اسناد و آثار ایران است. شاهنامه ایلخانی، تا دوره سلطنت محمدعلیشاه در کتابخانه کاخ گلستان نگهداری میشد؛ بیآنکه ارج و قرب آن چندان شناختهشده باشد. از قضا یک عتقیهچی فرانسوی به نام دموت بود که گاهی میتوانست همراه مستشاران خارجی، در کاخ آفتابی شود. دموت که به خوبی میدانست چه جواهری در کتابخانه سلطنتی نهفته است، یک روز از شلوغی و آشفتگی دربار قاجار سوء استفاده کرده، وارد کتابخانه میشود و شاهنامه ایلخانی را با زیرکی تمام از کتابخانه خارج میکند. او مدتی بعد که آبها از آسیاب میافتد، شاهنامه ایلخانی را به موزه هنری متروپولیتن در نیویورک پیشنهاد میدهد، اما این موزه وقتی متوجه سرقتیبودن اثر میشود، آن را نمیپذیرد. دموت هم که قیمت نجومی این اثر، چشمش را گرفتهبود، نگارههای این مجموعه را که حدود 120 قطعه بود، جدا میکند و میفروشد. بنابراین سایر صفحات که بیشتر شامل بخشهای خطی و توضیحات متنی ارزشمند بود، برای همیشه گم میشود.
120 برگ نگارین، سرنوشت مبهمی پیدا میکنند و در طول سالها، هر یک راهی یکی از کتابخانهها، حراجیها و گالریها میشود. به این ترتیب، اوراق این شاهنامه در محافل هنری جهان به «شاهنامه دموت» شهرت مییابد. گفته میشود امروز مجموعاً 77 قطعه از این شاهنامه بینظیر در موزههای جهان شناسایی شدهاست. گزیدهای از نگارههای بهجا مانده از این شاهنامه ایلخانی، سال 1392 توسط «سید محمود حسینی» گردآوری و از سوی انتشارات عطار منتشر شده است. زاری بر مرگ اسکندر، رستم و شغاد، نبرد اردشیر با بهمن، بازجویی موبدان از زال، کشتهشدن اسفندیار به دست رستم، رفتن اسکندر به ظلمات از برای یافتن آب حیات و تشییع جنازه اسفندیار از جمله نگارههای این مجموعه است.
شماری از تصاویر نگارههای این شاهنامه نیز در موزه هنر مکتب تبریز (خانه تاریخی حریری) قرار دارد.
برگی از شاهنامه طهماسبی / نگاره توطئه قتل خسرو پرویز
شاهنامه شاهطهماسب / مکتب دوم تبریز
شاهاسماعیل صفوی پس از برپایی حکومت صفوی، پایتخت را از هرات به تبریز انتقال داد. به این ترتیب، بسیاری از هنرمندان و صنعتکاران از جایجای ایران راهی تبریز شدند تا این شهر در کوتاهزمانی، به قطب فرهنگی و هنری کشور تبدیل شود. از جمله چهرههای مهمی که در این دوره، به دعوت شاهاسماعیل، از هرات راهی تبریز شد، کمالالدین بهزاد، استاد نامدار نقاشی بود. ورود استاد بهزاد به تبریز را باید یکی از دورههای شورانگیز نقاشی ایرانی بدانیم. سلطان محمد، میرمصور، آقامیرک و مظفرعلی، از نگارگران نامی دوران صفوی هستند که هنر نگارگری را در محضر بهزاد آموختند. این هنرمندان به همراه شمار دیگری از خوشنویسان و نگارگران نامی، در مجموع گروه 15 نفرهای از زبدهترین هنرمندان نگارگری، خوشنویسی، تذهیب و صحافی را تشکیل دادند. دستاورد جاودانه این گروه، شاهنامهای نفیس و بینظیر در 1200 صفحه است که 258 صفحه آن، نگارههایی چشمنواز از افسانهها، اساطیر و داستانهای شاهنامهای است. طراحی و تدوین این شاهکار تاریخی، از سال 928 تا 930 قمری، به طول انجامید. این شاهنامه در واقع، هدیه گرانسنگ شاهاسماعیل برای فرزندش، طهماسب بوده و از این رو، به «شاهنامه شاهطهماسب» شهرت یافتهاست.
سرنوشت شاهنامه شاهطهماسب به غمانگیزی شاهنامه دموت نیست، اما قصه بلند اوراق آن، هنوز هم از میان خبرگزاریهای خارجی شنیده میشود.
شاهنامه شاهطهماسب تا 40 سال پس از پایان طراحی، در دربار صفوی بود. اما بعدها زمانی که شاهمحمد خدابنده بر تخت سلطنت صفوی تکیه زد، برای افزایش مودت و دوستی با عثمانیها، هدایای گرانبهایی را به دربار سلطانسلیم عرضه کرد؛ از جمله این هدایا، «شاهنامه شاهطهماسب» بود که راهی همسایه شمالی شد. شاهنامه طهماسبی تا اوایل قرن 19 در دربار عثمانی باقی ماند، تا اینکه موزه پاریس در سال 1903 بخشهایی از این اثر را برای اولین بار در معرض نمایش گذاشت. از آن دوران به بعد، این اثر مهم مکتب تبریزی، فراز و نشیب بسیاری را تجربه کرد. در این دوره، معلوم نیست شاهنامه شاهطهماسب، چطور به مالکیت فردی به نام «بارون دو روتشیلد» رسید. پس از او، نوهاش که فردی به نام آرتور هاتِن بود، مالک شاهنامه شد. به همین خاطر است که این شاهنامه در اواسط دهه 90 میلادی به «شاهنامه هاتن» نیز شهرت یافت.
هاتن برای اینکه از مالیات سنگین این اثر خلاص شود، 78 صفحه از آن را در سال 1970 به موزه متروپولیتن اهدا کرد. او البته در نامهای به دولت ایران، پیشنهاد داد که باقیمانده صفحات را خریداری کند، اما قیمت پیشنهادی هاتن برای ایران، بسیار گران بود.
طولی نکشید که هفت نگاره از شاهنامه به قیمت ۳٫۱ میلیون دلار در حراج کریستی لندن فروخته شد. چند سال بعد نیز 41 برگ آن در یکی از گالریهای لندن به فروش رفت. از این 41 برگ، تنها یک برگ نصیب موزه رضا عباسی تهران شد که در آن موقع تازه تاسیس شده بود. چند سال بعد، هاتن، شمار دیگری از صفحات شاهنامه را به حراجی کریستی سپرد. کریستی در مدت دو سال، به تدریج 14 برگ این شاهنامه را فروخت. مدتی بعد هاتن درگذشت. از آن شاهنامه نفیس که 258 صفحه نگاره داشت، موقع درگذشت هاتن، 118 صفحه باقی مانده بود.
پس از مرگ هاتن، دولت ایران با پیگیریهای مجدانه سیاستمدار فرهیخته و معاوناول وقت رئیسجمهور«زندهیاد دکتر حسن حبیبی» عزم خود را برای بازپسگیری این اثر ایرانی جزم میکند. در حالی که هزینه هنگفت این اثر، از توان دولت ایران، فراتر به نظر میرسید، باقیمانده اوراق شاهنامه شاهطهماسب با تابلوی اکسپرسیونیستی «سهزن» اثر ویلیام دکونینگ (که در موزه هنرهای معاصر نگهداری میشد) مبادله شد. به این ترتیب در بهمن 1372، باقیمانده اوراق شاهنامه، از طریق یک بانک بریتانیایی، به پاریس انتقال یافت و در آنجا تحویل نماینده رسمی ایران شد.
امروز 118 صفحه از نگارههای این اثر خارقالعاده در موزه هنرهای معاصر تهران و یک برگ نیز در موزه رضا عباسی تهران نگهداری میشود. موزه متروپولیتن نیویورک (۷۸ برگ)، موزه آقاخان در تورنتو (10 برگ) و موزه دوهه (3 برگ)، از دیگر موزههایی هستند که برگهایی از این شاهنامه را نگهداری میکنند. سایر نگارهها (48 صفحه) نیز در اختیار مالکان خصوصی است.
شاهنامه شاهطهماسب، امروز در زمره گران قیمتترین آثار هنری جهان است، به طوری که شهریور گذشته، یک برگ از این اثر، در حراجی ساتبیز بین ۴ تا ۶ میلیون پوند قیمتگذاری شد. سال 1393 کتاب «شاهنامه شاه طهماسبی» در قطع سلطانی و با صحافی نفیس و قاب در ۴۲۰ صفحه توسط انتشارات فرهنگستان هنر به چاپ رسیده و منتشر شد.
منبع: نقاشی ایران، از دیرباز تا امروز / رویین پاکباز / ۱۳۹۶