اعضای یک گروه قومی موسوم به نام جبهه متحد کرد “مدعی” شد با علی یونسی دستیار ویژه رئیس جمهوری در امور اقوام ایرانی و اقلیت های دینی دیدار داشته است. به گزارش وب سایت خبری- تحلیلی آذری ها نام و اعتبار جبهه متحد کرد که سال هاست از سوی بنیانگذاران موجه خود “منحل” شده است، از طرف باندی از فرصت طلبان قوم گرا که پشت نقاب مطالبات محلی پنهان شده اند مورد سوء استفاده قرار می گیرد.
این گروه در دیدار با یونسی به مطالبات حق و ناحقی اشاره کرده اند که آمیختن این دو در واقع از شیوه ها و شگردهای ویژه جریان قومیت محور است.
نفرت پراکنان قومی در این دیدار خواستار صدور مجوز از سوی وزارت کشور برای تشکیل یک حزب قومی و محلی شده اند و هم چنین از عدم انتصاب مدیران منتسب به خود در سمت های مدیریتی مناطق کردنشین گله کرده اند.
اما مهم ترین موضوع طرح شده در این دیدار پیشنهاد میانجی گری این باند برای آغاز پروسه «آشتی» با احزاب مسلح کرد بود.
باند مزبور سعی دارد همانند حزب دموکراسی خلق ها در ترکیه به ایفای نقش میانجی پرداخته و احزاب مرده ای مانند کومله، دموکرات و … را یک بار دیگر مطرح نماید و از طرف دیگر منزلت سیاسی جدیدی برای خود دست و پا کند.
این گروه که بعضا سابقه حضور در مجلس ششم را نیز دارند به خوبی آگاه اند که این احزاب در بین مردم کردستان مرده ای بیش نیستند. یکی از دلایل بارز این ادعا، رای همگانی مردم کردستان در انتخابات ریاست جمهوری سال 1384 به هاشمی رفسجانی بود. در این سال حزب دموکرات کردستان از کردها خواسته بود که در انتخابات جمهوری اسلامی شرکت نکنند و اگر کردند به متهم دادگاه میکنوس (به زعم آن ها متهم پرونده قاسملو) رای ندهند. اما استان های کُردنشین بدون توجه به این فراخوان ها به صورت یکپارچه به هاشمی رفسنجانی رای دادند. این موضوع نشان می دهد که تروریست هایی چون قاسملو و شرفکندی برای مردم کُرد کوچک ترین اهمیتی ندارند، همان طور که مردم کُرد برای آن ها اهمیتی نداشتند و تنها بهانه و ابزاری بودند برای رسیدن به قدرت و منزلت سیاسی.
حال باید پرسید آشتی با تروریست های مضحمل شده و متحدین صدام حسین که نزد تاریخ به ویژه مردم کُرد اعتباری ندارند چه لزومی دارد؟
نکته ی قابل توجه شعار این باند برای آغاز پروسه به اصطلاح آشتی است: «ما همه اشتباه کردیم»!!!
واقعا باید پرسید پاسداری ارتش و نیروهای مسلح ایران از مرزهای کشور و مبارزه با عوامل کومله و دموکرات که سر از تن شهدای ارتش جدا می کردند و مبارزه با کسانی که زیر پرچم صدام حسین رفته و چشم خود را به انفال و شلمچه بسته بودند اشتباه بود؟
افراد مذکور چشم در چشم یک مقام دولتی پا روی خون پاک شهدای غرب کشور می گذارند و به جای تلاش برای ابراز ندامتِ اعضای گروه های تروریست(ولو صوری) از دولت می خواهند اشتباه خود را در دفاع از کشور و مردم بپذیرد! شهدایی که بنا بر پژوهش ارزشمند استاد احسان هوشمند در مجله چشم انداز بیش از 50% آن ها از خود مردم کُرد بوده اند(بنا بر آمار بنیاد شهید).
اعلامیه این جبهه که با آن نزد دستیار ویژه رئیس جمهور رفته اند، در سایت این باند منتشر شده است و دل هر انسان آزاده و وطنخواهی را به درد می آورد. در این بیانیه که در آذرماه 1393 منتشر گردیده، آمده است:
« جبهه متحد کُرد معتقد است: در سطح کُردستان، برگزاری کنفرانس ملی کورد که این روزها در رسانهها و شبکههای اجتماعی برای آن تبلیغ میشود، میتواند با شعار «ما همه اشتباه کردهایم» به سرآغازی برای بازخوانی سیاست عمومی کُردها تبدیل شود و همزمان موجب در پیش گرفتن دیدگاهی انتقادی برای تحلیل تاریخ کُرد گردد، که در نتیجه این دیدگاه میتوان به راهکاری عملی برای انسجام درونی کُردها رسیده و آشتی را به کُردستان بازگرداند. »
و در ادامه می نویسد:
«همچنین معتقد است توقف خشونت، خاموش کردن آتش سلاحها، پایان دادن به اعدام، آزادی زندانیان سیاسی و دلجویی از خانوادههای زندانیان و قربانیان، میتواند سرآغاز خوبی برای شروع پروژه آشتی باشد و راه را برای یک زندگی مسالمتآمیز، یکسان و برابر در ایرانی آزاد و آباد هموار سازد.»
به راستی چه کسی گفته است در کردستان ایران آشتی و صلح غایب است؟ اتفاقا تنها منطقه کردنشین که صلح و امنیت در آن برقرار است همین ناحیه است. در ایران همه اقوام ایرانی زیر یک پرچم به زندگی خود ادامه می دهند و اگر همین گروهها آب را گل آلود نکنند، هیچ کسی با دیگری مشکلی ندارد.
جای سوال است که چرا به جای تحویل اعضای این باند به مقام های قضایی و محاکمه شان -که با چنین اعلامیه ای نزد دستیار رئیس جمهوری می روند- به آن ها اجازه ی فعالیت آزادانه در پوشش های شبه قانونی داده می شود. حتی پژاک میز جرات طرح چنین درخواست هایی از ایران ندارد و به نظر می رسد این عده ایران را با ترکیه اشتباه گرفته است و اگر اشتباهی در بین باشد،همین است و بس.
باند مزبور در اعلامیه خود از «کنفرانس/ کنگره ملی کرد» سخن به میان آورده است که یکی از پروژه های مهم ولی معطل مانده پ.ک.ک است، به نظر می رسد پیش از بازخوانی تاریخ کرد یا هر تاریخ دیگر ابتدا باید به بازخوانی درست کُدهای این بیانیه و معانی میان خطوط آن پرداخت تا قطعات پازل تکمیل تر گردد.
از نظر حضرات ایران باید بابت پاسداری از استقلال و تمامیت سرزمینی خود از تروریست های وابسته به صدام عذرخواهی یا دلجویی کرده و احتمالا خسارتی بابت این که اجازه نداده است ، این عوامل به تجزیه کشور و کشتار مردم اقدام کنند، بپردازد و شاید در گام های بعدی خواستار محاکمه ارتشیان و نیروهای نظامی که در این غرب کشور دست از جان شستند، گردند!
باید پرسید آیا کشور ایران تا به این اندازه بی صاحب شده است که عده ای حدناشناس دعوی ناحق خود را تا به این مرز از گستاخی برسانند؟
ایران شاید با گروه های منقرض شده ای مانند کومله و دموکرات و پژاک یک سری گفتگوها برای خنثی سازی و هدایت شان داشته باشد اما این گفت وگوها هرگز به صورت “مذاکره” در نیامده است و اگر وارد این جریان شود نیز ، جایی برای نقش آفرینی عناصری از این دست نیست. کما این که رفت و آمدهای «خصوصی» اعضای احزاب تروریست ساکن شمال عراق به ایران در حال آغاز است. برای نمونه یکی از همین فعالان تجزیه طلب که در وب سایت «خودنویس» به نفرت پراکنی قومی می پردازد و تابعیت(ملیت) ایالات متحده را پذیرفته ماه گذشته برای شرکت در مراسم درگذشت برادرش به ایران مسافرت کرده بود و پس از اتمام مسافرت به امریکا بازگشت.
***
نکته دیگری که به نظر می رسد اشاره به آن حایز اهمیت است ، استفاده نکردن این عده از نام جبهه متحد کرد در دیدار با دستیار ویژه است. گروه مزبور به نام خود و بدون اصرار بر نام جبهه متحد کرد با دستیار رئیس جمهوری دیدار کرده اند. همان طور که در ابتدا اشاره شد مرحوم ادب به دلیل آگاهی از برنامه عده ای قومیت گرا در انجمنی که خود و دوستانش تاسیس کرده بود، انحلال آن را اعلام تا مصدر سوء استفاده در آینده نباشد، این عده با بی اخلاقی تمام انجمن مزبور را مصادره به مطلوب کردند تا از نام اعتبار آن مرحوم استفاده کرده باشند. هم چنین فعالیت این گروه به نان پر آوازه «کُرد» که تاریخ مبارزاتش در راه دفاع از استقلال کشور بر همگان معلوم است، یک شیوه جاعلانه و ناجوانمردانه دیگر است که باعث تاسف بوده و نام تلاشی است تکراری برای سوءاستفاده از اعتبار اجتماعی و سیاسی این قوم.
چطور می توان ساکت ماند وقتی این گروه در وب سایت رسمی خود نام و عنوان “دستیاری ویژه رئیس جمهوری در امور اقوام و اقلیت های دینی” جعل کرده و عبارت «و مذهبی» را به بخش پایانی آن اضافه می کند! جعل و تحریف تا این اندازه؟
اصولا چندچون و صحت ادعای این گروه در خصوص دیدار با دستیار رئیس جمهور با توجه به سایر ادعاهای مخدوش شان به شدت زیر سوال است. به همین دلیل تحلیل آذریها نه ناظر به اظهارات رد و بدل شده ای که ادعا می شود در دیدار مطرح شده است بلکه ناظر بر اعلامیه ها و مواضع این گروه در وب سایت رسمی خود است. هنوز دفتر دستیار ویژه رئیس جمهور اصل دیدار و صحت “شایعات” مطرح شده را تایید نکرده است و از آنجایی که روایان،مدعیان و گزارش دهندگان دیدار منابع “معتبر”ی برای تکیه نیستند، می بایست تا اطلاع ثانوی در خصوص پذیرش ادعاها و اظهارات مطرح شده، احتیاط به خرج داد. توضیح اینکه به غیر از وب سایت رسمی گروه مزبور وب سایت خودنویس و چند سایت نفرت پراکن قومی به انتشار این اخبار دست زده اند که جز مورد نخست از بیرون ایران هدایت می شوند و روش نویسندگان آن مورد تایید عقل جمعی و پذیرش جامعه نیست.
حاصل کلام اینکه اصولا مشروعیت این دستجات دستکم به اندازه همان جریان های تروریستی مخدوش است. از نظر ما این گروهها(مانند جبهه متحد کرد) هیچ مرزی در گفتمان سیاسی با یکدیگر نداشته و همگی در وادی «پان کردیسم» قدم می زنند. این ایدئولوژی ضد بشری سطحی ترین صورت قبیله گرایی که است علاقه مند است شکل ناسیونالیسم به خود بگیرد اما همیشه علیه کردها عمل کرده است و هیچ نسبتی با دموکراسی و حقوق بشر نداشته و بلکه خصم هر دو آنها است.
ایران زدایی از هویت شهری و کردستیزی در ارومیه، تحت پوشش پهلوی ستیزی (؟!)
پاس گل معاونت استانداری آذربایجان غربی به صدای امریکا