ایرانی ها و اعراب

۱۶ اردیبهشت, ۱۳۹۴
ایرانی ها و اعراب

وجود دارد. عربها از ایرانیان بدشان می آید ( البته نه همه) و ایرانیان هم از عربها بدشان می آید ( باز نه همه). اما واکنش عربها نسبت به ایرانیان با واکنش ایرانیان نسبت به عربها، هر چند که هر دو خصم آلود است، باهم فرق دارند. عربها می توانند از ایرانیان بدشان بیاید و آن را اظهار کنند و بگویند، ولی برای خیلی از ما ایرانیان اظهار آن احساسی که ما نسبت به عربها داریم ساده نیست. ما هر چه باشد پیغمبرمان عرب بوده و می خواهیم که حساب پیغمبر و اهل بیت او را از حساب عربها جدا کنیم. و این کار ساده ای نیست.

ایرانیان با وجود این که از عربها بدشان می آمده است بزرگترین خدمتها را به زبان عربی و دین اسلام و تمدن اسلامی کرده اند و اگر ایرانیان نبودند اسلام در حد یک دین و آیین قبیله ای در قد و قواره ای محدود باقی می ماند. ما هر چقدر که از عربها بدمان بیاید زبان عربی را نمی توانیم از برنامۀ درسی مدارس خود حذف کنیم. ولی عربها اصلا نیازی به آموختن زبان فارسی در خود احساس نمی کنند. امروزه یک مسئلۀ دیگر هم پیش آمده و آن مسئلۀ نژاد پرستی است و قبح نژاد پرستی. ایرانیان همین که بخواهند از احساس تاریخی خود نسبت به عربها سخن گویند انگ نژاد پرستی بر پیشانی آنها می خورد. شاید این مسئله برای عربها هم باشد. صدام از ایرانیان متنفر بود ولی به جای این که ما را ایرانی بخواند «مجوس» می خواند، یعنی مسئله را دینی می کرد. ما اصرار داشتیم بگوئیم که مسلمانیم و داریم از اسلام دفاع می کنیم و لی صدام ما را مجوس می خواند. یعنی چه؟ یعنی «اینها مسلمان نیستند. زردشتی اند. مسلمان منم و لشکر من و مائیم که داریم برای پیغمبر عربی خودمان می جنگیم. بنا برا ین دشمنی ما با ایرانیان دشمنی اسلام با کفر است. » داعشی ها هم درست همین کار را با ما ایراینان می کنند.

آنها از ما ایرانیان بدشان می آید ولی نمی گویند که ما با ایرانیان دشمنیم. می گویند ما با رافضیان دشمنیم، کسانی که در دین اسلام بدعت گذاری کردند و از مذهب اهل سنت فاصله گرفتند. داعش در واقع وارث 1400سال کینه و دشمنی عرب نسبت به عجم است. و همانطور که عربها در گذشته برای توجیه دشمنی خود با ایرانیان ما را مجوس می خواندند ، یعنی کافر، امروز هم داعش ما را رافضی می خواند و رافضی از نظر ایشان به معنای کافر است. بدین ترتیب عربها راحت می توانند دشمنی و کینۀ خود را آشکارا بیان کنند ولی ما ایرانیها نه. ما حتی به نهضت شعوبیه نیز که هنوز هم به نظرم زنده است با احتیاط و رو دربایستی مواجه می شویم. نضت شعوبیه خوب یا بد؟ عربها می خواستند هویت ایرانیان را محو کنند و ایرانیان مقاومت کردند. خوب بود یا بد؟ هنوز هم خیلی از آنها می خواهند ما را از صحنه هستی محو کنند. صدام آخرین حرفی که زد می گویند فحش به ایران بود. بیهقی در هزار سال پیش در تاریخ مسعودی می نویسد که عرب و عجم هیچ وقت با هم کنار نمی آیند ( این مطلب چنان که یادم می آید در ضمن داستان افشین است) . خوب ، حالا ما باید چه کار کنیم؟ بعضی ها نقل این تاریخها را هم به عنوان نژاد پرستی تلقی می کنند و ما را از آن منع می کنند.

در سال 2008 که من در نیویورک بودم سازمان ملل متحد قرار شد شب رودکی بر گزار کنند. پیشنهاد آن از طرف تاجیکستان شده بود. افغانستان و بعدا ایران هم استقبال کردند. از هر کشو فارسی زبان هم قرار شد یک نفر سخن رانی کند. به انگلیسی. من از ایران انتخاب شدم. گفتم رودکی خدمت بزرگی به زبان فارسی کرد چون او در مقابل یک جبهۀ به ظاهر دینی ایستادگی کرد. اهل حدیث و سنت و سلفی های آن روزگار زبان فارسی را بدعت می دانستند و برای اهل سنت هیچ چیزی بد تر از بدعت نیست. دو سه قرن طول کشید تا شاعران ایرانی مانند فردوسی و سنائی برای فارسی شناسنامه گرفتند و آن را در چارچوب دیانت اسلام موجه نمودند. اما درزمان رودکی هنوز فارسی شناسنامۀ اسلامی نداشت.

رودکی در مبارزۀ خود تنها و غریب بود. عربها و ایرانیان عرب زدۀ وابسته به اهل حدیث و خلافت عباسی با رودکی و امثال او مقابله می کردند و رودکی توانست با هنر کم نظیر خود زبان فارسی را زنده نگه دارد. در آن مجلس گویا عربی نبود یا اگر بود اهمیتی به سخنان من نداد و به هر حال کسی اعتراضی نکرد. یکی از دیپلماتهای تاجیکستان خوشش آمده بود. ولی برای برخی از دیپلماتهای ایرانی این حرفها خوش آیند نبود. ما ایرانیان حتی تاریخ دشمنی عربها با خودمان را هم نمی توانیم به راحتی بازگو کنیم. وبه نظر من غفلت از این خصومتی که عربها با ما دارند به زیان ماست. ما نباید از این دشمنی غافل باشیم .

جنگ عراق یکی از نمودهای این خصومت بود. در اوائل انقلاب ، قبل از جنگ ایران و عراق، یکی از دوستان که سالهاست مرحوم شده است وقتی می دید که ایران چقدر منت عربها را می کشد، می گفت روزی خواهد آمد که عربها نه تنها قدر دوستی ایرانیان را و حمایت ایشان را در مقابل اسرائیل نخواهند دانست بلکه حاضر می شوند که با اسرائیل علیه منافع رافضیان مجوس هم متحد شوند.