چرا برای عده ای خاص مستمسکی گردیده تا ایشان و دولت را در مسله وحدت وانسجام ملی واسلامی وادار به عقب نشینی کنند؟ این عده که خود را مالک الملک کشور و انقلاب میدانند مایل نیستند صدای سخن دیگران در عرصه سیاست و جامعه شنیده شود و حتی از تصویر و نام برخی بزرگان نیز نگرانند! آیا در این کشور کسی بجز گروه فشار که مع الاسف از امکانات و تریبون های مختلف هم برخوردار هستند نباید از عظمت ایران و انقلاب دفاع کنند؟ چرا در این کشور همیشه عده کثیری از انقلابیون و صاحب نظران متهم خوانده میشوند؟
شاید از نظر آنها دفاع از استقلال و عظمت ایران و مشی اصلاح طلبی ، و اصول گرایی واقعی افعالی مجرمانه است؟ شاید از منظر آنها سکوت عاقلان جامعه برای حفظ مصالح و امنیت ملی کشور در برابر فضا سازی و عملیاتی روانی دروغ پردازان، ترک فعلی مجرمانه است؟ شاید دفاع از امام و رهبری اتهامی نابخشودنی است؟ شایددفاع از عقلانیت و خرد گرایی در برابر تحجر و واپس گرایی نوعی اتهام است؟
سخن من در اینجا تنها ناظر به وضعیت پیش آمده برای آقایان مطهری و یونسی نیست . متاسفانه این وضعیت به یک روند تکراری ونگران کننده تبدیل شده است.
آری عده ا ی اندک با نقاب ارزشها ، با صدای بلند فریاد بر می آورند؛ آنچه برای اصول گرایان واقعی و اصلاح طلبانِ معتدل اتهام است برای آنها افتخار است! این عده ی قلیل حاضرند منافع و امنیت ملی را بخاطر حفظ خویش در بستر قدرت فدا کنند. اینان در تضادی آشکار با منویات رهبر معظم انقلاب ، همواره آب در آسیاب دشمن می ریزند و اکنون نیز هم صدا با رسانه های بیگانه خوراک ایران هراسی را در منطقه فراهم کرده اند اما به دروغ نام ولایت مداری را یدک می کشند.
بعضی از آنها به طور صریح و آشکار برخی کشور های منطقه را استانهای چندین و چندم ایران میخوانند و یا مرگ پادشاه و رهبر کشور عربستان را برخلاف نظر دستگاه سیاست خارجی کشورمان شاد باش می گویند! ولی با تمسک به بخشی از سخنان جناب آقای یونسی؛ او را متهم به بیان اظهارات خلاف مصالح ملی میکنند! این دوگانگی ناشی از چیست ؟ البته عده کثیری از اقوام ایرانی برای نیل به همبستگی بیشتر و افزایش ضریب وحدت ملی به جایگاه فعلی ایشان ودولت تدبیر ، امید بسته اند . این امر نیزنا آگاهانه مزید بر علت و مایه دل نگرانی این عده گشته است .
افراطیون وانحصار گرایان فرصت طلبانه آنچه را که برای خود افتخار و نشانِ انقلابی گری میخوانند برای دیگران اتهام میدانند. سیاست یک بام ودو هوا برای آنها به یک استراتژی تبدیل شده است. آنان مایلند عده ای سخن آنها را بشنوند و بدان عمل کنند و لی به سخنِ حق طلبانه امثال علی مطهری بخندند! درپایان باید گفت که من عقابها دیده ام در قفس که مگس آزارشان می دهد.
***
تصاویر از سایت آذری ها