هنرمندان حاضر رقم خورد. حراج کریستیز در شب نخست برپایی خود شاهد نتایج خیرهکنندهای بود. باید بگویم مارکت هنر همزمان هم در دستان استادان خاورمیانه و هم هنرمندان معاصر است و این هنرمندان علایق خریداران را به خود جذب کردهاند. ارزیابی کلی کارها نشان میدهد که کار ایرانیها امیدآفرین بود.
البته من همواره گفتهام که «کیفیت» برتر از «ملیت» است. تفکیک ملیتی و تقسیم هنرمندان به ایرانی، ترک و عرب در حراج وجود ندارد و ما حقیقتا به دنبال بهترین کارها هستیم. بنابراین، اینکه چه اثری از چه هنرمندی و از کجا میآید اصلا مهم نیست. با تمام اینها طبیعی است که ایرانیها خوشحال باشند چون یک ایرانی رکورد شکسته و از این نظر احساس غرور میکنند.
من، نه در مقام مدیر خاورمیانه کریستیز که به عنوان یک مشاهدهگر، نقطهضعفی در این دوره از حراج ندیدم. در هر حراج، میتوان شاهد برخی اشکالات کوچک بود. این یک موضوع طبیعی است. چیز چندان غیرطبیعیای در این حراج ندیدم و اگر هم یکی، دو اثر فروش نرفت مساله خیلی مهم و فاجعهباری نیست. افرادی هستند که به اشتباه تصور میکنند رقابتی بین برخی هنرمندان وجود دارد؛ در حالی که در واقع چنین چیزی نیست. مجموعهداران هر اثر مهمی را خریداری میکنند. مجموعهدارانی در دوبی هستند که آثار لبنانی، ایرانی، سوری، اماراتی و مصری را میخرند. آنها در پی خرید بهترین آثار هنری هستند.
در واقع، آثار لبنانی صرفا توسط لبنانیها، آثار سوری صرفا توسط سوریها و آثار ایرانی صرفا توسط ایرانیها خریداری نمیشود. کریستیز
از روزنامه شرق
مکانی برای ارایه آثار همه کشورهاست. نمیتوانیم دستهبندی عددی کنیم و بگوییم مثلا این تعداد را به آثار هنری ایران و این تعداد را به آثار هنری عرب اختصاص دهیم. ما ترجیح میدهیم بهترین آثار را از بهترین هنرمندان گزینش کنیم، آثاری از هنرمندان پیشرو. در این بین ممکن است یک کشور کارهای خوبی بیاورد و مورد توجه قرار گیرد. در واقع اقتصاد هنر پدیدهای نیست که بر مدار دوست داشتن ما بگردد. این چیزی است که بازار ترجیح میدهد. ما آثاری انتخاب میکنیم که در بازار رقابتپذیر باشند و توجهمان هم بیشتر به هنرمندان پیشرو است. ما برای انتخاب آثار به این نگاه نمیکنیم که فلان اثر از کدام کشور آمده؟ صرفا براساس تعداد آثار باارزشی که در هر منطقه وجود دارد دست به گزینش میزنیم. آثاری مانند اثر پرویز تناولی که در سال ۲۰۰۸ رکورد زد یا نقاشی محمود سعید که در سال ۲۰۱۰ به رکورد بالا دست یافت، آثار ارزشمند و باکیفیتی هستند که ممکن است گران باشند.
با این همه، همواره خریدارانی وجود دارند که آنها را میخرند و این حتی در شرایط بسیار دشوار مالی هم رخ میدهد. همیشه افرادی هستند که از بهترین کارها حمایت میکنند؛ فارغ از اینکه شرایط اقتصادی جهان چگونه باشد. نکته مهمی که باید خاطرنشان کنم این است که ماموریت کریستیز به عنوان یک بازار هنری تنها بر اجرای حراج نیست. آموزش (در کشورهای مختلف مانند دوبی، لبنان، قطر و …) و ارتقای عملکرد خیریهها از مسوولیتهای ماست. بنابراین به جز برگزاری نمایشگاهها در پی این موضوعات هستیم و در همین راستا نیز پیش خواهیم رفت. در روزهای اول تاسیس شعبه خاورمیانه کریستیز در دوبی، بیشترین مشکلات ما ناشی از این بود که اساسا نمیدانستیم چطور باید عمل کنیم! این البته طبیعی بود؛ چون اولین تجربه برگزاری حراج بود که به طور خاص به خاورمیانه اختصاص داشت. دوبی یک بازار جدید بود و خیلی چیزها ناشناخته. نسبت به آنچه سال گذشته در حراج تهران رخ داد، باید بگویم تهران تجربه بیشتری نسبت به دوبی دارد. سالهای سال است که گالریها در تهران فعالند. نمایشگاهها و فروشهای مختلف هنری به طور گروهی یا انفرادی در تهران برپا میشود. در واقع دوبی از هفت سال پیش چنین تجربهای را در عمل شروع کرده، اما تهران سالهای سال است که چنین تجربهای را دارد.
* مایکل جها . مدیر خاورمیانه موسسه «کریستیز»