فعالیتها از جمله انتشار مطبوعات به حال تعلیق درآید و لاجرم مردم مفتخر به آیین غرورانگیز نوروز که نزدیک به ۲۰ روز را سرخوش از باده بهاری سرگرم گشت و گذارهای نوروزی بودند و بسیاری از آنان بساط سبزهها را به پای نشاط لگدکوب کردند تا روز طبیعت را که نام مجعول سیزده به در است محترم بدارند از احوال زمانه و آنچه در آن میگذرد بیخبر بمانند. از جمله خبرهای مغفولمانده این ایام تشکیل اجلاسی در یک جمهوری مصنوعی در شمال کشور بود که علت وجودی آن سر در عهدنامههای تحمیلی گلستان و ترکمانچای دارد که هرازگاهی ادب همسایگی و رسم مودت را از یاد میبرد و با طرح مسائلی مغایر با تمامیت ارضی ایران چنان عرض وجود میکند که پیداست نه تنها تفاوتی میان کهتر و مهتر را نمیشناسد بلکه سعی در تحریف تاریخ دارد. این نگاه مغرضانه در ایامی که سکوت تعطیلات رخوتآمیز همه جا را در خود فرو برده و همسایه از همسایه بیخبر مانده بود، موجب شد تا دستگاه دیپلماسی کشور در حالی که مردم تشنه تعطیلات از عالم و آدم بیخبر بودند، سفیر آن کشور تازه بهچرخآمده را احضار و اعتراض شدید خود را برای چندمین بار به دولت متبوع وی ابلاغ کند. البته بر آگاهان پوشیده نیست که تاکنون هیچ یک از این اخطارها موثر نیفتاده و بذر نفاق و سعایت از سوی دولتهای معاند به دست آن کشور مصنوعی از طریق عواملشان که گاه در ایران دستگیر هم میشوند و نیز از طریق فرستندههای ماهوارهای در میان افراد عطوفتزده و ناآگاه پراکنده میشود.
ولی حقیقت را اگر بخواهیم، برخی از سهلانگاریهای داخلی سببساز این جریانات گاه و بیگاه در اطراف کشور میشود که برای نمونه میتوان به نگاه تسامحآمیز دستگاه ممیزی در صدور مجوز برای جزوهها و کتابهایی که با ظاهری فریبنده بذر نفاق در میان اقوام ایرانی میپراکنند اشاره کرد. محتوای غالب این کتابها که شوربختانه اجازه انتشار نیز مییابند در قالب ذم شبیه به مدح است و اکثر آنها نیز در وهله اول زبان ملی را مورد حمله قرار میدهند، یعنی نخستین هدف معاندان تمامیت ارضی کشور.
از سوی دیگر فرستندههای رادیویی و تلویزیونی کشور بهخصوص فرستندههای برونمرزی هم آن طور که باید به این مسئله مهم توجه نشان نمیدهند و هم و غم خود را به موضوعاتی معطوف میدارند که حداقل در شرایط کنونی کشور از اولویت برخوردار نیستند، چندان که گویی به مظروف بدون ظرف میاندیشند. چنین دیدگاهی در مدیریت کلان تبلیغاتی کشور مصداق این بیت معروف است که:
چو تو خود کنی اختر خویشتن بد
مدار از فلک چشم نیک اختری را
این تجربهای است که دیپلماسی کشور در مورد خلیجفارس و جنگ با عراق نیز داشته است.
۵۰ سال پیش که دکتر علی امینی به نخستوزیری رسید بر آن شد تا اصلاحاتی انجام دهد، از جمله تصمیم به اصلاح قانون انتخابات گرفت. در آن ایام یکی از جذابترین روی جلدهای روزنامه فکاهی «توفیق» به همین موضوع اختصاص یافت که کاریکاتوریست (حسن توفیق) براساس اسطوره قربانی که در ادیان ابراهیمی ذکر شده، نخستوزیر را در حال قربانی گوسفندی نشان میداد که بر آن نوشته شده بود قانون انتخابات. صدراعظم کارد بر کشیده بود تا به تصور خود انتخابات فرمایشی را از میان ببرد، ولی ملت (کاکا توفیق) به هیات فرشتهای بر بالای سر او در حالی که گوش فرماندار را گرفته و در حال فرود آمدن است خطاب به صدراعظم و با اشاره به فرماندار که مشکلات ناشی از انتخابات را متوجه او میداند، میگوید:
اگر دانی که قربانی صوابه
به این بند کن که اخلاقش خرابه
غرض اینکه دستگاه دیپلماسی هم مانند آن صدراعظم بیشتر نیازمند دروننگری است تا بروننگری و پیش از آنکه به اوج فلک بیندیشد بهتر است بداند در سرایش چه میگذرد.
روزنامه بهار 20 فروردین 1392