ثاقب فر؛ روشنفکری روشن اندیش

۱۳ دی, ۱۳۹۱
ثاقب فر؛ روشنفکری روشن اندیش

که مرتضی ثاقب‌فر را شناخته‌ام این گفته‌ گاری را درباره‌ او درست یافته‌ام. او کسی بود که به آنچه می‌اندیشید و باور داشت بی‌پروا با همگان در میان می‌گذاشت و اگر بر آن می‌شد از کسی یا چیزی پاسداری کند، هیچ هراسی به دل راه نمی‌داد و آنچه را که درست می‌دانست لختی در گفتنش دریغ نمی‌کرد. مرتضی ثاقب‌فر از تبار روشنفکران دوران مشروطه بود. کسانی چون: احمد کسروی، ابراهیم پورداوود، حسین کاظم‌زاده ایرانشهر، علی‌اکبر سیاسی، محمود افشار، سعید نفیسی، عباس اقبال‌ آشتیانی، عارف قزوینی، محمدعلی فروغی، محمدتقی بهار، علی‌اکبر داور، حسن تقی‌زاده که جز ایران و منافع ملی آن به چیزی دگر نمی‌اندیشیدند و به مانند روشنفکران پس از خود درگیرِ شیشه‌های دودی جهان‌بینی (به گفته‌ مولانا) و ایدئولوژی‌های رنگارنگ نبودند.

کسانی که با دستی در تاریخ و فرهنگ ایران و پایی در تاریخ و تمدن باخترزمین بر آن بودند تا ایران را ققنوس‌وار از چنگال بدبختی‌ها رهایی بخشند. ثاقب‌فر بر این باور بود که «اگر ما در هر رشته‌ دانشگاهی، دانشمندانی داشته باشیم که هم دانش روز جهانی در رشته‌ خود را داشته باشند و هم زمینه‌های تاریخ و تمدن ایران را بشناسند، خواهند توانست با بهره‌گیری از این دو بال، جامعه ما را به پرواز درآورند.»

مرتضی ثاقب‌فر، جامعه‌شناس دانش‌آموخته‌ دانشگاه سوربون با دستی در تاریخ، فلسفه و شهرآیینی باختر و پایی در تاریخ و اندیشه‌های ایرانی و با تسلط بر زبان‌های فرانسه و انگلیسی، رهرو راهی بود که سختی‌های فراوانی برای او به همراه داشت. ترجمه‌های وی نیز از جنسی دیگر است، چنانکه در ترجمه‌هایش هر جا احساس می‌کرد نویسنده به بیراهه رفته ‌یا سخن به نادرست گفته است با امانتداری در نوشته در پانوشتی، اشتباه او را به خواننده گوشزد می‌کرد؛ چراکه ترجمه را نه تنها برای نان و آب، بلکه برای گسترش فرهنگ این سرزمین و همگانی‌شدن دانش‌ها، پیشه‌ خود کرده بود.

گستره‌ ترجمه‌ها و نوشته‌های او از جامعه‌شناسی و ایران‌شناسی گرفته تا فلسفه، داستان و دنیای سیاست را در بر می‌گیرد و در هر کدام از این آبشخورها چونان توانمند رفتار کرده است که از آن ترجمه‌ها یا نوشته‌ها به عنوان‌های کتاب‌های «ماندگار و اثرگذار» یاد می‌شود. روانش به مینو و یادش در دل ما.

 

روزنامه قانون