همدلی ملی به رغم اعلام‌نشدن عزای عمومی و کم‌کاری رسانه ملی/احسان هوشمند

۱ شهریور, ۱۳۹۱
همدلی ملی به رغم اعلام‌نشدن عزای عمومی و کم‌کاری رسانه ملی/احسان هوشمند

موجی از غم و اندوه، آنهم در اوج شادی مردم سراسر ایران و به ویژه مردم آذربایجان از درخشش قهرمان ورزشی در المپیک لندن، بر سراسر کشور حکمفرما شد.

حضور داوطلبانه‌ی مردم برای اهدای خون یا سایر اقلام مورد نیاز زلزله‌زدگان در اقصی نقاط کشور نشانی از همدردی ملّی در برابر این فاجعه است؛ اما برخلاف انتظار افکار عمومی، دولت و مسئولان اعلام عزای عمومی را تنها به استان آذربایجان شرقی منحصر کردند. در ایران، اعلام عزای عمومی معمولا در برابر حوادثی با تلفات چند هزار نفره، چند ده هزار نفره یا درگذشت شخصیت‌های سیاسی و مذهبی صورت می‌گیرد. حوادثی چون زلزله رودبار یا زلزله بم از این دست حوادثی است که منجر به اعلام عزای عمومی شد. هر چند در ابتدای این نوشته تذکر این نکته ضروری است که عدم اعلام عزای عمومی لزوما به معنای بی‌توجهی به زلزله یا کم‌کاری در امدادرسانی به زلزله زدگان نیست بلکه هدف این نوشته تاکید بر ضرورت اعلام عزای عمومی در برابر این فاجعه و حوادثی از این دست و نیز تعمیق اطلاع‌رسانی به مردم برای اقناع افکار عمومی و التیام آلام مردم کشور و به ویژه حادثه‌دیدگان است.

اگر در اعلام عزای عمومی در کشور درنگی صورت گرفت؛ اگر رادیو و تلویزیون کشور به اندازه کافی درباره این سانحه و ابعاد آن وارد عمل نشدند و تنها در ساعات اخبار به آن پرداختند؛ اما همدلی ملّی و همراهی عموم ایرانیان از شرق تا غرب ایران و از شمال تا جنوب کشور با خانواده‌های داغدار در آذربایجان شرقی نشان داد که مردم ایران در روزهای غم و شادی در کنار یکدیگرند.

 

1- این نخستین باری نیست که در برابر سانحه‌ای جانگداز از اعلام عزای عمومی در کشور خوداری می‌شود. در 24 تیرماه سال 1388 هواپیمای مسافربری تهران-ایروان سقوط کرد و تمامی 168 مسافر و خدمه این هواپیما و از جمله تنی چند از نوجونان جودوکار تیم ملی در این سانحه کشته شدند؛ تعداد زیادی از مسافران این هواپیما از هموطنان ارمنی بودند؛ اما در برابر این سانحه هوایی در حالی در کشور اعلام عزای عمومی صورت نگرفت که در کشور ارمنستان به همین مناسبت اعلام عزا شد!

در رویدادهای مشابه، یعنی سقوط هواپیما در کشور‌های مختلف معمولا اعلام عزای عمومی نخستین حرکت نمادین مقامات کشوری است. برای نمونه می‌توان به سقوط هواپیمای مسافربری برزیل در سال 1385 اشاره کرد که در اثر آن 150 مسافر کشته شدند و در آن کشور، سه روز عزای عمومی اعلام شد. همچنین سقوط هواپیمای مسافربری لبنان در بهمن 1388، هواپیمای مسافربری ونزوئلا درسال 1389، هواپیمای مسافربری نیجریه در سال 1391 با تلفاتی کمتر از سقوط هواپیمای ایرانی اعلام سه یا چند روز عزای عمومی در این کشورها در پی داشت.

 

2- در پی برخی رویدادهای طبیعی همچون سیل یا زلزله یا درگیری سیاسی نیز در بسیاری از کشورها اعلام عزای عمومی نخستین واکنش دولت‌هاست. رئیس‌جمهور اسلام‌گرای مصر در هفته گذشته و در واکنش به کشته‌شدن 16 سرباز مصری در صحرای سینا سه روز عزای عمومی اعلام کرد. در تیرماه 91 پوتین به دلیل بروز سانحه سیل و کشته‌شدن حدود 170 تن از مردم این کشور اعلام عزای عمومی کرد. در استرالیا برای همدردی با خانواده‌های داغدار 200 کشته‌شده‌ی آتش‌سوزی جنوب شرقی کشور در سال 1387 اعلام عزای عمومی می‌شود.

 

3- به نظر می‌رسد اعلام عزای عمومی در برابر سوانح گوناگون در جوامع مختلف تابع سیاست‌ها و متغیر‌های گوناگونی است؛ اما یک نکته مشترک در این وضعیت و اعلام عزای عمومی وجود دارد. اگر حادثه یا سانحه‌ای به صورت غیرمنتظره موجب واردشدن خسارات جانی محدود یا گسترده‌ای شود و این وضعیت به واردشدن حالت شوک و اندوه عمومی در جامعه منجر شود و وجدان عمومی و افکار عمومی به همراهی و همدردی با آسیب‌دیدگان بپردازند در این حالت معمولا اعلام عزای عمومی نخستین واکنش مسئولان دولتی و عمومی خواهد بود.

 

4- زلزله‌ی غم‌انگیز اذربایجان شرقی در همان ساعات اولیه اعلام، موجب واکنش گسترده هموطنان ما در اقصی نقاط کشور شد. حضور گسترده مردم در مراکز اهدای خون، حرکت مردم با وسایل شخصی برای امداد و نجات حادثه‌دیدگان، اعلام همدردی شخصیت‌های محبوب و مورد علاقه مردم همانند ورزشکاران و هنرمندان با خانواده‌های داغدار و آسیب‌دیده و نیز بازتاب مناسب این حادثه در برخی نشریات و روزنامه‌ها همگی نشانی از این اندوه ملی است؛ اما متاسفانه در رسانه ملی و محافل رسمی به اندازه مورد انتظار مردم به این حادثه پرداخته نشد. گزارش‌های محدودی در ساعات مختلف پخش برنامه‌ها، به جز زمان پخش اخبار، به زلزله پرداخته شد و این کم‌کاری موجب بروز نارضایتی‌هایی در این زمینه شد.

 استیصال مردم به دلیل کمبود محل‌هایی برای جمع آوری کمک‌های مردمی در سطح شهر تهران کاملا هویداست؛ هر چند مسئولان امر ممکن است استدلال کنند امکانات دولتی به گونه‌ای است که نیازی به دریافت کمک‌های مردمی نیست؛ اما نباید فراموش کرد که این تنها نیاز بخش دولتی نیست که موجب جمع‌آوری کمک و یاری‌خواستن از مردم می‌شود بلکه نفس تقویت حس همدلی انسانی و ملّی یکی از کارکردهای جمع‌آوری کمک‌های مردمی است که چندان درباره‌ی آن تأمل نمی‌شود. گروه بی‌شماری از مردم ایران با مردم داغدیه‌ی سه شهرستان همدرد و همدل هستند چگونه باید برای اعلام این همدلی عمومی راهی یافت؟ به عنوان نمونه در برنامه نود دوشنبه شب، چند میلیون پیامک برای همدردی با مردم آذربایجان ارسال شده است و این رقم دائما در حال افزایش است. آیا نمی‌توان با پخش برنامه‌های متنوع رادیویی و تلویزیونی، زمینه ظهور و بروز بیشتری به این احساسات انسانی و ملّی داد؟ ابتکار عادل فروسی‌پور در برنامه نود دوشنبه شب در گفت‌وگو با تنی چند از قهرمان ورزشی و پیشکسوتان ورزش کشور برای اعلام همدردی با آسیب‌دیدگان و ارسال کمک‌های مردمی نشان داد که می‌توان از ظرفیت‌های موجود به نحو مطلوب‌تری استفاده کرد.

 

5- اگر در اعلام عزای عمومی در کشور درنگی صورت گرفت؛ اگر رادیو و تلویزیون کشور به اندازه کافی درباره این سانحه و ابعاد آن وارد عمل نشدند و تنها در ساعات اخبار به آن پرداختند؛ اما همدلی ملّی و همراهی عموم ایرانیان از شرق تا غرب ایران و از شمال تا جنوب کشور با خانواده‌های داغدار در آذربایجان شرقی نشان داد که مردم ایران در روزهای غم و شادی در کنار یکدیگر و با هم و همگام هم رو به سوی آینده‌ای روشن‌تر دارند. امروز همه‌ی ایرانیان همراه با خانوده‌های عزادار شهرستان‌های ورزقان، هریس و اهر عزادار هستند و با تمام وجود با تک‌تک این عزیزان همدرد. حتی اگر دولت‌ها در اعلام عزای عمومی درنگ کنند؛ امروز ایرانیان در جای‌جای ایران و جهان داغدار زلزله آذربایجان شرقی و درگذشت بیش از 300 ایرانی پاک نهاد و گرامی هستند. ایران امروز داغدار است هر چند به صورت رسمی عزای عمومی اعلام نشود. به نظر می‌رسد رسانه‌های ملی و عمومی با پخش اخبار و گزارش‌های بیشتری درباره ابعاد این فاجعه و تهیه گزارش از سراسر ایران به ویژه کمک‌رسانی‌های مردمی به جبران کم‌کاری دو روز اوّل اقدام کند.