خاطرات «زیباری» از سالهای وزارت خارجه/ نفوذ ایران در عراق

۵ دی, ۱۳۹۲
خاطرات «زیباری» از سالهای وزارت خارجه/ نفوذ ایران در عراق

در سوریه استقبال کرد.
ابراهیم جعفری، زمانی که نخست‌وزیر بود یک روز به من گفت درباره سوریه صحبت کنیم. او از من پرسید سوریه به لحاظ قدرت و نفت و علوم یا تکنولوژی و صنعت مگر چه دارد؟ بعد خودش گفت تنها سرمایه این کشور سیاست و اطلاعات است؛ یک نظام امنیتی که کار سیاسی می‌کند و «تجار شام» در این‌باره شهره جهان هستند.

 

‌ روشن است که همسایه‌ها دارند برای نفوذ در عراق با هم رقابت می‌کنند؟

 عراق از قدیم تحت تاثیر ایران و ترکیه بوده است و این دو تلاش می‌کنند تا یک محور تشکیل دهند. ایرانی‌ها به صورتی جدی با ما مساله تاسیس یک فراکسیون اقتصادی بین ایران – عراق و سوریه را پیشنهاد دادند که تا سطح بالایی بتواند توسعه پیدا کرده و حتی به حذف گذرنامه‌ها و کشیدن خطوط آهن مستقیم از دریای مدیترانه تا خلیج‌فارس منجر شود. در مقابل، ترک‌ها مساله دیگری را مطرح می‌کردند و می‌گفتند بیایید کشورهای حوزه بین‌النهرین را تشکیل دهیم که شامل ترکیه، عراق و سوریه می‌شود و حتی دراین‌باره گام‌هایی را با سوریه درمورد تعرفه‌های گمرکی و مرزها و گذرنامه برداشتند و از ما هم خواستند به این پروژه ملحق شویم. به هرحال همواره نوعی رقابت برسر آینده عراق وجود داشت و این همان پیامی بود که عراق آن را به گوش رهبران عرب می‌رساند و به آنها هشدار می‌داد که بر سر آینده این کشور رقابت است اما رقابتی بین ایرانی‌ها و ترک‌ها نه اعراب که در این میان غایب هستند.

‌ آمریکایی‌ها چگونه با نقش سوریه در خاک عراق که آنها را هدف قرار می‌داد، کنار می‌آمدند؟

ما با ژنرال دیوید پترائوس، فرمانده نیروهای آمریکایی در عراق تقریبا رابطه روزانه و خاصی داشتیم. یک‌بار آمریکایی‌ها علیه «القاعده» و شبه‌نظامیان نفوذی عملیات کرده و موفقیت‌های چشمگیری به دست آورند؛ به این معنا که آمریکایی‌ها شبه‌نظامیانی را که می‌خواستند از خاک سوریه وارد عراق شوند دستگیر کرده بودند و سوری‌ها از این موفقیت‌ها وحشت‌زده شده بودند. من داشتم به سوریه سفر می‌کردم. ژنرال پترائوس خواست با من دیدار کند. بعد نظرم را درباره این پرسید که خودش به سوریه برود و ضمن دیدار با بشار اسد به او بگوید آمریکایی‌ها نسبت به این ورود‌ها اطلاعات کاملی دارند. البته این یک دیدار رسمی و دیپلماتیک از سوی وزارت خارجه نبود. به او گفتم: این به خود شما مربوط است. اگر پیام خاصی دارید من آماده‌ام شخصا به بشار اسد انتقال دهم. بعد او گفت پیغامی دارد. من به دیدار بشار اسد رفتم و به او گفتم من پیغامی دارم و محتوایش اینکه فرمانده کل نیروهای آمریکایی تمایل دارد یک دیدار کوتاه با شما در دمشق داشته باشد. بشار اسد خیلی خوشحال شد، سال 2008 بود. او از ولید المعلم درباره دیوید پترائوس پرسید. المعلم به او گفت که او مهم‌ترین شخص بعد از بوش و مسوول کل نیروهای آمریکایی در عراق است. بشار اسد از دیدار با چنین شخصیت مهمی استقبال کرد. وقتی به عراق برگشتم برگزاری چنین دیداری از سوی واشنگتن لغو شده بود. پترائوس می‌خواست به رییس‌جمهور سوریه هشدار دهد. ولی واشنگتن احساس می‌کرد چنین دیداری اهمیت نقش سوریه را در عراق برجسته می‌کند. آمریکایی‌ها دلایلی قاطع و مستند پیرامون دخالت سوریه در حوادث عراق داشتند.

‌ ایرانی‌ها استادانه با اوضاع عراق برخورد می‌کردند؟

 ایرانی‌ها به شیوه دیگری که کاملا متفاوت با کشورهای عربی بود، با اوضاع عراق برخورد می‌کردند. قطعا آنها می‌خواستند عراق تحت‌تاثیر و نفوذشان باشد. اما می‌دانستند که ملی‌گرایی عراقی‌ها بسیار قوی است؛ حتی در مناطق جنوب یا در بین خود شیعیان. از این‌رو می‌خواهند دولت عراق یک دولت دوست برایشان باشد. اما من می‌توانم چند مورد را ذکر کنم که نشان می‌دهد دولت عراق در جیب ایران نیست. من چند نمونه مثال می‌زنم که ابراهیم جعفری هم می‌تواند بر آنها شهادت دهد.
یک بار ما برای یک دیدار رسمی به همراه جعفری به ایران رفتیم. او اولین نخست‌وزیر شیعی منتخب در عراق بود (ایاد علاوی هم شیعه بود اما با گرایش‌های دیگری). هیات دیپلماسی ایران از ما خواست بیانیه مشترکی را امضا کنیم. ایرانیان مهارت خاصی در ملزم‌کردن دیگران به امضای اسناد دارند. بیانیه‌ای را آماده کرده بودند. من به جعفری هشدار دادم که مبادا سندی را امضا کنی. اگر قرار است چیزی را امضا کنیم، مسایلی عمومی یا بیانیه‌های مشترک باشد که به صورت عمومی و توصیفی است. مشاوران ایرانی بر این نکته اصرار داشتند که بیانیه باید به‌گونه‌ای باشد که توافقنامه 1975 را ضمانت کند. این توافقنامه برای ما مشکلاتی قانونی به وجود آورده و تعهدات و مسایلی حقوقی را مقرر می‌کند که به موجب آن ما باید غرامت جنگ عراق – ایران را بپردازیم و ایرانی‌ها کاملا این مسایل را می‌شناسند. به جعفری گفتم این کار هم برای تو و هم عراق مشکلاتی را به وجود خواهد آورد.  جعفری نظرم را درست دانست و پذیرفت.

 

 
منبع: الحیات . مترجم: محمد‌علی عسگری، شرق