
در دیاربکر تحولی است که باید در این راستا تحلیل گردد. سفر بارزانی به دعوت اردوغان به دیاربکر و اظهارات این دو رهبر کرد و ترک در این سفر اگرچه تبلور تحولی بنیادین در موضوع کردی بوده و حادثهای تاریخی محسوب میگردد، اما غفلت از درک پیچیدگی بازی و ارایه تحلیلهای سطحی راه به خطا خواهد برد.
در خاورمیانه بازی پیچیدهای در حال اجرا است که بازیگران بینالمللی آن بیش از عوامل داخلی و منطقهای در آینده آن تاثیر خواهند گذاشت. در این بازی، کردها جایگاه ویژه دارند. از منظر کردها تحولات کلان خاورمیانه ظرفیت تغییرات ژئوپلتیک را در بطن خود داشته و میتواند در شرایط مساعد به رویای آنان مبنی بر داشتن کردستانی واحد کمک نماید. از منظر ترکها تحولات خاورمیانه از یک سو اصلاحات کُردی را در این کشور اجتناب ناپذیر نموده و از سوی دیگر میتواند به نوعثمانیگرایی در پیوند دیاربکر به اربیل و قامیشلو تحت مدیریت آنکارا کمک نماید.
آنکارا در پی آشتی ملی با کردهای خود در صدد فرو ریختن دیوار میان خود و کردهای منطقه به ویژه اربیل از منظر منافع خویش است. این اقدامی میمون است به شرطی که به صفبندیها و احداث دیواری بزرگتر میان کشورهای منطقه به خصوص دو قطب آن، ایران و ترکیه منجر نگردد.
در پی سفر بارزانی به دیاربکر، برگزاری همزمان نشستی در آنکارا از کردهای مخالف سوری، عراقی و ایرانی و مصاحبههای متعدد با یکی از مخالفان کرد ایرانی توسط رسانههای ترکیه احتمال استفاده ابزاری از کردها توسط آنکارا بر علیه ایران را تقویت میکند. برخی اعتقاد دارند که بخشی از هدف آنکارا در آشتی با اکراد، بکارگیری آنان در جهت منافع منطقهای خود بر علیه ایران است.
بهرحال نام بردن اردوغان از کردستان در دیاربکر و شکستن تابوی آن، اشاره به قاضی محمد به عنوان یک مسلمان دیندار و ملا مصطفی بارزانی به عنوان نیکمرد مسلمان و تاکید بر ریشه مشترک کردها و ترکها و تمدن و سرنوشت مشترک آنان تا حدودی هدفهای دراز مدت ترکها را ترسیم مینماید؛ هدفی که میتواند در شکلی از کنفدراسیون متشکل از ترکها و کردها تجلی کرده و همراهی آن با غرب به تحقق آن کمک نماید.
فارغ از اهداف راهبردی اربیل و آنکارا در نزدیکی به یکدیگر، عوامل داخلی، دو و چند جانبهای چون برهم زدن همکاری راهبردی شیعیان و کردها در عراق، تداوم حمایت بارزانی از روند صلح میان پ.ک.ک و آنکارا، نهادینه نمودن همکاری در حوزه انرژی میان اربیل و آنکارا با توجه به ملاحظات مترتب بر آن، مخالفت با قدرتیابی حزب اتحادیه دمکراتیک کردهای سوریه، تضعیف موقعیت اوجالان با پررنگ نمودن جایگاه و نقش بارزانی در میان اکراد، اهداف انتخاباتی اردوغان در جذب آرای اکراد و… در این سفر مد نظر طرفین بوده است که نباید نسبت به آن کم توجه بود.
توجه داشته باشیم که سفر بارزانی به دیاربکر در حالی صورت گرفت که هم وی و هم دولت اردوغان در ارتباط با مراودات مرزی خود با کردهای سوری محدویت ایجاد نمودهاند که این امر مورد انتقاد جدی حزب کردی صلح و دموکراسی بوده است. بارزانی از دیر باز اوجالان و پ.ک.ک را رقیبی جدی برای خود میداند و قدرتگیری شاخه سوری این گروه در سوریه نقطه مشترک نگرانی اربیل – آنکارا است.
اعلام مخالفت آنکارا و اربیل با خودگردانی مناطق کردی و تشکیل مجلس محلی اکراد سوریه نیز تبلور این نگرانی و همراهی مشترک است.
سال جاری، بارزانی دعوت شهردار دیاربکر و حزب کردی صلح و دمکراسی را یرای شرکت در مراسم نوروز را احابت نکرد و امروز دعوت آنکارا را پذیرفت تا بر مسیر فرش قرمزی که آنکارا برای او پهن نموده گامی دیگر بگذارد.
در دیاربکر، بارزانی بار دیگراز پروژه صلح تحت مدیریت آنکارا حمایت نمود تا جانی دیگر به روندی که دچار سکته شده است بخشیده شود. اردوغان نیز در هیبت رئیس دولت از بارزانی استقبال نمود و با بکارگیری نام کردستان، تابوی دیگری را شکست تا همگان باور نمایند که اقدام ساختار شکن آنکارا در حل معضل کردی حرکتی راهبردی است.
آینده نشان خواهد داد که آیا دیاربکر در همگرایی مدنظر آنکارا به اربیل و دیگر نقاط کردی وصل خواهد شد و یا در قامت پایتخت اکراد منطقه در هویتی مستقل ظاهر خواهد شد.
امروز در حالی که غرب با بازی پیچیده خود توانسته است تا حدود زیادی با استفاده از بحران سوریه موفق به انشقاق در منطقه به بهانههای قومی و مذهبی گردد، چگونگی بازی غرب و یافتن پاسخ به این سئوال که غرب میخواهد با بازیگران کوچک یا بزرگ در منطقه بازی نماید، این ابهام را روشنتر خواهد نمود.
از این رو اتحاد و همدلی منطقهای میتواند غرب را در رسیدن به اهدافش ناکام گذارد به شرطی که ذهنیت چالداران تعیینکننده راهبرد در سیاست داخلی و نقاط پیرامونی نگردد. ما باید ذهنیتها را متمرکز بر آشتی سلطان سلیم و شاه اسماعیل بنماییم که اگر آنان نیز امروز حضور داشتند، در این مسیر گام بر میداشتند.
نکته آنکه نمایش دیاربکر اگرچه تحولی بزرگ و طلیعه یک انقلاب نه چندان آرام در ترکیه است ولی اگر هدف این بازی سخت و پیچیده، تضعیف ایران، به عنوان بازیگر با ثبات، تاریخی و مبتکر شطرنج در منطقه باشد، در بدترین شرایط به تکرار تاریخی منجر خواهد شد که برنده آن غرب و حاصل آن تجزیه ای خواهد بود که آغاز آن از ترکیه بوده و به کاشتن کینههای ماندگار در منطقه منتهی خواهد شد.