ماجرای ستون کودکان روزنامه «طرح نو» بار دیگر داستان همیشگی ماهیگیری از آب گل آلود را برای جریان تجزیه طلب پانترک و برخی متحدان آنها فراهم آورد تا دوباره (هارای هاری من تورکم) گویند و دگر بار به طرز ناباورانه ای بر زبان برخی افراد جاهل یا خائن واژه «ملت آذربایجان» جاری سازند. این داستان تکرای که هر از گاهی برای ایجاد جاروجنجال از سوی این جریان پیگیری میشود شاهد بی توجهی و عدم اقبال عموم مردم به جوسازی ها و فضاسازی های دروغین شان بود است.
می توان گفت جریان نفرت قومی، که میخواست خود را تریبون و دلسوز آذریها نشان داده و از این راه به اصطلاح مطالبه حق نماید به دلیل روشن شدن ماهیت عوام فریبانه خود صرفا یک هیاهیوی مجازی می نماید تا یک واقعیت اجتماعی، اما در همین رابطه و طی اتفاقات چند روز اخیر مسائلی قابل طرح است که در زیر به آنها اشاره می شود.
1- نخستین مورد جایگاه روزنامه «طرح نو» در صورت بندی گفتمان و جریانی جدید از وطنخواهی در میان آذریها است که دشمنی و کینه جریان «پان ترک» را برانگیخته است. در حدود سال 1388 بنده برای اولین بار با این نشریه آشنا شدم و در واقع گمشده و نقطه مغفول مباحث تاریخی و فرهنگی آذربایجان را در آن یافتم. این نشریه برخلاف جریان غالب رسانه ای و مکتوب آن روز حرف از یک سری واقعیتهای تاریخی و فرهنگی در مورد آذربایجان میزد که برای چندیدن دهه کمتر کسی در آذربایجان و تبریز به عنوان مهد ملیتخواهی از آن صحبت کرده بود. در آن مقطع جریان قومگرا خود را به عنوان جلو دار و معرف تاریخ و هویت در آذربایجان معرفی میکرد و تقریبا هیچ فرد و جریانی به صورت موثر در برابر دروغ پردازی های آنها حرفی نمی زد، اما این کار شاید برای اولین بار بعد از چند دهه از تریبون طرح نو مطرح شد، لذا به جرات می توان گفت گفتمان روبرشد ملیت خواهی در تبریز مرهون آغاز دوباره این مباحث از سوی طرح نو است. بطوریکه هم اینک بیشتر نیروهای جوانی که در حال مقابله با جریان پان ترک تجزیه طلب در آذربایجان هستند به نوعی با این نشریه در ارتباط بوده یا هستند. بنابراین جریان مقابل حق دارد که اینگونه در فضای پیش آمده به دنبال توقیف این نشریه باشد زیرا به نوعی می توان گفت کاخ دروغینی که آنها طی چند دهه اخیر ساخته بودند به وسیله رسانه هایی مانند طرح نو، آذریها، وطن خواهان فرو ریخته و مردم آذربایجان با گفتمان واقعی تاریخ و فرهنگ ایرانی و آذری خود دارند آشنا می شوند، از این رو این دشمنیی ها اولین و آخرین مورد در این زمینه نخواهد بود.
2- انبوع فشارها و موضع گیری برخی از مسئولان و نمایندگان مجلس در این رابطه خود داستان غم انگیز دیگری است. در ساهای اخیر تمام حریم ها و خطوط قرمز هویت ملی، تمامیت ارضی، امنیت ملی و وحدت ملی ما به وسیله نشریاتی مانند آغری، ندای آذربایجان، آنا وطن و سایتهایی مانند دورنا نیوز و… و همچنین عرصه های اجتماعی و ورزشی در قالب شعارها، مقالات و مفاهیمی مانند ملت آذربایجان، آذربایجان جنوبی، خلیج عربی، توهین به زبان فارسی، توهین به اقوام ایرانی، حمایت از کشورهای بیگانه، توهین و تمسخر نسبت به تاریخ و فرهنگ ایران، ترویج نمادها و مفاهیم پان ترکیستی و…. در نوردیده شده است اما دریغ از یک موضوع گیری از سوی این مسئولان به اصطلاح نگران، در حالی که در برابر نشریه ای که سالها است برای مقابله با جریان وابسته و تجزیه طلب در حال مقابله است اینگونه شمشیر از رو می بندند. جالب آنکه نشریاتی که این گونه به ایران و ایرانیت می تازند گاهی مورد «لطف مضاعف» قرار گرفته و یارانه های ویژه نیز دریافت می کنند و البته آن سینه چاکان خدمت در بزنگاههای انتخاباتی و شاید برای بهره برداری هایی که در چشم اندازهای آتی خود دارند نان این حمایتهای خود را می خورند.
3- عمق کینه و دشمنی جریان قومگرا منتهی به «طرح نو» و جناب ربانی نبوده و دیگر کنشگران ملی آذری را نیز در رسانه های رنگارنگ خود مورد هجوم قرار داده اند. دلیل این امر هم روشن است زیرا آنها در توطئه خود برای ملت سازی در آذربایجان و در راستای غیرت سازی و هویت سازی در پی ایجاد تقابل «ترک و فارس» بودند ولی در این مسیر به سد آذربایجانیهای ایرانگرایی خوردند که قرائت قومحورانه از تاریخ و فرهنگ آذربایجان را نه تنها قبول نداشته بلکه با معرفی هویت ایرانی و راستین آذربایجان، کاخ تزویر و دروغ آنها را فروریختند. به عبارت دیگر مسئله هویت با وجود چنین جریانی در آذربایجان تبدیل به مسئله آذری- آذری شده است نه «ترک و فارس» از اینرو در شهرهای مختلف آذربایجان امروزه، کانونها و مجامعی ایران گرا، آگاه و جوان در برابر این جریان وابسته و جعلی قد علم کرده است به همین دلیل نفرت و دستپاچگی جریان پان ترک در برابر این افراد در روزهای اخیر شایان توجه بوده است. جالب آنکه آنها طرح نو را رها کرده و به کسانی می تاختند که در ماجرای اخیر نقش مستقیمی نداشتند.
4- این بار دست اندرکاران روزنامه «طرح نو» در برابر فشار برخی مسئولان «منفعل» در برابر جریان قومگرا مجبور به عذرخواهی شد, ولی آیا جریان وفادار به کشور همچنان باید در مورد مواضع خود در برابر جریان قومگرا و در دفاع از نمادهای ایرانی، مذهب تشیع، زبان فارسی، تمامیت ارضی، میراث فرهنگی و… عقب نشینی کنند و آیا فردوسی باید نبش قبر شده و در برابر اشعار خود در نکوهش تورانیان توبه کند و نیز نظامی گنجوی، قطران و خاقانی، استاد شهریار، شیخ محمود شبستری و غیره به دلیل نکوهش ترکان آسیای میانه و غُزان باید مورد انزجار قرار گرفته و آثارشان سانسور شود؟ مسیر انفعال و وادادگی در برابر شماری پان ترک بیگانهپرست تا کی باید ادامه داشته باشد؟
در مورد چرایی خواب طولانی مدت جریان ایران دوست در ایران و آذربایجان جای بحث و حسرت زیاد است، اما نتیجه آن خالی شدن فضا برای رشد جریانهای انحرافی و نفوذ قومگرا در لایه های مختلف اجتماعی – سیاسی منطقه آذربایجان است، اما پایه های این بنای توخالی در برابر استدلاهای علمی و منطقی ایران دوستان در حال فروریختن است و مردم و نخبگان به مروز با ماهیت وابسته ، عوام فریب و دروغین قرائت قومی از تاریخ، فرهنگ و هویت در آذربایجان آشنا می شوند. البته در این میان برخی نخبگان سیاسی در جستجوی قدرت باید بهوش باشند که اقدامات و عملکرد آنها از چشمان تیز بین ناظران ایران دوست آذری دور نخواهد ماند و باید در برابر عملکرد خود و نیز موضع گیرهایشان در برابر اقدامات وطن فروشانه و تجزیه طلبانه جریان قومگرا پاسخگو باشند.
5- بسیار مفید خواهد بود که مراجع ذیصلاح از امروز به بررسی و واکاهی منبع گروههای مجازی تلگرامی بپردازند که از کشور ترکیه در حال تنش زایی علیه جمهوری اسلامی ایران هستند. ایران و ترکیه تفاهم نامههای امنیتی متعددی را امضاء کردهاند مطمئنا وزارت خارجه ج.ا.ا میتواند با رویکرد مصداقی از فعالیت افراد و گروههای مشخص در ترکیه که از طریق فضای مجازی امنیت روانی و اجتماعی مردم را مخدوش کرده و از این طریق دعوت به شورش و نارآرامی میکنند جلو گیری نماید. در غیر این صورت این گروهها جریتر شده و هر ماه تلاش خواهند کرد که یک چالش جدید برای کشور و استان های ما ایجاد کنند.