جلیل محمدزاده | از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکا و متحدان منطقه ای آن از دولت وقت ترکیه و عراق تا شیوخ نفتی خلیج فارس برای ایجاد بحران و برادرکشی قومی در ایران، سازمانها و گروهکهای متعددی مانند خلق عرب، سازمان آزادیبخش بلوچستان، حزب خلق مسلمان، کومله و دمکرات کردستان ، سلطنت طلبان و… را در مناطق مختلف ایران از آذربایجان تا خوزستان فعال کردند. تحرکات این گروهکها برای ایجاد بحران و برادرکشی قومی در ایران به دلیل وحدت ملت حول اسلام و انقلاب و ولایت فقیه، ناکام ماند.
در دوره هشت سال جنگ تحمیلی ،بسیاری از این گروهک ها به دلیل رانده شدن از میان ملت،همانند سازمان منافقین به استخدام رژیم صدام در آمدند و به آلت دست مستقیم ارتش صدام تبدیل شدند.
به دلیل ناکامی آمریکا در شکست ایران و انقلاب اسلامی و حداقل تجزیه خوزستان طی جنگ هشت ساله، بعد از اتمام جنگ بار دیگر «پروژه ایجاد بحران و برادرکشی قومی در ایران» از سوی آمریکا و متحدانش در دست اجرا قرار گرفت. طی سالهای گذشته بارها و بارها مسوولان آمریکا و رژیم صهیونیستی از لزوم حمایت از «جریان تجزیه قومی در ایران» و به تعبیر روشنتر “ایجاد تفرقه و تقابل و خونریزی بین اقوام ایرانی ” سخن گفته اند.
امروز تردیدی وجود ندارد که سرنخ هرگونه تحرکات قومگرایانه و ضد وحدت ملی و تفرقه افکنانه، مستقیم و غیر مستقیم به آمریکا و رژیم صهیونیستی منتهی می شود. تشکیل گروهکهای قومی وتجزیه طلب متعدد از سوی سازمان سیا، فعالیت این گروهکها درامریکا و باکو، ایجاد شبکه های تلویزیونی قومگرا و ضد اسلامی به زبان آذربایجانی، حمایت تبلیغاتی در رسانه های فارسی آمریکا، انگلیس و اسرائیل از محافل تجزیه قومی در ایران، حمایت سیاسی از قومگرایی در قالب بیانیه ها و اقدامات حقوق بشری در محافل بین المللی و… از جمله اقداماتی است که طی سالهای گذشته از سوی دولتهای آمریکا، انگلیس و اسرائیل و برخی دولتهای اروپایی متحد آمریکا و صهیونیسم انجام شده است.
در واقع می توان گفت که آمریکا، انگلیس و برخی متحدان منطقه ای آن از جمله رژیم صهیونیستی، طی بیش از دو دهه سرمایه گذاری سنگینی در راستای «ایجاد بحران و برادرکشی قومی» در ایران انجام داده اند، اما با تمام هزینه ها و فعالیتها در رسیدن به هدف نهایی ناکام مانده اند، اگر چه باید اذعان کرد که توانسته اند با نقشه های شیطانی و با پوشش های مختلف مذهبی- تکفیری و قومی در مناطقی مانند سیستان و بلوچستان یا مناطق مرزی کردستان با انجام جنایت و ترور، در برخی مواقع در امنیت مردم اخلال ایجاد کنند.چهره مشهور قومی- تکفیری آمریکا «عبدالمالک ریگی» بود که پس از انجام جنایت های فجیع، طی عملیات تاریخی نیروهای امنیتی ایران دستگیر و اعدام شد.
آذربایجان از مهمترین مناطق ایران و در واقع مغز متفکر یا قلب تپنده ایران است که در وقوع و پیروزی انقلاب اسلامی و حفاظت از انقلاب اسلامی و تمامیت ارضی ایران نقش روشن و برجسته ای دارد.
آذربایجان خاستگاه حکومت وحدت ملی شیعه (دولت صفوی) در ایران بوده و از آن پس در تمام رویدادها در دفاع از تمامیت ارضی ایران و صیانت از حکومت تشیع نقش ممتاز و پیشتاز را بر عهده داشته است.
در جنگ چالدران و حمله ترکان متجاوز عثمانی به خاک ایران، آذربایجان در خط مقدم نبرد بود، از جنبش تنباکو تا انقلاب مشروطیت و جنبش مبارزه با کشف حجاب و انقلاب اسلامی، آذربایجان نقش آفرین بوده است. از سوی دیگر، همسایگی آذربایجان با مناطق شیعه نشین قفقاز (17شهر جدا شده از ایران) و ترکیه نیز اهمیت آن را دو چندان کرده است.
سرمایه گذاری دشمنان برای ایجاد جریان قومگرا و تجزیه طلب در آذربایجان بیشتر از سایر مناطق بوده است. با این حال حدود 25 سال فعالیت و سرمایه گذاری آمریکا و برخی دولتهای وابسته برای ایجاد بحران قومی در آذربایجان به واسطه روحیه دینی و آگاهی و بصیرت سیاسی مردم آذربایجان، دستاورد خاصی نداشته است.
طی روزهای اخیر نیز، تلاش گسترده ای از سوی رسانه های بیگانه و عوامل داخلی آنان برای ایجاد اغتشاش و برهم زدن امنیت و آرامش مردم آذربایجان با سوژه «اهانت یک روزنامه تبریزی به نام طرح نو به آذربایجانی ها» به عمل آمد. پیرامون این موضوع نکات زیر گفتنی است:
1- در روزنامه «طرح نو» که یکی از روزنامه های محلی تبریزاست، هرگز اهانتی به مردم غیور و انقلابی آذربایجان صورت نگرفته است. در این روزنامه داستانی از شاهنامه نقل شده است که:
«گیو (پهلوان ایرانی) نعره زد و به افراسیاب (پهلوان تورانی و دشمن ایران) گفت: ای ترک بدبخت گمنام، آیا از نیروی پهلوانان ایران آگاهی نداری؟ از سوی دیگر رستم گفت: آیا نمی دانی که در جایی که من باشم نه لشکری می ماند و نه تاج و تختی؟ ما تورانیان را مرد نمی دانیم که همه یکسره زن اند، و تو ای ترک بدنژاد، برای جنگ با مردان ساخته نشده ای …»
سطرهای بالا تمام مطلبی است که رسانه های بیگانه ، محافل تجزیه قومی و برخی سایتهای خبری محلی ،مدعی هستند که در آن به مردم آذربایجان اهانت شده است!
در این مطلب چنانکه روشن است، هرگز و هرگز اهانتی به مردن قهرمان آذربایجان نشده است. آری، به دشمنان ایران یعنی افراسیاب و تورانی ها- که قبل از اسلام همواره با ایران و ایرانی ها سر جنگ داشتند- اهانت شده است. همچنانکه در اشعار و کتابهایی که ایرانیان درباره جنگ هشت ساله سروده یا نوشته اند، به صدام عرب و بعثی ها اهانت شده است.
کسانی که به مطلب روزنامه طرح نو اعتراض کرده اند، در واقع معترض این بوده اند که چرا به دشمنان قسم خورده ایران اهانت شده است! افراسیاب ترک بود، صدام عرب بود، سلطان سلیم عثمانی هم ترک بود، تیمور لنگ خونریز هم ترک بود، حالا اگر کسی از تیمورلنگ و سلطان سلیم شیعه کش به بدی یاد کند، آیا منطقی است که بگوییم به مردم آذربایجان اهانت کرده است؟ مگر مردم آذربایجان در جنگ چالدران ، هزاران تن از این ترکهای عثمانی متجاوز را به رهبری شاه اسماعیل صفوی از دم تیغ نگذراندند ؟مگر هزاران تن از آذربایجانی ها در جنگ چالدران توسط همین ترکهای متجاوز به سرکردگی سلطان سلیم عثمانی در دفاع از ایران و حکومت نوپای شیعه به شهادت نرسیدند؟آیا اگر کسی در قالب داستانی تاریخی به جنایات و خونریزیهای تیمورلنگ و سلطان سلیم عثمانی و افراسیاب تورانی و صدام عرب در حق ایران و ایرانی ها بخصوص شیعیان آذربایجان بپردازد ، می توان آن را به معنای اهانت به آذربایجانی ها تلقی کرد !؟
2- عملیات روانی رسانه های بیگانه (تلویزیون های فارسی آمریکایی و انگلیسی و سایت های فارسی و آذری و…) و مزدوران داخلی آنها در شبکه های اجتماعی مبنی بر ادعای کذب و موهوم اهانت روزنامه تبریزی طرح نو به مردم قهرمان آذربایجان حدود پانزده روز به طول انجامید. متاسفانه برخی پایگاه های خبری محلی (مانند آناج و…) با اقدامات غیر حرفه ای و ارایه مطالب تحریک آمیز مبنی بر اهانت به آذربایجانی ها و برخی مدیران محلی یا نمایندگان جنجالگرا نیز با انگیزه ها و مبانی مختلف سیاسی یا بیسوادی تاریخی و ادبی و عدم برخورداری از بصیرت سیاسی یا به سهو، دچار همنوایی با رسانه های بیگانه و محافل پان ترکی و تجزیه قومی شده و همصدا اهانت موهوم روزنامه آذربایجانی طرح نو را محکوم کردند! این موضوع باعث شد که در برخی این تصور ایجاد شود که گویا اهانتی از سوی این روزنامه تبریزی در حق مردم آذربایجان انجام شده است!
3- علیرغم تلاش ها و سرمایه گذاری های چند ده ساله آمریکا و متحدانش برای ایجاد بحران و برادر کشی قومی در آذربایجان و برهم زدن امنیت پایدار مردم این خطه و علیرغم تبلیغات گسترده رسانه های بیگانه و نیز محافل وابسته به اجانب در شبکه های اجتماعی برای برپایی تجمع غیرقانونی به بهانه اعتراض به اهانت روزنامه تبریزی طرح نو، در روز سه شنبه 5مرداد 95 در تبریز و ارومیه، در تبریز با جمعیتی بیش از دو میلیون نفر، تنها حدود 50 نفر از افرادی که اغلب آنها 16 تا 20 سال داشتند، در محل تجمع حاضر شدند! در ارومیه نیز اساسا تجمعی شکل نگرفت.
حضور تنها 50 نفر در تجمع قومگرایان آمریکایی که اغلب آنها نوجوانان پرهیجان و ناآشنا با مسایل و ترفندهای سیاسی مزدوران اجانب بودند،در شهری با جمعیت بیش از دو میلیون نفر، در واقع آبروریزی دیگری را برای آمریکا و مدعیان پان ترکیسم و جریان تجزیه قومی رقم زد و بار دیگر آگاهی و بصیرت سیاسی مردم تبریز و آذربایجان را ثابت کرد و نشان داد که مردم آذربایجان بخصوص تبریز در مقابله با قومگرایی و تفرقه افکنی و دسیسه های اجانب تردیدی به خود راه نمی دهند. این موضوع وقتی مشهودتر بود که در جریان تلاش های برخی تجمع کنندگان برای آسیب رساندن به مغازه ها و اموال عمومی، مردم این افراد را دستگیر کرده و به نیروهای پلیس تبریز می سپردند.
4- بعد از روی کار آمدن دولت کنونی، فضا برای انجام اقدامات و تحرکات قومگرایان افزونتر شده است. نشریات قومگرا و ضد وحدت ملی در ارومیه، زنجان و… منتشر می شوند. در تبریز برخی کتابها در راستای تحریف هویت و تاریخ آذربایجان با مجوز ارشاد اسلامی منتشر شده است.حتی اخیرا فردی با سالها سابقه سیاه در زمینه تفرقه افکنی و قومگرایی و ارتباط با بیگانگان ، مجوز انتشار دو نشریه را از وزارت ارشاد دریافت کرده است! فزونی فعالیت جریان تجزیه قومی در فضای کنونی ، بایستی مسئولان دولتی را به تامل و اقدام و عمل برای حفظ امنیت موجود که حاصل خونها و مجاهدتهای هزاران شهید و رزمندگان گذشته و امروز است،وادارد.
5- نهادهای فرهنگی دولتی و عمومی بخصوص در مناطقی مانند آذربایجان که آماج تبلیغات و اقدامات ضد وحدت ملی و تفرقه افکنانه و قومگرایانه دشمنان قرار دارد، بایستی «مقابله با قومگرایی و تفرقه افکنی» و تقویت و تحکیم وحدت ملی» را به عنوان یک راهبرد فرهنگی تعریف کرده و فعالیت های خود را بر این مبنا سامان دهند. با تاسف بسیار، نهادها و ادارات متعدد فرهنگی بومی در این باره سخنی برای گفتن ندارند.
6- در حالی که بسیاری ازدولتهای منطقه و همسایه از تامین امنیت و آرامش مردم خود عاجزند و حتی دست یاری به سوی ایران اسلامی دراز کرده اند ، و در حالی که در کشورهای پیرامون و منطقه و همسایه آتش جنگ و ناامنی و بحران و همدیگرکشی و شرارتهای گروههای تکفیری، زندگی عادی را بر مردم تلخ و ناگوار و مشقت بار کرده است،ایران اسلامی زیر چتر ولایت فقیه و به مدد دلاوریها و رشادتهای فرزندان ملت بخصوص فرزندان شجاع آذربایجان از امنیت و آرامشی رشک برانگیز و سینه سوز برای دشمنان برخوردار است. دشمن با تمسک به هر وسیله از جمله ایجاد و تجهیز و تقویت گروهکهای قومی و تکفیری و تجزیه طلب ، برای برهم زدن امنیت و آرامش ملت بزرگ ایران بخصوص مردم قهرمان آذربایجان تلاش می کند. تلاش برای ایجاد اغتشاش با سوژه ها و بهانه های شناخته شده مانند توهین به مردم توسط فلان روزنامه نگار یا جریده محلی یا برنامه کودک و…از جمله روشهای دشمنان قسم خورده برای برهم زدن امنیت و گرفتن این نعمت بزرگ از دست مردم است.هوشیاری و بصیرت مردم غیورآذربایجان و خاصه مردم خردمند تبریز در مواجهه با توطئه دشمن و بی اعتنایی معنی دار آنان به تبلیغات گسترده اجانب و مزدوران داخلی و محافل تجزیه قومی ، نشان داد که مردم آذربایجان ، قدر و ارج “گوهر امنیت ” را میدانند و دشمن نمی تواند با بهانه ها و سوژه های قومی و جاهلی و هیجان سازی و تلگرام بازی ، این گوهرگرانقدر را از چنگ آذربایجان بستاند. بخصوص اینکه به دلیل تکرار توطئه های قومی توسط سازمانهای جاسوسی و رسانه ای بیگانگان ، مردم هشیارتر شده اند. چندی پیش در آذربایجانغربی به بهانه حادثه ای اتفاقی و مرگ دختری در مهاباد تلاش کردند تا قوم اصیل کرد را به اغتشاش و رویارویی با برادران آذربایجانی خود برانگیزند و امنیت مردم را دچار مخاطره سازند. در لرستان به بهانه تخریب مجسمه ای مربوط به یکی از سران مشروطه در آن سامان ،کوشیدند تا با ایجاد اغتشاش ، امنیت و آرامش مردم را برهم زنند.تیمهای ترور و جنایت گروهکهای بدنام را از آن سوی مرز به آذربایجان گسیل کردند تا آتش ترور و تخریب را برافروزند ، اما به عنایت الهی و هوشیاری مردم و دلاوریهای مرزداران غیورایران زمین و فرزندان قهرمان آذربایجان ناکام وسرفکنده و خوار و خفیف شدند.توطئه برای ایجاد اغتشاش و ناامنی در آذربایجان به بهانه توهین یک جریده محلی تبریزی نیز در واقع ، قطعه ای از همین پازل بود که به شکست و خفت انجامید.
7- رهبر معظم انقلاب اسلامی در 19 تیر ماه 1379 یعنی حدود 16 سال پیش در دیدار کارگزاران و مسئولان نظام، همه مسوولان را چه در وزارت کشور و چه جاهای دیگر- به «مقابله جدی با عوامل تجزیه اقوامی» فرمان داده اند:
«مطلب هشتم، مقابله جدی با عوامل تجزیه قومی در کشور است… بخصوص خطاب من به کسانی است که در این بخش صاحب مسوولیت اند، چه در وزارت کشور چه در جاهای دیگر، توجه کنید، امروز انگیزه تحریک قومیت ها جدی است… همه اقوام ایرانی به ایران و جمهوری اسلامی علاقمند و ایران را میهن خودشان می دانند… اقوام ایرانی مسلمان اند و به این آب و خاک دلبسته اند، عزت و رفاه خودشان را در ایران سربلند و آزاد مشاهد می کنند، اما دشمن مشغول تحرکات است. تحرکات دشمن را نباید دست کم گرفت. مراقب باشید.این از جمله مسائل بسیار مهم است…»
حال باید از همه مسوولان از وزارت کشور تا مسوولان دستگاه های فرهنگی و قضایی و حتی مجلس شورای اسلامی پرسید که برای «مقابله جدی » – تاکید می کنم – « مقابله جدی با عوامل تجزیه قومی» چه کرده اید؟