فردوسی تمدن ساز
(دیدار هیأت امنا، مسئولان، اساتید و فارغالتحصیلان دانشگاه علوم استراتژیک)
5 دی ماه 1373
بدون تردید، اسلام تمدنی را آفرید که بیش از چهار قرن، بخش اعظم دنیای زمان خود را پوشش داد و تمدن امروز، ثمره دانشی است که تمدن اسلام آن را به ملتها و نسلهای بعد آموخت. قرون وسطا، به مفهوم دوران سیاهی و تاریکی متعلق به اروپاست و در تاریکترین دوران قرون وسطای اروپا، بزرگترین دانشمندان، نویسندگان، شعرا و فیلسوفان جهان در ایران و از میان ملت مسلمان ما، تمدنی بزرگ را به وجود آوردند، که ابو علی سینا، فارابی، بیهقی، فردوسی، حافظ و خواجه نصیرالدین طوسی در زمره آنها هستند.
فردوسی در قله است
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار اعضاى انجمن اهل قلم
8 بهمن 1381
من موافقم که از «فردوسى» تجلیل شود، شاهنامه تحلیل شود و حکمت فردوسى استخراج گردد تا همه بدانند که این حکمت، اسلامى است یا غیراسلامى. این بزرگداشتى هم که برگزار شد، اصلاً به دستور و خواست من بود؛ منتها چون اواخر ریاست جمهورى ام بود، به آقاى مهندس «حجت» گفتم که دنبال نمایید و فردوسى را بزرگ کنید. فردوسى باید هم بزرگ شود. فردوسى در قلّه است. امیدواریم کم کارى – که دوستان اشاره کردند – گریبان ما را نگیرد تا حکمت فردوسى را بیان کنیم. ما هستیم که اسم او را «حکیم ابوالقاسم فردوسى» گذاشتیم؛ دشمنان دین که این اسم را نگذاشته اند. خوب؛ این حکیم چه کسى است و حکمت او چیست؟ آیا حکمت زردشتى است، حکمت بى دینى است، حکمت پادشاهى است یا حکمت اسلامى؟ این را مى شود در آورد. اگر کسى به شاهنامه نگاه کند، خواهد دید که یک جریانِ گاهى باریک و پنهان و گاهى وسیع، از روح توحید، توکّل، اعتماد به خدا و اعتماد به حق و مجاهدت در راه حق در سرتاسر شاهنامه جارى است. این را مى شود استخراج کرد، دید و فهمید. مخصوصاً بعضى از شخصیتهاى شاهنامه خیلى برجسته هستند که اینها را باید شناخت و استخراج کرد. من یک وقت گفتم که «اسفندیار» مثل این بچه حزب اللّهیهاى امروز خودِ ماست! در فرهنگ شاهنامه یک حزب اللّهى غیورِ دین خواهِ مبارز وجود دارد. بله؛ این کارها را شما بکنید تا دیگران نکنند. شما که نکردید، دیگران مى کنند.
فردوسی ؛ از شاعران هویت ساز
بیانات در دیدار شاعران در شب میلاد امام حسن مجتبى (علیهالسّلام)
22تیر1393
انصافاً شعر فارسى – بوستان سعدى، شاهنامهى فردوسى، خمسهى نظامى، دیوان حافظ، مثنوى مولوى – پر از حکمت است؛ یعنى به معناى واقعى کلمه، حکمت موج میزند در این کتابها و اندیشههاى والا؛ فکرهاى بسیار برجسته و فاخر در این کتابها هست؛ اینها توانسته یک هویّتى براى ملّت ما تعریف کند. و این را هم به شما عرض بکنم: ما هر چه امتیاز داریم، ناشى از همین هویّت فرهنگى است؛ اگر این هویّت فرهنگى نبود، انقلاب ما هم پیروز نمیشد. اگر این هویّت فرهنگى نبود، یک امامى مثل امام ما که نهضت را بهوجود آورد و به سرانجام رساند، اصلاً خلق نمیشد، درست نمیشد. امام بزرگوار، ساخته و پرداختهى همین فرهنگ است. همین هویّت فرهنگى است که آدمى مثل امام را در جامعه پرورش میدهد؛ این را باید نگه داشت. این را شما میتوانید نگه دارید. شعر باید پاسدار این هویّت باشد و این هویّت هم درواقع همان عقلانیّت معنوى است که ما روى آن – روى مسئلهى عقلانیّت معنوى و خرد جمعى جامعه – تکیه میکنیم؛ این هویّت فرهنگى درواقع همان عقلانیّت است؛ این را بایستى شما در شعر خودتان مراقبت بکنید، حفظ کنید: اخلاق والاى اسلامى را، حکمت معنوى و الهى و اسلامى را، توحید را، خداباورى را، انصاف را، صداقت را و همهى آن چیزهایى که در شعر فاخر فارسى وجود دارد. و اگر این انگیزه در شاعر امروز پیدا بشود و اهتمام پیدا کند، آنوقت تهاجمى که دارد به این مرکز میشود، برایش آشکار خواهد شد.
بیانات در دیدار جمعی از شعرا
25 مرداد 1390
شما اگر بخواهید به لوازم اسوه بودن و الگو بودن عمل کنید، بایستى معرفت دینى و معرفت اسلامى خودتان را عمق ببخشید؛ و این در گذشتهى شعر ما وجود داشته. شما نگاه کنید، شاعران برجستهى ما اغلب – حالا نمیگویم همه – اینجورند؛ از فردوسى بگیرید تا مولوى و سعدى و حافظ و جامى. فردوسى، حکیم ابوالقاسم فردوسى است. به یک آدم داستانسرا، اگر صرفاً داستانسرا و حماسهسرا باشد، حکیم نمیگویند. این «حکیم» را هم ما نگفتیم؛ صاحبان فکر و اندیشه در طول زمان او را حکیم نامیدند. شاهنامهى فردوسى پر از حکمت است. او انسانى بوده برخوردار از معارف ناب دینى.
تعارف که نکردیم به فردوسى، حکیم گفتیم
بیانات در دیدار با اعضاى «گروه ادب و هنر» صداى جمهورى اسلامى ایران – ۱۳۷۰/ ۵/۱۲
خوشبختانه ادبیات سلف ما همهاش در جهت ارزش هاى الهى و اسلامى است؛ از جمله همین شاهنامه که شما به آن اشاره کردید. اول انقلاب عدهاى از مردم بااخلاص بىاطلاع رفته بودند قبر فردوسى را در توس خراب کنند! وقتى من مطلع شدم، چیزى نوشتم و فورا به مشهد فرستادم؛ که آن را بردند و بالاى قبر فردوسى نصب کردند؛ نمىدانم الان هم هست یا نه. بچههاى حادى که به آنجا مىرفتند، چشمشان که به شهادت بنده مىافتد، لطف مىکردند و مىپذیرفتند و دیگر کارى به کار فردوسى نداشتند! حقیقت قضیه این است که فردوسى یک حکیم است؛ تعارف که نکردیم به فردوسى، حکیم گفتیم. الان چند صد سال است که دارند به فردوسى، حکیم مىگویند. حکمت فردوسى چیست؟ حکمت الهى اسلامى…
شما خیال نکنید که در حکمت فردوسى، یک ذره حکمت زردشتى وجود دارد. فردوسى آن وقتى که از اسفندیار تعریف مىکند، روى دیندارى او تکیه مىکند. مىدانید که اسفندیار یک فرد متعصب مذهبى مبلغ دین بوده که سعى کرده پاکدینى را در همه جاى ایران گسترش بدهد. تیپ اسفندیار، تیپ حزباللهى هاى امروز خودمان است؛ آدم خیلى شجاع و نترس و دینى بوده است؛ حاضر بوده است براى حفظ اصولى که به آن معتقد بوده و رعایت مىکرده، خطر بکند و از هفت خان بگذرد و حتى با رستم دست و پنجه نرم کند.
وقتى شما شاهنامه را مطالعه مىکنید، مىبینید که فردوسى روى این جنبه دیندارى و طهارت اخلاقى اسفندیار تکیه مى کند. با اینکه فردوسى اصلا بنا ندارد از هیچ یک از آن پادشاهان بدگویى کند، اما شما ببینید گشتاسب در شاهنامه چه چهره اى دارد، اسفندیار چه چهرهاى دارد؛ اینها پدر و پسر هستند. فردوسى بر اساس معیارهاى اسلامى، به فضیلت ها توجه دارد؛ در حالى که بر طبق معیارهاى سلطنتى و پادشاهى، در نزاع بین گشتاسب و اسفندیار، حق با شاه است.
«به نیروى یزدان و فرمان شاه» یعنى چه؟
یعنى هرچه شاه گفت، همان درست است؛ یعنى حق با گشتاسب است؛ اما اگر شما به شاهنامه نگاه کنید، مى بینید که در نزاع بین اسفندیار و گشتاسب، حق با اسفندیار است؛ یعنى اسفندیار یک حکیم الهى است.
فردوسى از اول با نام خدا شروع مىکند – «به نام خداوند جان و خرد / کزین برتر اندیشه بر نگذرد» – تا آخر هم همینطور است؛ فردوسى را با این چشم نگاه کنید.
فردوسى، خداى سخن است؛ او زبان مستحکم و استوارى دارد و واقعا پدر زبان فارسى امروز است؛ او دلباخته و مجذوب مفاهیم حکمت اسلامى بود؛ شاهنامه را با این دید نگاه کنید…البته بعضی ها زردشتى مسلک اند، بعضی ها هم زردشتى مسلک نیستند. آنهایى که زردشتى مسلک اند، خوش شان مى آمد که به زردشتی گرى تظاهر کنند و چیزى درباره فردوسى بگویند؛ اما حقیقت قضیه که این نیست. این شاهنامه فردوسى در مقابلمان است. شما خیال مى کنید که اگر در شاهنامه فردوسى چیزى برخلاف مفاهیم اسلامى وجود داشت، اینقدر در جوامع اسلامى جا مىافتاد؟ شما مىدانید که در این نسل هاى گذشته، مردم ما چهقدر دینى بودهاند. در کدام خانه و کدام ده و کدام محله، شاهنامه نبود یا خوانده نمىشد؟ همه جا مىخواندند و منافاتى هم با مفاهیم اسلامى نمىدیدند.
تمدن اسلامی بزرگانی مثل فردوسی به وجود آورد
دیدار هیئت امنا، مسئولان، استادان و فارغ التحصیلان دانشگاه علوم استراتژیک – ۵/۱۰/۱۳۷۳
آنچه مسلم است در ملت های دیگر تمدن شناخته شده ای که توانسته باشد در روند زندگی بشر تا امروز تأثیر اساسی گذاشته باشد، وجود ندارد و آنچه که هست مربوط به سه، چهار کشور آسیایی است و کشور ایران از لحاظ قدمت، ریشه دار بودن و اصالت تمدن از جمله آن کشورهاست ملت ایران، یک ملت ریشه دار و اصیل است و در تحول و تطور جهان به سمت علمی و صنعتی شدن، دارای نقش اساسی و مهمی است…بدون تردید، اسلام تمدنی را آفرید که بیش از چهار قرن، بخش اعظم دنیای زمان خود را پوشش داد و تمدن امروز، ثمره دانشی است که تمدن اسلام آن را به ملت ها و نسل های بعد آموخت. قرون وسطی، به مفهوم دوران سیاهی و تاریکی متعلق به اروپاست و در تاریکترین دوران قرون وسطای اروپا، بزرگترین دانشمندان، نویسندگان، شعرا و فیلسوفان جهان در ایران و از میان ملت مسلمان ما، تمدنی بزرگ را به وجود آوردند، که ابو علی سینا، فارابی، بیهقی، فردوسی، حافظ و خواجه نصیرالدین توسی در زمره آن ها هستند.
باید از فردوسى تجلیل شود
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار اعضاى انجمن اهل قلم تاریخ: ۰۸/۱۱/۱۳۸۱
بله؛ من موافقم که از «فردوسى» تجلیل شود، شاهنامه تحلیل شود و حکمت فردوسى استخراج گردد تا همه بدانند که این حکمت، اسلامى است یا غیراسلامى. این بزرگداشتى هم که برگزار شد، اصلا به دستور و خواست من بود؛ منتها چون اواخر ریاست جمهورىام بود، به آقاى مهندس «حجت» گفتم که دنبال نمایید و فردوسى را بزرگ کنید. فردوسى باید هم بزرگ شود. فردوسى در قله است. امیدواریم کمکارى – که دوستان اشاره کردند – گریبان ما را نگیرد تا حکمت فردوسى را بیان کنیم. ما هستیم که اسم او را «حکیم ابوالقاسم فردوسى» گذاشتیم؛ دشمنان دین که این اسم را نگذاشتهاند. خوب؛ این حکیم چه کسى است و حکمت او چیست؟ آیا حکمت زردشتى است، حکمت بىدینى است، حکمت پادشاهى است یا حکمت اسلامى؟ این را مىشود در آورد.
اگر کسى به شاهنامه نگاه کند، خواهد دید که یک جریان گاهى باریک و پنهان و گاهى وسیع، از روح توحید، توکل، اعتماد به خدا و اعتماد به حق و مجاهدت در راه حق در سرتاسر شاهنامه جارى است. این را مىشود استخراج کرد، دید و فهمید. مخصوصا بعضى از شخصیت هاى شاهنامه خیلى برجسته هستند که اینها را باید شناخت و استخراج کرد. من یک وقت گفتم که «اسفندیار» مثل این بچه حزباللهی هاى امروز خود ماست! در فرهنگ شاهنامه یک حزباللهى غیور دینخواه مبارز وجود دارد. بله؛ این کارها را شما بکنید تا دیگران نکنند. شما که نکردید، دیگران مىکنند.
شعر فردوسی اخلاقی است
بیانات در دیدار شاعران با رهبر انقلاب در نیمه ماه مبارک رمضان – ۲۶/۰۶/۱۳۸۷
یکى از نیازهاى امروز ما، شعر اخلاقى است. شما به تاریخ ادبیات ما نگاه کنید. سعدى از جهت شعر اخلاقى و شعر نصیحت و پند در قله است. فردوسى همین جور است، نظامى همین جور است ، سنایى همین جور است، ناصرخسرو همین جور است؛ خیلى از شعراى بزرگ ما همین جورند. بعد جامى همین جور است. و در این اواخر، در دوره سبک هندى، واعظ قزوینى همین جور است. واعظ قزوینى یک واعظ بوده؛ منبر می رفته و وعظ می کرده و شعرش از لحاظ هنرى در قله شعر است؛ در سبک هندى و بسیار خوب، پرمضمون و قوى. و خود صائب. شما تو این چندین ده هزار شعر صائب که نگاه کنید، اگر فقط غزلیات نصیحتآمیز و اخلاقى او را جمع کنید، یک دیوان قطورى خواهد شد.
شاهنامه فردوسى پر از حکمت است
در دیدار با جمعی از شاعران – ۲۵/۰۵/۱۳۹۰
شما اگر بخواهید به لوازم اسوه بودن و الگو بودن عمل کنید، بایستى معرفت دینى و معرفت اسلامى خودتان را عمق ببخشید؛ و این در گذشته شعر ما وجود داشته. شما نگاه کنید، شاعران برجسته ما اغلب – حالا نمی گویم همه – این جورند؛ از فردوسى بگیرید تا مولوى و سعدى و حافظ و جامى. فردوسى، حکیم ابوالقاسم فردوسى است. به یک آدم داستان سرا، اگر صرفا داستان سرا و حماسه سرا باشد، حکیم نمی گویند. این «حکیم» را هم ما نگفتیم؛ صاحبان فکر و اندیشه در طول زمان او را حکیم نامیدند. شاهنامه فردوسى پر از حکمت است. او انسانى بوده برخوردار از معارف ناب دینى. همه آنها حکیم بودند؛ سرتاپاى دواوین شان پر از حکمت است.