اجازه بدهید همین پارگراف اول تکلیف فوتبالیمان را با هم روشن کنیم. تراکتورسازی تبریز در ورزشگاه آزادی و در یک بازی بیحرف و حدیث استقلال را ۲-۱ شکست. داد. آنها آنچنان مسلط، منظم و خیرهکننده بودند که حتی بعید است یک هوادار استقلال پیروزیشان را به چالش بکشد.
تراکتورسازی با بهرهگیری از هافبکهایی که هر تیمی آرزوی داشتنشان را دارد در صدر جدول میدرخشد اما … اما تکرار پارهای شعارهای تفرقهافکنانه کام کسانی که فوتبال را صرفاً یک «بازی» نمیبینند تلخ کرد. تلختر از هلاهل. کلیپ تصویری کوتاهی هم در شبکههای مجازی دست به دست شد که نشان میداد تعداد زیادی از هواداران این تیم که تقریباً بیشتر از هواداران نیمی از تیمهای لیگ برتر هستند، یک صدا شعار « خلیج ع.ر.ب.ی» را سر میدهند.
برخی به درستی اشاره کردند که فیلم قدیمی است و به بازی دیروز تعلق ندارد اما فرقی هم میکند؟ دیروز کنار اتوبان کرج- تهران یک عده از تماشاگرها همین شعار را میدادند در ورزشگاه آزادی هم شعارهای پراکنده دادند که فیلمش منتشر نشده.
این جماعت در ورزشگاه و صفحات مجازی هم پرچم ترکیه و کشور آذربایجان را آوردهاند و شعارهای جداییطلبانه میدهند. فیلم یک نشانه است. گُل درشت و تهوعآور. وقاحت محض. اینکه در ورزشگاه آزادی و در حاشیه دیدار تراکتورسازی با یک تیم تهرانی، در قلب پایتخت جمهوری اسلامی ایران جماعتی از بغض شعار بدهند« خلیج ع.ر.ب.ی»! چه معنی میدهد؟ بعید میدانم عربستان و امارات دیناری خرج کرده باشند تا اینطور یک عده کاری کنند که قند توی دل آنها آب شود.
برخی عنوان کردهاند که این نتیجه برخورد اشتباه عدهای از مدیران و نادیده گرفتن حقوق اقلیتها و تبدیل منتقد به مخالف و مخالف به معاند است. این چه توجیه ترسناکی است که میآورید؟ یعنی دیگر قومیتها در رفاه مطلق به سر میبرند؟ آب آشامیدنی و هوای نفس کشیدن مردم خوزستان را نمیبینید؟ کولبرهای کُرد و فقر غیرقابل انکار را در سیستان و بلوچستان نمیبینید؟ یعنی با این توجیه آنها هم حق دارند در حاشیه یک مسابقه ورزشی کارناوال سیاسی راه بیندازند و خلیج فارس را حراج کنند؟
انکار این جمعیت و برخورد فیزیکی و امنیتی با آنها مشکلی را حل نمیکند که اگر حل کرده بود کار به اینجا نمیکشید. آنها موقع قرائت قرآن در ورزشگاه هم مثل گرگ زوزه میکشند.
کسانی هم میگویند نباید در مورد این مسئله حساسیت به خرج داد و نوشت. اگر یک روزنامهنگار به اشتباه در یک روزنامه تایپ کند خلیج ع.ر.ب.ی به همین اندازه با تسامح و تساهل از کنار آن میگذرید؟ تضمین میدهید روزنامه و سایت توقیف نشود؟ دلیل این همه مماشات مقابل این جماعت چیست؟ آنها در بازیهای مختلف همین کار را تکرار میکنند. گیرم که شعارها مثل این کلیپ منسجم نباشد اما شعار میدهند. دم از جداییطلبی میزنند. فراموش کردهاید که چند سال پیش در بازیهای آسیایی در ورزشگاه یادگار امام(ره) پلاکارد نصب کردند «آذربایجان ایران نیست»!
ما با آب نبات نمینویسیم که همه نوشتههایمان شیرین باشد. اعتقاد داریم راه حل برخورد با مشکلات قایم کردن آنها زیر فرش نیست. وقتی دندانتان خراب میشود با نذر کردن و انکارش چیزی درست نمیشود، باید تن بدهید به خرج و درد دندانپزشکی. نترسیم از تلخی کلام. از قلمی که درد را نشان میدهد. فساد و تباهی را نشانه میرود.
متاسفانه هر بار این مسائل مطرح می شود عدهای آن را وارد جدال های قومیتی میکنند. پنهان نکنیم که ما بلد نیستیم با هم حرف بزنیم. خیلی زود به هم توهین میکنیم. تا وقتی یاد نگیریم حرف بزنیم ساختن مملکت شوخی بزرگی است. کامنتهای زیر پستهایی که در این مورد بحث میکنند به همهمان نشان میدهد که باید«حرف زدن» با هم را بدون توهین قومیتی تمرین کنیم. ربطی به احمدی نژاد و خاتمی و رفسنجانی هم ندارد.
ورزش در همه جای دنیا ابزاری برای وحدت آفرینی است. برای پیوند زدن طبقات و نژادها و قومیتها به هم زیر یک پرچم. آنها که در هر گوشه ایران بر طبل تجزیهطلبی میکوبند نمیدانند به یک تکه گوشت آماده برای خورده شدن در خاورمیانه تبدیل میشوند؟
شرم بر همه کسانی که این وقاحتها را میبینند و سکوت میکنند. ننگ بر آنها که استخوانهای پسران این سرزمین که برای آزادیاش جان دادند را در گلزارهای شهدا با این وقاحت میلرزانند. از ستارخان و باقرخان حیا نمیکنید از شهید باکری شرم ندارید؟
نکته دردناک اینجاست که مدیرعامل این تیم سردار آجرلو است. پیش از این هم البته سرداران دیگری مدیر این تیم بودهاند. میشود پرسید صرف آن همه هزینه و ادعای کار فرهنگی ـ ورزشی نتیجهاش میشود این؟
حضرات مدعی اخلاق! فقط عکس گرفتن یک خانم با مهدی رحمتی و شلوار باب اسفنجی سوشا مکانی برایتان مهم است؟ چرا سالهاست مقابل این جماعت زیادهخواه سکوت کردهاید؟ ننگ بر فوتبالی که خروجیاش این رفتارها باشد.
عاقلان آذربایجان شرقی و غربی کجا هستند؟ آذریهای واقعی پیش از همه باید به این افراد واکنش نشان دهند و آنها را از خود ندانند.
برای من تا اطلاع ثانوی ایران بزرگتر از هر قوم و قبیله و جناح و حزب و تیمی است. به سوریه نگاه کنید. جنگ و جدل داخلی اگر دامن این کشور را بگیرد نه تو مانی و نه من. این سقف که بریزد نمیپرسد که تو کُردی یا فارس و آذری و بلوچ و شمالی و عرب … قرمزی یا آبی؟ تیراختور را دوست داری یا صنعت نفت آبودان؟ میریزد. میمیریم.
سکوت مقابل جریانهایی از این دست همدستی با آنهاست. دامنتان را بیبهانه و توجیه از آنها کنار بکشید.