اخیرا بیانیهای منافقانه توسط جمعی از به اصطلاح فعالان سیاسی و حزبی اصلاحطلب در تبریز منتشر شده است که هشدارهای چند وقت اخیر دلسوزان جریان اصلاحطلبی را در نفوذی بودن و فرصتطلب بودن آنها و برخی افراد مشابه آنها و تلاش برای سوءاستفاده از عنوان اصلاحطلبی برای پیشبرد اهداف ضدایرانیشان را نشان میدهد.
نویسندگان که احتمالا اسم همگی در زیر بیانیه نیامده است تلاش کردهاند ضمن دخیل بستن به گفتمان به تصور خود غالب در داخل نظام، اصلاحطلبان را پیرو رضاشاه پهلوی نشان دهند و با القای تقابل شوم ایرانخواهی و اسلامباوری (میراث مرحوم آیت الله خلحالی) اب به آسیاب جریان وابسته به اسلام بنیادگرا و تروری بریزند که نوک تیز خود را در منطقه به سوی ایران نشانه رفته است.
اسلامی که با تشیع صفوی و حتی علوی هیچ نسبتی ندارد و به مثابه قرآنی است که سر نیزه ها گرفته می شود.
این بار پیروان تاریخی سیدجعفر پیشهوری و آرزومندان تقابل اقوام ایرانی با شعار وحدت اسلامی علیه ایرانیت عقدهگشایی میکنند و به تصور خود اسلامیت را جایگزین ایرانیت میکنند.
این در حالی است که سال ها است که سیاست های کلی نظام در خصوص هویت ملی شکل گرفته است و این افراد کوچک نخواهند توانست به توسل به حربه ابوموسی اشعری پروژه های واگرایانه و ضدامنیت ملی خود را پیش ببرند.
گفتنی است گفتمان اتحاد اسلام در دوران عبدالحمید دوم ( که از طرف ازدوغان و نوعثمانی گرایان سمبل سیاسی- تاریخی محسوب میشود) مطرح شده بود و سعی داشت در پوشش اتحاد اسلام منافع امپراطوری عثمانی را به پیش ببرد.
امضا کنندگان بیانیه مزبور نیز حلقه ای از پان ترکیست های نفوذی به بدنه اصلاحات هستند که پیش از این در خصوص نقش مخرب آنها در شاخه استانی حزب اراده ملت ایران هشدار داده شده بود (مراجعه شود به سایت آذریها) .
امروز مشاهده می شود که پیش بینی و تحلیل قبلی کاملا به واقعیت نزدیک است.