روزنامه «ینی مساوات» چاپ باکو در تحلیلی درباره اوضاع دینی جمهوری باکو، با تاکید بر اینکه «شکاف میان دولت و دینداران در این کشور در حال افزایش است»، خواهان ایفای نقش «الله شکور پاشازاده»، رییس «اداره مسلمانان قفقاز» برای حل این مسأله شد.
«ینی مساوات » در مقاله ای به قلم «کنعان روشن اوغلو» با طرح این سوال که « آیا اداره مسلمانان قفقاز و رییس آن خواهد توانست برای از میان برداشتن پرتگاه موجود میان دولت و دین ( در جمهوری آذربایجان) میانجی باشد؟»، نوشت : « وضعیت دینی در کشور (جمهوری آذربایجان) در حال وخیم تر شدن است. گرچه هم اکنون سکوت حاکم است و دینداران در خیابان ها تظاهرات برگزار نمی کنند، اما عامدانه یا ناآگاهانه ، مناسبات میان دین و دولت شعله ور می شود و با گذشت هر روز، نارضایتی ها بیشتر می شود. دستگیری ها گرچه گسترده نیست، اما ادامه دارد و ده ها دیندار و روحانی در زندان ها به سر می برند. مطرح شدن مشاجرات مربوط به (طرح تخریب) مسجد گونشلی ( مسجد حضرت فاطمه زهرا – س – در منطقه گونشلی در حومه باکو) و دستگیری امام جمعه ماسالی و همچنین اخراج بانوی معلمه ای در شهرستان بیلقان از مدرسه بخاطر حفظ حجاب، همگی از یک سو نشانه وجود نارضایتی و ناراحتی است و از طرف دیگر، به سیاست دولت درباره دین مربوط است. مساله در این است که حاکمیت (جمهوری) آذربایجان از سال 2014، کنترل کامل بر اوضاع دینی کشور را در دستور کار خود قرار داده و اختیارات کمیته دولتی امور گروه های دینی افزایش یافته است و به این ارگان دولتی، صلاحیت آموزش دینی نیز داده شده است. گرچه براساس قانون اساسی، دولت از دین جداست و آموزش دینی را نه دولت، بلکه گروه های دینی باید اجرا کنند. علاوه بر این، اداره «مشاور دولت در امور دینی و چندفرهنگ گرایی و اقوام » در ریاست جمهوری تاسیس شده و به این اداره نیز صلاحیت آموزش دینی داده شده است. اما، در فضای این فعالیت ها، ممنوعیت های دینی و حبس ها نیز افزایش یافته است و بروز نارضایتی های ناشی از آن نیز کاملا محسوس است. اما، به نظر می رسد طرح دولت برای به دست گرفتن فعالیت ها و گروه های دینی و تسلط بر امور دینی کشور، محقق نشده است. در واقع، این طرح اساسا امکان پذیر نیست. زیرا، در هر حالتی، موضع دینداران درباره تبلیغات رسمی دینی، منفی است. در هیچ یک از کشورهای مسلمان، اداره دینی یا روحانیونی که تحت کنترل دولت هستند، نمی توانند بطور جدی صاحب نفوذ باشند. زیرا، انسان خواهان این هستند که بجای سخنان تبلیغاتی رسمی، سخنان روحانیون مستقل را بشنوند. در چنین وضعیتی یک راه حل وجود دارد: (فعال کردن ) «اداره مسلمانان قفقاز». مساله اینجاست که «اداره مسلمانان قفقاز» هرقدر هم به دولت نزدیک باشد و فعالیت هایش از طرف دولت هماهنگ شود ، باز هم این اداره، سازمانی دولتی نیست و تاریخچه و رسوم مشخصی دارد. به خاطر همین ساختارش نیز این اداره می تواند میان دولت و دینداران نقش پل را داشته باشد. تلاش دولت برای کنترل کامل بر اوضاع دینی ، بطور خودکار اعتراض و نارضایتی را تشدید می کند. اما، اداره مسلمانان قفقاز برغم داشتن اختیارات و امکانات، نمی تواند حرکت کرده، مأموریتش را اجرا کند. این وضعیت ناشی از چند عامل است. نخست اینکه، شیخ ( رییس اداره مسلمانان قفقاز) در درون دولت مخالفان جدی دارد و همین مخالفان برای ممانعت از ایفای نقش جدی شیخ در جامعه، وی را تحت فشار قرار می دهند و موانع پیدا و پنهان در مقابل ایفای نقش اداره مسلمانان قفقاز در جامعه ایجاد می کنند. شیخ نیز برای اینکه خود را به دردسر نیاندازد و با حملات بیشتری مواجه نشود، سکوت را ترجیح می دهد و به نقشی که برایش تعیین شده است، اکتفا می کند. دومین عامل نیز این است که شیخ توانایی فعالیت بیشتری را ندارد. نیروی کار اداره مسلمانان قفقاز و نیز فضای سنتی سنگواره ای ملایی این اداره ، با اقتضائات زمانه منطبق نیست. به همین علت نیز به حرکت درآوردن و فعال کردن این اداره ، امکان پذیر نیست. نیروهای جدید برای این اداره جذب و شیوه کاری فعال در این اداره ایجاد نمی شود. در نتیجه، اداره مسلمانان قفقاز صرفا به دنبال حوادث کشیده می شود. »
ینی مساوات افزوده است : « تشکیل «اداره دینی مسلمانان ماورای قفقاز» نسبتا واقعه جدیدی است. روسیه تزاری پس از اشغال کامل قفقاز، برای کنترل فعالیت مسلمانان قفقاز و قطع ارتباط سنتی مسلمانان این منطقه با مراکز دینی (حوزه های علمیه در ایران و عراق)، سال ها تلاش کرد تا شیوه مناسبی را بیابد. در سال 1823، «اداره امور روحانی مسلمانان ماورای قفقاز» و مقام «شیخ الاسلام» تاسیس شد و در سال 1872 نیز با فرمان الکساندر دوم، تزار وقت روسیه ، اداره های ویژه شیعیان و سنی ها تاسیس شد. در سال 1944 ( در زمان حاکمیت استالین که جلب مسلمانان به همکاری با رژیم کمونیستی را ضروری می دانست) ، در «نخستین گردهمایی سراسری مسلمانان ماورای قفقاز» طی روزهای 25 تا 28 ماه مه ، ساختار کنونی «اداره مسلمانان قفقاز» پایه گذاری شد. در این اداره، جمعیت های سنتی سنی و شیعه ادغام شدند و «شیخ الاسلام» از مذهب شیعه و معاون اول او نیز از مذهب اهل سنت، تعیین شد. گرچه ایرادات زیادی به این ادغام گرفته شد، اما اداره مسلمانان قفقاز با تجمیع امور مذاهب در این اداره، به علت متمرکز کردن امور و فعالیت براساس اصول شورایی ، از امکانات گسترده تری برخوردار شد. اداره مسلمانان قفقاز، دو رکن اصلی صدور فتوا به نام های «شورای قضات» و «شورای علمی – دینی» دارد. می توان این ارکان را فعال تر کرد و با وارد کردن روحانیون باسواد و صاحب نفوذ در جامعه به این دو شورا، تصمیمات لازم را اتخاذ و فتاوی مناسب را صادر کرد. با این شیوه، می توان از تاثیرات کشورهای خارجی بر فعالیت های دینی ( در جمهوری آذربایجان) کاست و ارتباط روحانیون کشور را با اداره مسلمانان قفقاز تقویت کرد. طبیعی است که برای انجام این کار، در وهله نخست باید دولت در مقابل آن مانع ایجاد نکند و همچنین شیخ الاسلام برای انجام این کار قاطعیت داشته باشد و بطور جدی فعالیت کند. در غیر این صورت، مشکلات موجود در حوزه دینی در کشور ، باقی خواهد ماند.»