
همانگونه که دیدیم زبان انگلیسی یک زبان وام گیرندهی سیری ناپذیر است و دربارهی واژههای وام گرفته شده بوسیلهی انگلیسی از عربی بحث شد (داون 28 دسامبر 2009) اکنون اجازه دهید نگاهی داشته باشیم به اینکه چگونه زبان انگلیسی «مانع روانی» وام گرفتن از منابع دیگر – برای این بخش فارسی – را از میان برداشته است. من از کتابهای گوناگونی کمک گرفتهام، یک دسته گل اینجاست ولی صادقانه بگویم من این گلها را از باغهای گوناگونی چیدهام و هیچ کاری بجز گردآوری آنها انجام ندادهام.
«بازار» که عموما در انگلیسی بکار میرود، یک واژهی زبان فارسی است به معنی «محل تجارت» یا «محل داد و ستد» ، برای تهیه کالا برای یک بازار در شهر دیگر باید کسی برای سفر با کاروانها میرفت. «Caravan» واژهای است که اکنون بیشتر معنی « خانهی قابل حمل» میدهد ولی این واژه از واژهی فارسی «کاروان» که معنی « گروهی (از مردم) که باهم بخاطر امنیت بویژه در طول یک سفر طولانی در صحرا میروند» میدهد گرفته شدهاست. بشکل جالب توجهی این واژهی انگلیسی خودش را بهخوبی در واژههایی مانند کاروانی و کاروان کردن انعطاف داده است.
واژه king در زبان فارسی همان «شاه» است وshahmaat یا shehmaat یک واژهی ترکیبی ساخته شده از «شاه» و واژهی عربی «مات» است مات بمعنای «مرده» است و «شاهمات» بمعنی «شاه مردهاست» در شطرنج عبارتی بنام checkmate وجود دارد که این عبارت انگلیسی، تحریفی از واژهی «شاهمات» است.
واژهی «divan» در زبان انگلیسی معنیهای متفاوتی دارد مانند «مجموعهی شعر» ، «دادگاه» ، «اتاق مشاوره» و غیره ولی در واقع یک نسخهی متفاوت واژهی فارسی «دیوان» است.
مانند بیشتر واژگان فارسی «lemon : لیمو» از راه زبان فرانسه وارد قلمرو زبان انگلیسی شدهاست. واژهی اصلی آن «limoon» است که در زبان اردو نیز بکار میرود، حیوان درندهی Tiger (ببر) نام انگلیسیاش را وامدار واژهی فارسی باستان «tigris» که برای ببر بکار میرفت، میباشد. هرچند که این خود واژهای ادیبانه است که از زبانهای فرانسه و آلمانی وارد واژهنامهی انگلیسی شدهاست. «paradise(بهشت) » از واژهی فارسی «فردوس» گرفته شدهاست. «musk» مادهی خوش بوی نیرومندی که در عطرسازی بکار میرود، از واژهی فارسی «مشک» وام گرفته شدهاست. هرکس بسادگی میتواند واژهی جزمین را ریشهیابی کند و همهی مسیرها را بسمت بوتههای خوش بو برای واژهی صلی فارسی آن که «یاسمین» است طی کند.
همچنین دیگر مادهی خوش بوی استخراج شده julep است این واژه که معنی « شربت دارویی شیرین» را میدهد. تغییر شکل یافتهی واژهی عربی «جلاب» است که آنهم نسخهی عربی واژهی فارسی «گلاب» یا «رز» است. خود «گلاب» ترکیب دو واژهی «گل» و «آب» است. «jackal» از واژهی فارسی شغال گرفته شده که در هر دو زبان معنی یکسانی میدهد. واژهی «turban» از واژهی فارسی «دالبند» گرفته شدهاست.
«bakhshish» با چندین تلفظ متفاوت معنی «پیشکش کردن» یا «پول ناچیزی که بعنوان پاداش داده میشود» را میدهد. این واژه یک هدیهی زبان فارسی به زبان انگلیسی است. این واژه از مصدر فارسی «بخشیدن» یا «ارزانی داشتن، بعنوان یک هدیه یا لطف دادن » مشتق شده است. «azure» یا آبی از واژهی فارسی «لاجورد» به معنی آبی میآید. مادهی نازک براق ابریشمی به نام «taffeta» نامش را از واژهی فارسی «تافته» که بشکل تحتاللفظی معنی «ریسیده شده، نخ ریسیده شده یا بافته شده» میدهد گرفتهاست. یک جسد محافظت شده یا مومیایی شده در انگلیسی «mummy» خوانده میشود و این واژه از واژهی فارسی «مومیایی» که یک جور مادهی قیر مانند است و در پزشکی بکار میرود گرفته شدهاست.
«shawl» واژهی دیگری است که به سادگی میتوان فهمید از واژهی فارسی شال گرفته شدهاست.این واژه با چادر هم معنیاست. که دربارهی پوشاندن صحبت میکند. همچنین واژهی «pyjamas» را فراموش نکنید، شلوار گشادی که برای زمان خوابیدن بکار میرود از واژهی فارسی «پاجامه» یا «پای جامه» گرفته شدهاست. «pa» یا «pai» بمعنی پا، ساق پا و جامه به معنی لباس.
البته مهم است که بستن «cummerbund» را پس از لغزیدن درون پیژامه فراموش نکنید. که این واژه از واژهای فارسی به معنی «کمربند» گرفته شدهاست، هرچند در انگلیسی مفهوم متفاوتی دارد.
تعدادی دیگر از واژههایی که اغلب در واژهنامههای انگلیسی بعنوان سرواژه شناخته شدهاند عبارتند از : pilao(پلو) narghile(قلیان) ،koohinoor (الماس کوه نور)، sepoy(سپاه) ،roc(رخ :پرندهی بزرگ افسانهای) ،khaki (رنگ خاکی)، peri (پری) ، purdah(پرده) و غیره.
ترجمه شده از سایت www.dawn.com
منبع: وطن یولی