شرق: متخصصان واقعگرا منافع ملی را بهعنوان امری بنیادین و فراگیر در تحلیلهای خود لحاظ میکنند. در جهان کنونی، اعمال هر دولت اگر مبتنی بر منافع ملی نباشد و دولت امکانات، فرصتها و ابزارهای خود را در راهی غیر از راه منافع ملی، هزینه کند، آن دولت نمیتواند مدت زیادی در جهان بپاید. تجربه دولت شکستخوردهای مانند شوروی مثال خوبی است.
دستگاه دیپلماسی هر دولت، باید دیدی مبتنی بر منافع ملی به رویدادهای اطراف داشته باشد و ابزارها و سازوکارهایی بهمنظور اعمال قدرت و کسب منافع به کار گیرد. به نظر صاحبنظران ژئوپلیتیک، منطقه خاورمیانه «کمربند شکننده» جهان است که به معنای وجود مسائل و مشکلات بیشمار، در این منطقه است. به گواه عالمان علم سیاست، روند دولتسازی در این منطقه طی نشده و امور هر دولت به دولت دیگر گره خورده است. یکی از چالشهای امنیتی کشورها در خاورمیانه وجود گروههای اجتماعی- قومی با نخبگانی ناسازگار در حاشیه مرزهاست. عراق یکی از کشورهایی است که به دلیل ماهیت مصنوعی و مدیریت غلط سیاسی، نتوانسته با استفاده از هویت ملی، نخبگان قومی را به کشور وفادار کند و این امر معضلاتی برای عراق و منطقه درست کرده است.
در روزهای اخیر، اقلیم کردستان عراق به رهبری مسعود بارزانی از ارائه طرح رفراندوم برای تجزیه شمال عراق خبر داد، قرار است در آینده این رفراندوم برگزار شود. به نظر میرسد رهبران اقلیم میخواهند پیش از سروسامانگرفتن دولت مرکزی، خود را جدا کنند و فرصت جمعوجورکردن کشور را از بغداد بگیرند، بهویژه آنکه اقلیم با تصرف کرکوک، به منابع نفت هم دسترسی پیدا کرده است. مسعود بارزانی در سالهای اخیر با نفوذ رسانهای خود و ریاستیکردن هر چه بیشتر ساختار اقلیم، راه را برای همهپرسی تجزبه کردستان عراق باز کرده است، ولی منافع ملی ایران چه کدهایی در رابطه با اقلیم کردستان به ما میدهد؟
بعد از حمله آمریکا به عراق و تشکیل اقلیم کردستان، در ایران دو رویکرد به اقلیم وجود داشت؛ گروهی به خاطر ارتباط ایران با نخبگان کردستان عراق و نیز ریشه ایرانیِ کردها و توجه به بحث ایران فرهنگی و تمدنی، با تشکیل اقلیم کردستان همراهی میکردند و معتقد بودند در صورت رسمیتیافتن اقلیم، ایران میتواند اقلیم را مجاب کند تا از حجم آسیبهایی که گروههای معارض از این منطقه متوجه ایران میکنند، بکاهد و این تهدیدها را از بین ببرد. گروهی دیگر اما، از دولت میخواستند سیاست ترکیه را به کار ببرد. صرف نظر از این دو رویکرد، بعد از چندین سال از شکلگرفتن اقلیم، این منطقه نتوانسته یا نخواسته جلوی احزاب معارض و تجزیهطلب را بگیرد و رسانههای وابسته به گروههای سیاسی در اقلیم کردستان، از اقدامات گروهکهای مسلح دفاع میکنند؛ امری که مخل حسن همجواری است.
به نظر میرسد پهنه سیاسی کردستان عراق دارای پتانسیلِ بحرانآفرینی است و ممکن است از لحاظ کارکردی، منجر به بیرون رفتن کشورهای پیرامونی از وضعیت تعادل شود. شطرنج قدرت در اقلیم کردستان عراق، کمی پیچیده است، ولی به نظر نگارنده، برخی از ویژگیهای ساختار قدرت در اقلیم و حیات سیاسی- اقتصادی آن وجود دارد که باعث برخوردهایی با منافع ملی ایران در آینده میشود.
١. عراق کشوری با گروههای قومی- اجتماعی کثیر است که از قضا منافع این خردهفرهنگها و اقلیتهای قومی، به کشورهای همسایه گره خورده است، دراینبین ایران بیشترین منافع مشترک را با بغداد دارد و اقلیم نیز تعارضاتی اقتصادی و تضادهای فرهنگی- هویتی با بغداد دارد که این تضادها، نهایتا به روابط ایران- اقلیم کشیده خواهد شد.
٢. از نظر فرهنگی، عمق استراتژیک بارزانی دارای مناسبات عمیق قبیلهای و عشیرهای است و مشکلاتی مانند عدم امنیت و عدم توسعه اقتصادی، ضریب بحران را در این منطقه بالا میبرد و هرگونه سرمایهگذاری ایران، روی این منطقه را با خطر مواجه میکند. افزون بر آن، به دلیل مسائل فرهنگی و ارتباطات بیشتر جنبش گوران و اتحادیه میهنی با ایران، ناسیونالیسم قومی در بین حزب و قبیله بارزانی نسبت به مکانهای دیگر، پررنگتر است و به دلیل این ناسیونالیسم قومی تند و تیز و ساختار «پارت دموکرات کردستان»، اقلیم در آینده نخواهد توانست گروهکهای معارض را ساکت کند و این امر به افزایش تضادهای ایران و اقلیم دامن میزند. کتابهای درسی اقلیم کردستان و تاریخسازی وارونهای که «پارت دموکرات» با هدف ایجاد نفرت از ایران پیریزی کرده، خبر از بیشترشدن تضاد منافع بین ایران و اقلیم میدهد.
٣. از منظر اقتصادی هم اقلیم دارای وابستگی اقتصادی و ژئوپلیتیکی تمام به دول رقیب ایران است و این امر، سازگاری ژئوپلیتیکی بارزانی را با ایران به حداقل میرساند، به طور واضح، بارزانی نیاز اساسی به مسیر ترکیه برای دادوستد و فروش تنها منبع درآمدش{نفت} به اروپا دارد و این وابستگی، عملا اقلیم را به برگ برنده ترکیه در قبال حتی کردهای سوریه و ترکیه تبدیل کرده است. سخن آخر اینکه مسائل بیشماری باعث شده منافع حزب دموکرات را با منافع رقبای منطقهای ایران درهمآمیخته و این اقلیم در هاضمه رقبای ایران غرق شود. این وضعیت هوشیاری دستگاه دیپلماسی کشور درباره وقایع کردستان عراق و موضوع مهم همهپرسی را طلب میکند.