نادر قاضیپور دیروز در مجلس شورای اسلامی در سخنرانی پیش از دستور، خواستار افزایش وزرای تُرک (بخوانید آذری) در کابینه جدید روحانی شد! و اظهار داشت اگر رئیس جمهوری به میزان جمعیت آذریها (به زعم وی ترکها) وزیر انتخاب نکند -که میزان این جمعیت نیز معادل 50 درصد جمعیت کل کشور است- فراکسیون صد نفره ترک، به کابینه روحانی رای نخواهد داد.
آقای قاضیپور عزیز، هنوز از ارائه یک استدلال ساده بر مبنای صُغری و کبری و نتیجه که در درس منطق و فلسفه دبیرستان آموزش می دهند، نا توان است، با این همه معلوم نیست که در آن سمت و کمیسیون صنعت و معدن چگونه کارها را نظم و سامان میدهد! در درس منطق یاد می دهند که برای یک استدلال درست باید از صغری و کبری (یعتی مقدمات درست و سالم) استفاده کرد تا به نتایج عقیم نرسیم.
اکنون صحبت های دیروز قاضی پور را که بی شباهت به سایر اظهاراتش در مورد زنان و… نیست تجزیه و تحلیل کنیم:
اولا آقای قاضی پور هنوز شان مجلس را نمی دانند و یاد نگرفته اند که از کلمه درست برای شهروندان ایران استفاده کنند ولی او عامدا به جای آذری یا آذربایجانی از کلمه تُرک که مربوط به تابعیت/ملیت کشور همسایه مان (ترکیه) است، استفاده میکنند بنابراین لازم است در کلاس های ابتدایی هویت ثبت نام کنند تا جایگاهی را ایستاده است یاد بگیرد و سپس به اظهار نظر در امور مملکتی بپردازد.
دوم، در کجای قانون اساسی آمده است که یک رئیس جمهور موظف است بر اساس میزان جمعیت عشایر ، قبایل ، طوایف و اقوام وزیر تعیین کند.
اگر چنین باشد، تعداد نمایندگان استان آذربایجان غربی هم باید نیمی از کردهای اهل سنت باشد و حتی نیمی از مدیران همین استان نیز کُرد باشند. حال آنکه می دانیم در تمام استان آذربایجان غربی که دست کم نیمی از آن اهل سنت و کرد هستند، تنها یک مدیرکل (نه حتی معاون) ورزش و جوانان از میان کردها است و تنها سه فرماندار کُرد وجود دارد.
سوم، قاضی پور فراموش کرده است که دیگر چیزی به اسم فراکسیون مناطق به اصطلاح ترک نشین وجود ندارد کمااینکه هیچگاه وجود نداشته و مجلس نیز آن را به رسمت نشناخت و خود نمایندگان هم در این فراکسیون شرکت نکردند و در نهایت شورای عالی امنیت ملی طی ابلاغیه ای آن را غیر قانونی دانست.
چهارم، همان زمانی که آن فراکسیون کذایی تشکیل شد، تعداد نمایندگان آن شصت نفر بود نه صد نفر.
پنجم، آقای قاضیپور و حضرت پور که در مجلس به اتخاذ چنین مواضعی شهرت دارند، حتی نتوانستند در استیضاح وزیر راه یک ساده اجماع در بین نمایندگان شمالغرب به وجود بیاورند چه رسد در خصوص وزارت خانه ها.
ششم، بر اساس کدام آمار، قاضی پور به این نتیجه رسیده است که جمعیت آذریها در ایران 50 درصد کل جمعیت است؟
بر اساس سرشماری نفوس و مسکن ،جمعیت استان آذربایجان شرقی: ٣٩۰٩۶۵٢نفر،جمعیت استان آذربایجان غربی: ٣٢۶۵٢١٩ نفر،جمعیت استان اردبیل١٢٧۰۴٢۰ نفر، جمعیت استان زنجان،١۰۵٧۴۶١ نفر است. که مجموع این چهار استان شمالغرب به ٩۵۰٢٧۵٢ می رسد. برای دیدن آنالیز کامل سرشماری کلیک کنید.
این بخش از اظهارات قاضی پور را میتوان انتشار اکاذیب و تشویق اذهان به حساب آورد که جنبه کیفری هم دارد.
***
اما کسی در این کشور صحبت های قاضیپور را جدی نمی گیرد. مصرف این گونه سخنرانی ها برای پخش در ستادهای انتخاباتی در مناطق دور افتاده است و پز دادن به مردم محروم است و الا پس از ده سال فعالیت پارلمانی با این شیوه چیزی در استان آذربایجان غربی تغییر نکرده است.
البته یک کاربرد دیگر برای این اظهارات وجود دارد و آن ، استفاده جریان های بیگانهگرا و استناد به «محرومیت نسبی» از همین طریق است.متاسفانه ما در کشور با کسانی روبرو هستیم که تا ایران را به عراق، افغانستان و لبنان تبدیل نکنند دست بردار نخواهند بود آنها به راستی بر این باورند که این سه کشور نمونه یک الگوی آرمانی برای پیشرفت هستند. برای آنها جامعه آرمانی زندگی در شهر و حاکمیت مناسبات شهروندی (دولت- ملت) نیست، بلکه زندگیای قبیلهای و حکمرانی بر اساس مناسبات عشیره ای و قومی ایده آل است. نهایت این مسیر نیز بوی خون می دهد. تنشی که امروز در آذربایجان غربی، شاهد آن هستیم و آتش زیر خاکستر است، نتیجه حاکمیت همین تعاملات است.
بار دیگر باید گفت: قومگرایی مانع توسعه است!