ستاره صبح: بارزانیها از سالهای گذشته به دنبال اعمال قدرت در اقلیم بودند و تلاش کردهاند که خودمختاری اقلیم به فدرالیسم برسد. دو گروه عمده در اقلیم کردستان وجود دارند که بارزانیها و طالبانیها هستند. طالبانیها تلاش کردند که روابط بهتری با دولت عراق ایجاد کنند و حتی به مقام نخست وزیری عراق رسیدند، اما بارزانیها بیشتر به جنبه خودگردانی اقلیم توجه داشتند و سعی کردند قدرت را در خود اقلیم به دست گیرند و طالبانیها را از قدرت برانند.
بنابراین به نظر میرسد برگزاری همهپرسی در تثبیت قدرت بارزانیها بسیار مهم باشد و آنها تلاش میکنند به نوعی حاکم بلامنازع اقلیم شوند. از طرفی گروههایی مانند «پکک» و کردهای سوریه به صورت ذاتی با بارزانیها مشکل دارند. هم بر سر ارتباط بارزانیها با ترکیه و هم اختلافات ایل و تباری، اما به عقیده نویسنده ممکن است وجود یک کشور مستقل کُرد بتواند به «پکک» یا کردهای سوری کمک کند. از این لحاظ که آنها در آینده پایگاهی در این کشور داشته باشند و در صورت تضعیف به این پایگاه پناه آورند.
البته سکوت آنها نمیتواند به معنی این باشد که حمایت از اقلیم آنها را در موضع ضعف قرار میدهد، یعنی اگر گروهی که از نظر کشورهای جهان تروریستی شناخته میشود از استقلال اقلیم حمایت کند اقلیم به حمایت از تروریستها متهم خواهد شد. به همین دلیل کردهای سوری و «پکک» از اقلیم حمایت علنی نمیکنند. به نظر میرسد این گروهها در مجموع با رفراندوم مشکل چندانی نداشته باشند. در صورت پیروزی همهپرسی، وضعیت اقلیتها در اقلیم وخیمتر خواهد شد. اگر به صورتی دقیقتر در مسائل داخلی اقلیم ورود و مناسبات قدرت را در داخل رصد کنیم، شاهد خواهیم بود که حتی گروههای قومی کُرد هم سازگاری مناسبی
با هم ندارند. هنوز کردهای بارزانی و طالبانی با هم متحد نشدهاند و هر چند وقت یکبار با هم درگیر میشوند و کشته میدهند. اقلیتهای دیگری چون آشوریها و ترکمنها نیز وضعیت بدتری دارند، چراکه قدرت کمتری نسبت به سایر کردها دارند و از قومیت دیگری هستند. تشکیل کشور کردستان یکی از اهداف جریانات کُرد در منطقه است. بسیاری از کردهای ترکیه و سوریه این آرزو را در دل دارند.
طبیعی است که اقلیم کردستان چنین هدفی را انکار کند، اما اگر به گفتمان جریانات کُرد بپردازیم، همه به داشتن سرزمینی بزرگتر و جمعیتی بیشتر فکر میکنند. سرزمینی که از مدیترانه تا غرب را زیر نظر خود داشته باشد و به قدرتی در منطقه تبدیل شود، اما اینکه این اتفاق تا چه اندازه میتواند موفقیتآمیز و قابل شکلگیری باشد به مسائل جهانی و منطقهای وابسته است. به طور طبیعی کشورهای ترکیه، ایران و برخی از کشورهای اروپایی چندان موافق این بازآفرینی قدرت در خاورمیانه نیستند. اگر قدرت در خاورمیانه دستکاری شود بسیاری از معادلات به هم میریزد و مشکلات جدیدی به وجود میآورد. به همین دلیل در صورت تشکیل کردستان عراق به طور طبیعی گرایشاتی وجود خواهد داشت و کشورهای ترکیه و ایران در برابر این مسئله مقاومت خواهند کرد. به طور طبیعی یکی از مشکلات بزرگ ترکیه و حتی ایران مسئله قومیتی است. سابقهای صد یا صد و پنجاه ساله از درگیریهای قومی در منطقه وجود دارد. در ترکیه بیشتر میتوان نمود آن را شاهد بود. امروز مهمترین نماد درگیری و مقاومت کردها در کشور ترکیه «پکک» است. به همین خاطر نگرانی این دو کشور کاملا طبیعی میباشد. با استقلال کردستان مشکلات ترکیه و تحریکات قومی در این کشور بیشتر خواهد شد. بعدها کشور کردستان میتواند ادعاهای ارضی داشته باشد همانگونه که امروز آذربایجان ادعاهای ارضی دارد. به نظر نویسنده کشورها از تمام ابزار خود برای جلوگیری از این استقلال و حتی جلوگیری از برگزاری رفراندوم بهره خواهند برد. قدرتهای منطقهای حداقل میتوانند زمان این استقلال را چند سالی به عقب بیندازند، اما در صورت تشکیل کردستان عراق فعل و انفعالات بسیاری در منطقه شکل خواهد گرفت. تجزیه یک کشور و ایجاد کشوری جدید پیامدهای مختلفی خواهد داشت. حتی امکان وقوع نسلکشی در چنین مراحلی وجود دارد و همینطور درگیریهای نظامی و با توجه به پیوندهای خانوادگی زیادی که در این سالها بین مردمی از عراق و مردمی از اقلیم صورت گرفته، ایجاد مشکلاتی بعد از تجزیه پیشبینی میشود. حتی مشکلاتی که به صورت فاجعه خود را نشان خواهند داد.