تبارشناسی نام ترکیه/علیرضا غفاری حافظ

۳ مهر, ۱۳۹۶
تبارشناسی نام ترکیه/علیرضا غفاری حافظ

با فروپاشی دولت عثمانی که مبنای آن بر حول محور ادامه خلافت عثمانی و گردآمدن کلیه مسلمانان در زیر لوای خلیفه واحد و جهاد با کفار و مسلمان کردن یا جزیه گرفتن از آن‌ها به حیات خود ادامه داده بود سرزمین‌های باقی‌مانده که عموماً در قلمرو آسیای صغیر یا آناتولی بودند، با بحران هویتی جدی روبه‌رو شدند و در موج ناسیونالیستی که در جهان آن روزگار به تفکر غالب درآمده بود، فرهنگ غالب که دولتمردان عثمانی نیز از آن طیف بودند مجال بروز یافت. در همین دوره بود که هویت و حتی زبان ترکى پا به عرصه حیات گذاشت.[i]

در سال ۱۹۲۱ با مهندسی ملت جدید “ترک” که نوع جدیدی از خرده امپریالیسم محلی بود، سایر ملت‌های قدیمی ساکن در آناتولی به‌صورت خشن سرکوب و یا باسیاست‌های فرهنگی مورد استحاله قرار گرفتند. و در همین زمان بود که کشور جدیدی با نامی ناآشنا به نام “ترکیه” در عرصه سیاسی ظاهر شد. نام انتخابی و غریب کشوری که از خاکستر آوار عثمانی بیرون آمده بود، کاملاً مغایر با روحیه عثمانی‌ی بود. عثمانی‌ها بدان می‌بالیدند که اقوام گوناگونی را از حبشی تا قفقازی و عرب بصری تا بوسنوی را به زیر یک بیرق مدیریت می‌کنند. آن‌ها سرزمین‌های جدید خود را حتی نه با نام کلی عثمانی، بلکه با پیشوند الحاق کلمه متصرفات به نام سرزمین تحت اداره خود می‌شناختند. سرزمین اصلی آناتولی که نقش سرزمین مادر را برای دیگر قلمروها بازی می‌کرد، با نام آناتولی شاهانه نامیده می‌شد و دیگر سرزمین‌ها مانند قلمروهای مستعمراتی در زیر بیرق عثمانیان بودند. از این روی، نام جدید ترکیه با سیاست‌های رسمی امپراتوری متلاشی‌شده در تضادی آشکار بود. به احتمال زیاد، آتاترک و حامیانش با این نام می‌خواستند به اروپائیان تضمین دهند که هرگز قصد تعرض به سرزمین‌های از دست رفته خود در اروپا را نداشته و حتی چشمی هم به سرزمین‌های تحت نفوذ دول قدرتمند در آسیا و آفریقا نخواهند داشت.[ii] چه این که نام ترکیه با تلفظ‌های گوناگون خود در زبان‌های اروپایی نامی بسیار آشناتر بود تا در میان ملل تابعه یا کشورهای همجوار خود. اروپائیان هرگز نام عثمانی را که می‌توانست بازگوکننده کنفدراسیونی متشکل از ملل و مذاهب خود باشد برنمی‌تافتند. آنان که دل خوشی از تجاوزکاری و غارت عثمانیان تحت عنوان جهاد نداشتند،[iii] راغب بودند سرزمین‌های از دست‌رفته اروپائی یا منطقه تحت اختیار ترکان عثمانی را با نام ترکیه بشناسند. در برخی منابع فرانسوی قدیم واژه Turquie، در لاتین میانه Turchia یا Turquia و در یونانی Τουρκία، نامی بود که آنان به سرزمین مهاجمان می‌دادند.[iv]

کلمه ترک در این نام واژه‌ای ناآشنا نبود؛[v] اما پسوند “ـیّه” مانند بسیاری از نام‌جاهای آناتولی، ریشه یونانی و سپس لاتین داشت.[vi] سرزمینی متشکل از اقوام متعددی مانند ترک‌ها، کردها، ارمنی‌ها، یونانی‌ها و… که حاضر به اعطای حقوق بدیهی سایر ملت‌ها نبوده و سعی در ذوب آنان داشت، به‌زودی بانام خود مشکل پیدا کرد و چنان‌که اخیراً دیده می‌شود این اعتراض‌ها به فضای رادیو – تلویزیونی و حتی به صحن مجلس نیز کشیده شده است.[vii]

اما برخلاف نظر بسیاری از منتقدین واژه “ترکیه” توسط طیف فکری “گنج تورکلر” و طرفداران آتاترک یا خود وی ساخته نشده است. پیش از آن حکومت مملوکان که از سال ۶۴۸ تا ۹۲۳ هجری حکومت مصر را بر عهده داشتند در برخی منابع بانام “دوله الترکیه” شناخته‌شده‌اند.[viii] ولی پسوند الحاق شده بر نام ترک[ix] در این‌جا پسوندی عربی و اسمی بود و نه یونانی و مکانی.

اما ریشه کهن‌تری که از واژه ترکیه شناخته‌شده است به کتاب “چهل مجلس” نوشته “علاءالدوله سمنانی” (درگذشته به سال ۷۲۴ هجری) برمی‌گردد که از ترکیب کلمه ترک و تاء تأنیث عربی، در ذکر کنیزک ترک دیده می‌شود:

“امروز کنیزکی و سریتی از پیش سلطان می‌آورند و حق من است، به کسی دیگر ندهی! چون ساعتی برآمد، شخصی آمد و کنیزکی را بیاورد که شیخ به هرکس که داند بدهد. شیخ زنگی را طلب کرد و به او داد. و اکنون فرزندان او همه ترک‌چهره‌اند که از آن ترکیه‌اند”.[x]

با این تفاصیل پیداست که ریشه نام کشور ترکیه به اوایل قرن بیستم می‌رسد اما ریشه کلمه ترکیه به معنایی مغایر با نام رایج کنونی آن، به چندین سده دورتر راه پیدا می‌کند که برخلاف پندار غرورآمیز و سخنان پرطمطراق ملی‌گرایان تندرو ترکیه گاه مفهومی تحقیرآمیز داشته است. پیداست که هر کشور و ملتی محق است نام‌ها و نمادهای ملی خود را خود انتخاب نماید؛ اما این امر نباید مترتب نقض حقوق دیگر اقلیت‌ها در داخل و زیاده‌خواهی در سیاست خارجی باشد. نامی رسمی کشور همسایه ما، مورد احترام ماست، اما دولتمردان این کشور برای رفع هرگونه برداشت ناروا و تزاحم در امور بین‌الملل، می‌بایست تفسیری روشن و رسمی از آن ارائه نمایند تا بنا بر قوانین مورد اجماع جهانی، موجبات همزیستی مسالمت‌آمیز را فراهم آورد و ضمن این‌که در داخل کشور نیز روشن سازند که منظور از آن، حکومت و مدیریت همه اقوام ساکن در داخل مرزهای این جمهوری است و نام ارگان‌ها و نهادهای اداری، خدماتی و حکومتی کشور که اغلب با پیشوند “ترک” شروع می‌شوند، با نام‌هایی که جایگزین شود که خدمات‌رسانی به همه شهروندان جمهوری را وظیفه خود بداند.

 

پانوشت‌ها



[i] زبان محاوره‌ای و مکاتبه‌ای عثمانی زبانی “پیجین” یا “کرئول” محسوب می‌شد که از آمیختگی زبان‌های فارسی و عربی و ۲۵% لغات ترکی تشکیل یافته بود و معیار واحدی نیز برای این زبان مشخص نبود.

[ii] نگاه کنید به: خیراندیش، رسول و شایان، سیاوش (1371). ریشه‌یابی نام و پرچم کشورها. تهران: انتشارات کویر. ص.100.

[iii] برای نمونه نگاه کنید به: سیلونه، اینیاتسیو (2536). نان و شراب. ترجمه محمد قاضی. تهران: امیر کبیر. ص. 171.

[iv] نگاه کنید به: (a b Harper, Douglas. “Turk”. Online Etymology Dictionary. Retrieved 2006-12-07). و همچنین:  (American Heritage Dictionary (2000). “The American Heritage Dictionary of the English Language: Fourth Edition – “Turk””. bartleby.com. Retrieved 2006-12-07).

[v] هرچند که این نام در عثمانی و سایر جاها بار معنایی منفی داشت. در آذربایجان هنوز هم به افراد ساده‌لوح و بی‌سواد “تؤرکی سایا” گفته می‌شود که به معنی “ترک مانند” است. شبیه این وضعیت در بین اعراب نیز دیده می‌شود که به اقوام وحشی عرب “اعرابی” گفته می‌شود و این مورد در قرآن نیز دیده می‌شود. و نیز نگاه کنید به: “در نشست «تُرک اوجاقی» مطرح شد: در عثمانی عناوین تحقیرآمیز برای ترک‌ها استفاده می‌شد”. (https://azariha.org/?lang=fa&muid=53&item=955)

[vi] Latin -ia and Ancient Greek -ία (-ía), -εια ‎(-eia) این پسوند در بسیاری از نام‌جاهای جهان دیده می‌شود: سوریه، سیبریه، قسطنطنیه و در تلفظ نام‌های بین‌المللی مانند Algeria, brazilia, India و غیره

[vii] مناظره یوسف خلج اوغلو و عایشه حر در خصوص مفهوم ترک: عایشه حُر: نام ترکیه نخستین بار در 1921 استفاده شد/ خلج اوغلو: ویژگی‌های اخلاقی منشأ نژادی دارند: (https://azariha.org/?lang=fa&muid=53&item=978) عضو ارشد حزب عدالت و توسعه: چیزی به اسم تُرک وجود ندارد: (https://azariha.org/?lang=fa&muid=53&item=954)

[viii] برای مثال کتاب التحفه الملوکیه فی الدوله الترکیه نوشته بَیبَرس منصوری (متوفی ۷۲۵)، که خود سپاهی و دولتمرد و مورخ مملوکی بود و روی‌دادهای ۶۴۷ تا ۷۱۱ را به‌صورت سال‌شمار به رشته تحریر درآورده است. (چاپ عبدالحمید صالح حمدان، قاهره ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷).

[ix] چنان‌که دیده می‌شود در اینجا نیز اقلیت ترک که بنا به حقایق صریح تاریخی باز در خیل آنان چرکس‌ها و ایرانیان نیز بودند بر اکثریت جامعه عرب و قبطی و… حکومت می‌راندند ولی نام خود را به‌کل جامعه تحمیل کرده بودند.

[x] شیخ علاءالدوله سمنانی؛چهل مجلس؛ تحریر امیر اقبال سیستانی؛ به اهتمام عبدالرفیع حقیقت؛ شرکت مؤلفان و مترجمان؛ تهران؛ ۱۳۵۸؛ مجلس چهل و سوم؛ صفحه ۱۱۸

 

 

منبع: هفته نامه وطن یولی