در 35 کیلومتری جنوب غربی تبریز، آنجا که ارتفاعات سهند به حداقل میرسد و جلگهها دامن پهن میکنند، درنقطهای میان ایلخچی، اسکو و آذرشهر مردمی زندگی میکنند که اهل نبردند، نبرد با اقتصاد وابسته، جنگ با بیکاری و فقر، یک مصداق واضح و روشن از اقتصاد مقاومتی.
این 13 هزار ایرانی که درکنج شمال غربی ایران، نزدیک کله گربه زندگی میکنند را خیلی از مردمان دنیا میشناسند نه به چهره که با نخودچیهایی که تولید میکنند و آنقدر به ذائقهشان خوش آمده که هر سال به ممقانیها سفارش میدهند.
بازار نخودچی دنیا را این مردم قرق کردهاند و ترکیه را که برایمان رقیب کوچکی است کنار زدهاند؛ ترکها 5 درصد بازار جهان را در اختیار دارند و ما 95 درصدش را، میفروشیم به عراق، افغانستان، پاکستان، مالزی، قطر، امارات، ترکیه و سنگاپور که بار نخودچیهای ایرانی را به کشورهایی دیگر میفرستد.
به ممقان که رسیدید و در کوچهها و خیابانهایش که گشت زدید دنبال آدم بیکار نگردید و چشم نچرخانید تا کسی را دور میدان، عاطل و بیکار پیدا کنید. به اینجا که رسیدید دنبال کارگر هم نباشید چون کارگران همه مشغول کارند، همه در کارگاههای نخودپزی یا در کارخانههای صنایع وابسته؛ اینها را مهدی دهقانپور یکی از تولید کنندههای عمده نخودچی میگوید وقتی از او میخواهم تصویر شهرش را توصیف کند.
جوانهای ممقان همه کار دارند، چه آنهایی که در کارگاههای نخودپزی کار میکنند چه آنهایی که تولیدات را بسته بندی میکنند و چه آنهایی که دستگاههای لازم برای نخودپزی را میسازند. کاراین مردم خانوادگی است، همه صبحها بعد از اذان آستین بالا میزنند و تا دم ظهر کار میکنند، بعد ناهار میخورند و کمی استراحت میکنند و دوبار مشغول کار میشوند تا غروب، مرد و زن و دختر و پسر و پیر و جوان هم ندارد؛ در ممقان کار هیچ وقت تعطیل نمیشود. همین است که افتخار ممقان، این شده که گدا ندارد، آدم معتاد و بیکار ندارد، زن و مردی که محتاج باشند و دستشان را رو به این و آن دراز کنند ندارد، حتی آمار طلاقش هم پایین است خوشبختانه.
مهدی میگوید اگر زنی نانآورش را از دست بدهد حداقل این است که بار نخود را به خانهاش میبرد و بوجارش میکند یا سری به کارگاههای نخودپزی میزند و کاری برای خودش دست و پا میکند. البته نه تنها بومیها که جوانهای بیکار از استانهای همجوار نیز به ممقان میآیند و مشغول میشوند یا برعکس، مردم ممقان کاری میکنند که مردم شهرهای دیگر در شهرخودشان کار داشته باشند، یکی برای نخودچیها کارتن و جعبه بسازد و دیگری بذر نخود را بکارد و محصولش را به ممقان بفرستد.نخودچی با این جثه ریزش کارکردی بزرگ در غرب و شمال غرب کشور دارد.
نخودچی یک زنجیره از مشاغل را راه انداخته که نان به سفره خیلیها میآورد و جماعتی را از فقر و بیکاری نجات میدهد، ضمن این که چرخهای اقتصاد را نیز میچرخاند و مفهوم اقتصاد مقاومتی را با عمل برای مردم ایران جا می اندازد.