ا
از سبزه چه کم شود که سبزه
در دیده خیره خار باشد
آن بادِ بهار، جان باغست
بر شوره اگر غبار باشد
(مولوی بلخی)
فرامرز بیگدلو- چند سالی است که در میان برخی از کنشگران شبکههای اجتماعی مجازی کنش نه چندان بخردانهای به نام کارزار یا پویش تحریم سبزه به راه افتاده است که برای انگیختن دیگران در کنارگذاردن و تحریم این نماد خرّمی، شادابی، سرزندگی و زایش دوباره طبیعت درسفره هفتسین، این یادگار نیکوی نیاکانمان از دوران باستان از اندک کوششی فروگذاری نمیکند.
گذشته از تاثیرات بسیار بسیار ناچیز چنین تحریمهای دنکیشوتواری و شاید حتا بیاثری کمابیش مطلق آن بر اهدافی که گفته میشود برای تحققشان این کارزار به راه افتاده است، و این مهم در نوشتار محمد درویش[1] به ریز پرداخته شده است، به نگر میرسد که اثرات چنین تحریم نمادینی بیش از آن که به سود محیطزیست، زیستبوم و افزایش آگاهیهای همگانی برای پاسداری از زیستبوم منتج شود، بیشتر بر ضد خود آن بدل خواهد شد. به مصداق یک شاهد تاریخی میتوانم از حساسیت مردم در پاسداری از آیینهای ملی همچون جشن “چهارشنبه سوری” نام ببرم که ایستادگی سرسختانهی نهادهای انتظامی در برابر آن نه تنها به برچینش این جشن و مراسمهای آن منتج نشد که به تحریف آن و بلکه بدتر شدن آن و به بیراهه رفتن و خطرناکترشدنش انجامیده است. امروز هم شاید به جرات بتوان گفت که کارزارهای مشکوک محیطزیستی ظاهرا نمادین ولی عملا ناکارآمدی از این دست بیش از آن که حساسیت مردم و جامعه را در برابر محیطزیست بالا ببرد، از آنها در برابر تخریبهای زیستمحیطی به مراتب شدیدتر و اثرگذارتر حساسیتزدایی میکند و آنان را در برابر تخریب محیطزیست دچار مسخی و بیجنبشی و حتا بیاعتنایی میکند.
چندان روشن نیست که ما حتا اگر هدف نیکخواهانه و نیکاندیشانه داشته باشیم ، چرا باید رویکرد چکشی و برخورد حذفی با پدیدههایی چنین زیبا و هماهنگ و همراستا با طبیعت در پیش بگیریم. چرا توان شستن چشمان و جور دیگر دیدن از ما گرفته شده است؟
در ناپسندی و نابخردی برتری دادن به جزء و فرع و خُرد، و نادیدهگیری و چشم بربستن بر کل و اصل و کلان در دانش، علم، منطق و ادبیات بسیار گفته شده است و شاید چندان نیازی به بازگویی بازگفتهها نباشد، با این همه بد نیست که یادآوری شود که منطق و خِرَد حکم میکند که نیرو و زمان و هزینهای که برای کارهای بیهوده و بینتیجه صرفا نمایشی و نمادین مصرف و گسارش میشود، در راستای یک نتیجه، هوده و برآیند تاثیرگذار سرمایهگذاری و صرف شود.
آنچه نگارنده را بر نوشتن این نگاشته واداشت، گذشته از نمایاندن خُردهها و نارساییهای منطقی چنین کنشهای صرفا نمایشی و نمادینی، پرداختن به گوشهها و زاویههایی است که شاید خیرهدیدگان خاربین و خُردبین و جزءبین را توان دیدنشان نیست. از این رو، میخواهم اندکی در باب کاربردهای دوستدار زیستبوم و حتا تندرستی و سلامتی این جستار بپردازم.
سالیان چندی است که همین سبزهای که (سبزه گندم) برخی چشم دیدنش را بر سر سفره سراسر نیکاندیشانه و دوستدار طبیعت هفتسین ندارند، در باخترزمین روی چشم گذاشته میشود و در جایگاه یک ماده خوراکی و نوشیدنی بسیار مفید و سالم و سرشار از مواد مغذی مصرف و گسارش میشود. افشره و آب جوانههای سبز سبزه گندم در بسیاری از آبمیوهفروشیهای دنیای غرب به عنوان یک نوشیدنی تازه و سراسر سالم و پرخاصیت از محبوبترین گزینههای درخواستدهندگان و گسارشگران است. فرآوردههای آن در شکلهای گوناگون همچون سبزه تازه، قرص، آبمیوه، آبمیوهی منجمد و پودر و … عرضه میشود. برخی از خانوادهها نیز خود به پرورش سبزه میپردازند و با کمک دستگاههای نسبتا ساده اقدام به آبگیری از جوانههای سبز آن میکنند.
جدول یک) ارزش خوراکی یک اونس (28.35 گرم) آبمیوه سبزه گندم[2] |
|
مقدار |
ماده |
860 mg |
پروتئین |
120 IU |
بتاکاروتن |
880 mcg |
ویتامین ای |
1 mg |
ویتامین ث |
0.30 mcg |
ویتامین ب12 |
21 mg |
فسفر |
8 mg |
منیزیم |
7.2 mg |
کلسیم |
0.66 mg |
آهن |
42 mg |
پتاسیم |
مصرف خوراکی سبزه گندم در باخترزمین در دهه 1930 در پی یافتههای آزمایشهای تجربی یک دانشمند شیمی کشاورزی آمریکایی به نام چارلز شنابل آغاز شد و در دهه 1940 فرآوری و پخش تجاری گسترده آن در بازارهای آمریکا و کانادا آغاز شد. این ماده خوراکی مانند بسیاری دیگر از گیاهان دارای سبزینه، اسیدهای آمینه، مواد کانی، ویتامینها و آنزیمهاست. سبزه گندم منبع نسبتا سرشاری از پتاسیم، فیبرهای خوراکی، ویتامینهای آ، ث، ای، کا، ب۱ (تیامین)، ب۲ (لاکتو فلاوین)، ب۳ (نیاسین)، ب۵ (پانتوتنیک اسید)، ب6 (پیریدوکسین)، آهن، روی، مس، منگنز و سلنیم است3. سبزه گندم همچنین یک منبع پروتئین است[3]. ارزش خوراکی یک اونس (28.35 گرم) آبمیوه جوانه سبزه گندم در جدول یک نمایش داده شده است. جوانههای سبز سبزه گندم تا سه یا چهار بار پس از قطع شدن (برداشت)، باز رشد کرده و بدون از دست دادن ارزش خوراکی آماده فرآوری دوباره و چندباره میشوند.
این چنین است که باید از تحریمکنندگان خاربین و جزءبین خواست که چشمان خود را باز بشویند و به دور از برخوردهای چکشی و حذفی، کاربردهای سبز و زیستبومدوست (دوستدار محیطزیست) این یادگار نیک نیاکانمان را ببیند و آن کاربردها را در میان همگان بگسترانند و در جا افتادنش پای بفشارند. آنان باید آغازگر کارزارهایی باشند که کاربردهای خوراکی افشره جوانه سبزه را نه تنها در روزهای نوروز که در همه روز سال در خانوادههای ایران جا بیندازند و گسترش دهند، آن چنان که نه دیگر سبزه تنها و صرفا جایگاه نمادین بر سر سفره هفتسین داشته باشد و نه کوششگران زیستبوم نگران هزینههای ]هر چند بسیار ناچیز[ دانههای غلاتی و آب بکار رفته برای فرآوری آن باشند و نه این که خانوادهها از دریافت ارزش خوراکی سرشار چنین نماد نوروزی پرباری بیبهره باشند.
باشد که جایگاه یادگارهای باستانی و میراث معنوی همراستا و هماهنگ با زیستبوم و طبیعت که از کهنایرانیان به ما به یادگار رسیده است، با آیینهای ضدطبیعی یا جدا از طبیعت وارداتی و تحمیلی از سوی بیگانگان جایگزین نگردد.
[1] . “ تحریم سبزه و ماهی محیط زیستی نیست”، محمد درویش، روزنامه بهار، ۱۳۹۶/۱۲/۰۵
[2] Meyerowitz, Steve (April 1999). “Nutrition in Grass”. Wheatgrass Nature’s Finest Medicine: The Complete Guide to Using Grass Foods & Juices to Revitalize Your Health (6th ed.). Book Publishing Company. p. 53. ISBN 1-878736-97-3.
[3] Nutrition Facts and Analysis for wheat grass
http://nutritiondata.self.com/facts/custom/900675/2