قانون: مهرشاد ایمانی: تاکید بر انسجام، وحدت و هویت ملی، تمامیت ارضی و همچنین مهار جریان های قوم گرا و تجزیه طلب و افراطیون مذهبی، همواره بخشی از دغدغه ها و ضرورت های مورد توجه جمهوری اسلامی و سیاست گذاران آن بوده است. از طرفی تقویت زبان آداب و رسوم محلی که همواره در قالب وحدت در کثرت قومی، دینی و مذهبی و تفاوت ها و خرده فرهنگ ها، مورد توجه قرار گرفته، زیرساخت وحدت ملی ایران است. همچنین، بارها و از زبان عالی ترین مقام های سیاسی و فرهنگی، و محافل دانشگاهی و علمی، از این تفاوت ها و گرایش های زبانی و قومی، به عنوان فرصت سخن به میان آمده است و در مقابل دشمنان این وحدت و یکپارچگی و انسجام ملی، سعی داشته اند که این فرصت ها را تبدیل به تهدید کنند. حجت الاسلام علی یونسی، که در طول عمر جمهوری اسلامی در سمت های مهم امنیتی و قضایی مسئولیت و مدیریت کلان داشته، آشنایی کامل و قابل اتکایی به این مفاهیم و ضرورت ها داشته و همواره در باره این مهم، به کرات ایده پردازی کرده و سخن به میان آورده است. و انتخاب ایشان در دولت جدید، به این مهم، با عنایت به همین ویژگی ها صورت گرفته و این انتصاب، به شکل موثری سبب جذب اقوام و انسجام ملی شده و دلیل آنکه در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری نیز اقبال عمومی و اقوام، به حسن روحانی، بیش از گذشته بوده و رقبای دولت، موفق به کسب اعتماد این بخش از جامعه نشدند، با این موضوع ارتباط نزدیکی دارد. در نتیجه با انتصاب یونسی در این جایگاه حساس، همواره گفتمان انسجام ملی به جدیت دنبال شده است.علی یونسی همیشه بر این نکته تاکید روشن و موکد داشته است که تمرکز بر انسجام ملی و هویت ملی، مانع از آن نیست که از هویت محلی و زبانی دفاع کرده و غافل شویم. او این دو مولفه را مکمل هم میداند و نه چیزی مقابل هم و نه آن چیزی که همواره دشمنان، با هدف ایجاد تضاد قومی و اختلاف و خصومت قومی دنبال میکنند و هیچ زمان نیز سودی از این اقدامات خود نبردهاند. دستیار ویژه رییس جمهوری در مصاحبه اخیر خود که اوایل هفته در روزنامه قانون به چاپ رسید، و واکنشهایی نیز به همراه داشت، به همه ابعاد و جوانب مسائل اجتماعی سیاسی و فرهنگی اقوام، مذاهب و ادیان، پرداخته و بیش از هر چیزی، مبانی علمی و تاریخی هویت ملی و انسجام ملی را تشریح کرده است. بعضی از منتقدان، بدون دقت در محتوای این مصاحبه مبسوط و مهم، با تقطیع بعضی از جملات، بدون توجه به صدر و ذیل و روح گفت و گو، اظهار نظر کرده و کوشیده اند القا کنند که یونسی در صدد نادیده گرفتن هویت قومی و زبانی آذربایجان است. بنابراین بار دیگر به سراغ ایشان رفتیم و درخواست داشتیم که به چند سوال روزنامه قانون، برای رفع شبهه و اصلاح برداشت اشتباه برخی منتقدان و تبیین دقیق تر این برداشت های غلط، پاسخ دهند که در ادامه تقدیم خوانندگان می شود.
گفتوگوی پیشین شما با روزنامه قانون بحثها و نظرهای مختلفی را برانگیخت؛ چنانچه برخی از نمایندگان مجلس درباره این گفت و گو و شخص شما نامهای تهیه و آن را امضا کردند. در حالیکه مجموعه سخنان مطرح شده در گفتوگوی یکم اردیبهشت، معطوف به ضرورت ایجاد وحدت ملی و مبارزه و مقابله با پدیده ای شکست خورده بهنام جداییطلبی بود. دلیل ایجاد چنین حساسیت هایی را چه میدانید؟
گفتوگوی پیشین اینجانب که در روزنامه قانون چاپ شد حاوی مطالب مهم و جامعی درباره اقوام و اقلیتهای دینی و مذهبی ایران بود. متاسفانه برخی از نمایندگان دقت کامل در متن گفتوگو نکرده اند و شاید هم متن کامل را نخوانده اند بنابراین سوءبرداشت از متن سخنان داشته اند. به این دلیل از نمایندگان محترم مجلس و همه منتقدان، تقاضا دارم که پیش از هر انتقادی یا واکنشی، از محتوای موضوع مطروحه، بهطور کامل آگاه شوند و در فقره اخیر نیز ساعتی را وقت بگذارند و متن گفتوگو را کامل بخوانند. من در نظام جمهوری اسلامی ایران تازهکار نیستم؛ گرچه مدت پنجسال است که در سِمت دستیار و مشاورت اقوام ریاست جمهوری فعالیت میکنم اما سالهای سال است که به مبانی علمی، سیاسی و استراتژیک نظام اشراف دارم و آن تعداد از نمایندگان معترض مطمئن باشند که میدانم چه میگویم. بنده خودم از چند نماینده امضاکننده نامه اعتراضی، شنیدم که متن گفتوگوی روز یکم اردیبهشت را نخواندهاند و هنگامی که به ایشان محتوای گفتوگو را توضیح دادم، بسیار متاثر شدند و اظهار کردند که برخی از نمایندگان گفتهاند که علی یونسی در روزنامه قانون علیه ترکها سخن گفته است. نمایندگان مردم باید بدانند که بحث اصلی ما در آن گفتوگو بازخوانی مولفههای وحدت ملی بود. هم در آن مجال و هم در این گفتوگو با صراحت میگویم که ملت ایران نهتنها ملتی تازه به دورانرسیده نیست بلکه تاریخی باستانی را با خود به همراه دارد. ملتی است که صدها دولت را ایجاد کرده و هیچگاه برآمده از دولتهای برساخته نبوده است. میدانیم که بسیاری از ملتها در زمینه مولفههای هویت ملی هنوز به قوام نرسیدهاند و از همبستگی و یگانگی کامل برخوردار نیستند. ایران با تاریخی چندهزارساله دولتها و نظام سیاسی متعددی را به خود دیده است. حتی در برهههایی از تاریخ دولتهای اشغالگر بر این خاک حکمرانی کردهاند اما کشور و ملت ایران تمام آنها را هضم و حذف کرده است. برای مثال اشغالگران مغول و متجاوزان یونانی و اسکندر مقدونی، مرعوب فرهنگ غنی ایرانیان شدند و حتی آنها فرهنگ، ادبیات، تاریخ، ادیان و مذاهب ایرانیان را ترویج میکردند.
ایرانیان با پیشینه تاریخی بسیار، حائز یک ویژگی بسیار مهماند. ایشان در عین حال که خود را ایرانی میدانند، دارای کثرت قومی نیز هستند. در حقیقت کثرت در عین وحدت در ایران به وضوح متبلور است. برای مثال، همانند یک فرش نفیس، هنگامی که به این فرش زیبا نگاه میکنیم، درمییابیم که نقشونگارهای مختلف با رنگهای متنوع آن فرش را تشکیل دادهاند؛ ایران فرشی است که با اقوام متعدد ساخته شده است. تمام مردم ایران عاشق خداوند، خانواده و تمامیت ارضیشان هستند و در بزنگاه های مهم نشان دادهاند که از کشورشان دفاع میکنند یا برای نمونه وقتی یک تیم ملی ایران در عرصههای جهانی پیروز میشود، تمام مردم ایران در شرق؛ غرب، شمال و جنوب کشورمان خوشحال و مسرور میشوند یا هنگامی که زلزله یا بلایای طبیعی پیش میآید فارغ از هر نوع گرایش مذهبی، قومی و دینی، به عنوان یک ایرانی همه مردم به کمک زلزلهزدهها و آسیب دیده های از بلایا میآیند. به چنین دلایلی تنوع قومی نهتنها برای کشور ایران تهدید محسوب نمیشود، بلکه یک فرصت فوق العاده و امتیاز است و باید از آن در جهت امنیت و منافع ملی کشور بهره کافی برده شود. اینکه میگویند در ایران یک قوم واحد وجود ندارد، حرف درستی است اما همه اقوام تحت عنوان اقوام ایرانی معرفی میشوند. در بازخوانی قومی هیچ اکثریت و اقلیتی وجود ندارد وهمه فارغ از زبان محلی، ایرانی هستند. زبانها یا لهجهها تفاوت نژادی ایجاد نمیکنند و همه اقوام ایرانی هستند. دشمنان ایران تلاش میکنند که به اقوام ایرانی القا کنند که در حقشان رفتارهای تبعیضآمیز اِعمال میشود یا میگویند که قومی اکثریت ایران را در اختیار دارد و قوم دیگر در اقلیت به سر میبرد، در حالی که تمام اقوام ایرانی شاخههای درختی تنومند به نام ایران هستند. این سخن، شعار نیست و یک واقعیت آشکار است که مخالفان باید برای درک دقیق آن مطالعه و تحقیق بیشتری داشته باشند. کسانی که مخالف چنین حرفهایی هستند، یا از تاریخ ایران اطلاع ندارند یا مردم ایران و مناطق قومی خودشان را نمیشناسند یا آنکه در پی اهداف دیگری هستند. تفاوت زبان و لهجه حتی در یک روستا یا یک شهر نیز مشاهده میشود و این امری طبیعی است…
یکی از دلایل سوءاستفاده برخی از افراد قومگرای افراطی، به غلط سخن راندن از تبعیض میان فارسها و سایر اقوام است. در طول مدت تصدی سِمت دستیاری ریاست جمهوری در امور اقوام چه اقداماتی برای رفع این سوءتفاهم و دفع این تبلیغات ضد وحدت ملی، انجام دادهاید؟
تمام همت من و همکارانم در طول این پنجسال مبارزه برای از میان بردن واگرایی قومی و حس تحقیر، تبعیض و بیعدالتی و افکار مرکز گریز، در میان اقوام ایرانی بود. البته قبول داریم که در مناطقی توسعه به قدر کافی نیست اما اینکه برخی از افراد تندرو و افراطی برای نیل به اهداف سیاسی خود توسعه را به گونهای جلوه میدهند که بیعدالتی گسترده در حق اقوام ایرانی صورت میگیرد، ظلمی بزرگی که به ملت و ایران ونظام جمهوری اسلامی می کنند. دشمنان منطقهای ما که هدفی جز ناامنی ایران در سر ندارند. آنها به مردم آذربایجان میگویند که فارسها دشمنان شما هستند و به شما ظلم کردهاند، در حالی که چنین ادعایی یک دروغ بزرگ است. در نگاه مسئولان هیچ تفاوتی میان فارس زبانها با دیگر افراد نیست .مثلا خوشبختانه در آذربایجان ایران توسعه به قدر مقدور صورت گرفته است. در جمهوری اسلامی ایران، همواره اندیشه توسعه و تحقق آن، در این مناطق به طور جدی دنبال شده است. هیچوقت مسئولان جمهوری اسلامی ایران از ناحیه آذریها احساس خطر نکرده اند زیرا میدانیم و باور داریم که آنها ایرانیهای اصیلی هستند و حتی نقش مهم و اساسی و اصلی در تشکیل ایران جدید داشته اند و خود نیز حافظ آن بوده اند. شاهد مثال این موضوع تلاشهای بیوقفه مردم آذری در انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی یا هشت سال جنگ تحمیلی بود. آذریها تاحدودی به تمام مشاغل عمومی و مدیریتی بالا دست یافتهاند و هیچ محدودیتی در این زمینه وجود ندارد، چنانکه رهبر نظام جمهوری اسلامی ایران، آذری زبان است. تمام اینها در حالی است که برخی از افراد برای رسیدن به کرسی مجلس یا مقامات دیگر تلاش میکنند که با القای اختلافات موهوم و ساختگی فارسها و تُرک ها خود را در معرض دید مردم قرار دهند. علاوه بر این افراد، کسانی که از سرویسهای خارجی خط میگیرند، جوانان معصوم این مرزوبوم را فریب میدهند تا به هدف خود یعنی اختلافات قومی دست پیدا کنند. نتیجه چنین فریبی، ابراز شعار موهوم خلیج عربی در تبریز توسط عدهای بسیار قلیل در ورزشگاه بود؛ به گونهای که با اعتراض شدید بیشتر ایرانیان تُرک زبان رو به رو شد. تردید نکنید که مردم آذربایجان، در مقابل تحریفهای تاریخی و تحرکات قوم گرایانه عناصر افراطی، ایستادگی میکنند.
مردم آذربایجان در عین حال که از حفظ زبان محلی خود دفاع میکنند، به دنبال حفظ ایران بزرگ نیز هستند، نظر شما در باره حفظ هویت ملی ایرانیان با پذیرش هویت قومی چیست و آن را چگونه تعریف میکنید؟
واژه فارس، اطلاق و شمول به یک نقطه جغرافیایی ندارد و به یک جمعیت خاص هم محدود و منصرف نمیشود و به طورکلی در ایران قومی به نام فارس وجود ندارد. در ایران زمین فعلی، قومی به نام قوم فارس نداریم. اطلاق واژه فارس به همه است اما زبان فارسی که با آن به عنوان زبان ملی تکلم می شود، زبان همه ایرانیان از اقوام مختلف است که ترکان و آذری زبانان بیش از هر قوم دیگر در ترویج، تثبیت و تقویت و انتشار آن، نقش داشته اند و شخصیت های فرهنگی مانند نظامی گنجوی و خاقانی، که آذری زبان و از افتخارات ایران و آذربایجان هستند و در عصر حاضر نیز، شهریار، نقش اساسی در تقویت زبان و ادبیات فارسی داشته اند و در عین حال، آذری هم بوده اند و زبان ترکی آذری که بخش عمده آذری های ایرانی به آن تکلم می کنند، یک زبان ترکی ایرانی است که در ارتباط با زبان فارسی تاثیر و تاثر تکاملی داشته و تاثیر متقابل مثبت داشته اند. ترکی آذری یک زبان ایرانی است.
به طور مشخص، برنامه اصلی شما از بدو شروع به کار در خصوص توجه به زبان و هویت آذری، به عنوان یک هویت محلی و ایرانی چه بوده است؟
برنامه ما از ابتدای فعالیتمان، دفاع از هویت و زبان مردم آذربایجان بوده است. ما بارها تاکید کردهایم که وجود اقوام متعدد در ایران یکفرصت بینظیر برای ایران است و بابت این سخن هزینههای بسیاری دادهایم. ما برای ایجاد امنیت ملی تلاش کردیم که اقوام ایرانی را با وحدت ملی پیش ببریم. در نامه برخی از نمایندگان مجلس آمده است که گفتوگوی یونسی با روزنامه قانون، مغایر امنیت ملی بوده است. در حالی که اگر همکاران عزیز و دلسوز من در مجلس، اندکی به خود زحمت می دادند و متن کامل مصاحبه را میخواندند، متوجه می شدند که تمام نظرات و ایده ها در آن گفتوگو تاکید بر امنیت ملی با محوریت وحدت اقوام و تامین و تضمین حقوق برابر شهروندی برای همه اقوام از جمله ایرانیان عزیز آذری بوده است اما متاسفانه عدهای به نظر من البته ناخواسته و بدون اطلاع به راحتی همهچیز را کنار میگذارند و چنین اتهامی را متوجه میکنند. از قضا مشکل مناقشات قومی، مردم شریف در مناطق قومی نشین نیستند، بلکه اشخاصی هستند که بر این اختلافات ساختگی و موهوم دامن میزنند. اما نظام، مسئولان و خود بنده نیز بر این باور هستیم که هر فردی که شناسنامه ایرانی دارد، از تمام حقوق شهروندی برخوردار است و هیچ تمایزی به دلیل انتساب به قومی در میان افراد نمیبینم. خواص سیاسی نباید مسائل قومیتها را وارد رقابت های سیاسی کنند. تقویت قومگرایی خیانت به ملت ایران است. هر نوع ترویج قومگرایی خیانت به امنیت ملی ایران و حرکتکردن در جهت منافع دشمنان از جمله رژیم صهیونستی و آمریکاست. دشمنان و رقبای منطقهای ما تلاش میکنند که با ترویج قومگرایی یا افراطیگری دینی و مذهبی وحدت ایرانیان را برهم بزنند و عدهای نیز آگاهانه یا ناآگاهانه به دام آنها میافتند.
گاهی تبلیغات دشمنان ایران، این است که در مناطق چند قومیت نشین، اختلاف و تفرقه و دوگانی ایجاد کنند.به عنوان بحث پایانی توصیه شما در این ارتباط چیست؟
همواره استراتژی جمهوری اسلامی تاکید بر حفظ وحدت، امنیت و انسجام ملی است و مهار و مدیریت تفاوتهای قومی که از آن با عنوان فرصت یاد میکنیم، امری اجتناب ناپذیر است. لازم است تاکید کنم خوشبختانه مردم ایران، هم در کلان با هم مشکلی ندارند و در سطح محلی هم مشکلی وجود ندارد و استانهای چند قومیت نشینی فراوان داریم و ضریب تمایل مردم به مدارا و همنشینی مسالمت آمیز بسیار بالاست و مردم محلی آذربایجان غربی و کرمانشاه یا گلستان و سایر استان ها زندگی مسالمتجویانه دارند و همگی دشمن اختلاف و حساسیت های قومی و قوم گرایی هستند. کسانی که بر طبل اختلاف و حساسیت بین کُردها و تُرک و سایر اقوام میکوبند، آنها خیرخواه و دوست ملت ایران نیستند.