سایت ادبی شهرستان ادب، خبر داد که فشار وزارت خارجه ترکیه به ایران باعث لغو سخنرانی اورهان پاموک در تهران و در اثنای نمایشگاه بین المللی کتاب بوده است. به گزارش آذریها، این سایت با انتشار گزارشی با عنوان « پشت پرده لغو سخنرانی پاموک» نوشت:
شنیدههای ما از منابع مختلف خبر از ورود سفارت ترکیه به این مسئله را میدهند. جمعبندیِ کسب اطلاع ما از منابع گوناگون این است: نامهای رسمی از سفارت ترکیه به وزارت امور خارجه کشورمان مبنی بر لزوم جلوگیری از برنامههای اورهان پاموک در ایران فرستاده شده و در پی فشار سفارت، نامه به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارجاع داده شده و در نتیجه برنامه های علمی و ادبی پاموک لغو شده است. یعنی برخلاف ادعاهای رسانههای فارسیزبان بیگانه، روزنامهنگاران و نویسندگان داخلی و مصطفی مستورِ عزیزمان، جلوگیری از برنامههای اورهان پاموک نه به خاطر نگاه امنیتی حکومت و دولت ایران که به خاطر نگاه امنیتیِ حکومت ترکیه بوده است!
تنها رسانهای که تاحدی به این موضوع پرداخته است «روزنامه سازندگی» است. این روزنامه نیز به تازگی علت لغو برنامههای پاموک را تماس های تلفنی از داخل ترکیه عنوان کرد.
و اینکه چرا جریان سیاسی کشور مبدا، باید از برنامه های علمی و ادبی نویسنده نوبلیستش در کشور مقصد جلوگیری می کند؟
پاموک بارها معترض فرهنگ غربگرایانه و سیاستهای سرکوبگرایانهی جریان سیاسی حاکم بر ترکیه بوده است و با اظهار نظرها و انتقادهایش بر علیه دولت اردوغان، می شود گفت از جمله نویسنده ها و سلبریتی هایی ست که در خدمت جریان حاکم نیست. بارها اعتراض های علنی این نویسنده در موضوعات مختلف فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را در رسانهها شاهد بودهایم. پاموک حتی به خاطر انتقادهایش مدتی را در زندانهای ترکیه به سربرده است. یکی از جنجالیترین انتقادهای پاموک که موضوع یکی از رمانهایش با عنوان «جوانی» نیز شده است، اعتراض او به نسلکشی ارامنه است. همۀ اینها باعث میشود بفهمیم چرا ترکیه نسبت به پاموک اینقدر حساس است. جدا از این نکته، دولت ترکیه در بسیاری موارد همواره خود را رقیب دولت ایران میداند و طبیعتا با افزایش اقتدار فرهنگی ایران آنهم به وسیلۀ مانورهای ایراندوستیِ یک نویسندۀ ترکیهای به شدت احساس نگرانی میکند.
با توجه به آنچه گفته شد، به نظر میرسد این گل، برازندۀ دروازۀ خودی نبود و همچنین شرمساری، برازندۀ ایرانی! شاید اگر مسئولان فرهنگی دولت ایران، درمقابل اینهمه ابهام و اتفاق، به جز سکوت موضع واضحی میگرفتند و از طرفی نویسندگان، سیاستمداران و روزنامهنگاران ایرانی تأمل و خویشتنداری و هوشمندی بیشتری به خرج میدادند؛ تا این مقدار بهانه برای ایرانستیزی دست رسانههای بیگانه نمیافتاد و جامعۀ ادبی تا اینقدر متاسف و شرمسارِ اشتباهِ سرنزده از دولت ایران نمیشد.