شرق: با هدایت آمریکا، اوضاع خاورمیانه قرار است از امروز هم بحرانیتر شود. سوریه همچنان در آتش است، عراق هنوز میجنگد، لیبی در حال نابودی است و یمن هم تقریبا از هم پاشیده است. با این همه، پاسخ جمعی برخی کشورهای خاورمیانه به این بحرانهای تودرتو و چندلایه، نه راهکاری برای پایان این درگیریها بلکه تشکیل ائتلافی نظامی برای مقابله با ایران است. بر اساس گزارشها، ائتلافی از حدود 40 هزار نیروی نظامی کشورهای مختلف عربی که به «ناتوی عربی» شهرت یافتهاند، گردهم میآیند. اکثر نیروهای این ائتلاف از کشورهای مصر، اردن، مراکش، عربستان سعودی و سودان (و برخی کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس) هستند و مقر آنها در مصر خواهد بود. در این میان، آمریکا یکی از مهمترین حامیان این ائتلاف است و آنطور که رویترز به نقل از کاخ سفید گزارش داده، دولت آمریکا ماههاست در حال بررسی ایده تشکیل ائتلاف با متحدان منطقهای خود بوده است.
برای واشنگتن مهمترین کارکرد «ائتلاف عربی» مقابله با ایران است؛ اما آمریکا درعینحال میخواهد کشورهای عربی منطقه، همکاریهای خود را در زمینه دفاع موشکی، آموزشهای نظامی، مبارزه با تروریسم و مسائل دیگری مثل تقویت روابط اقتصادی و دیپلماتیک افزایش دهند. گویا ایده این پیمان امنیتی نخستینبار سال گذشته و در جریان سفر دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، به عربستان سعودی از سوی ریاض مطرح شده است. اگرچه در ابتدا این طرح چندان پیگیری نشد؛ اما حالا تلاشها برای شکلگیری این ائتلاف به جریان افتاده و چندوچون شکلگیری این ائتلاف احتمالا در نشستی در آمریکا به بحث گذاشته میشود. منابع آگاه میگویند ممکن است این تلاشها که نام آزمایشی ائتلاف استراتژیک خاورمیانه، مِسا (MESA)، برای آن در نظر گفته شده، در آینده در نشستی در واشنگتن به بحث گذاشته شود. بر اساس گزارش رویترز، فعلا تاریخ ۲۰ و ۲۱ مهر (۱۲ و ۱۳ اکتبر) برای این نشست تعیین شده است. بااینحال، منابع آگاه تأکید کردهاند مشخص نیست آیا این برنامه امنیتی تا تاریخ آزمایشی تعیینشده برای نشست واشنگتن آماده میشود یا خیر. شکی نیست که شکلگرفتن چنین ائتلافی، خاورمیانه را بیشازپیش بحرانی میکند و میتواند تنش بین کشورهای عربی خاورمیانه را با ایران افزایش دهد. بیشتر اعضای این ائتلاف از کشورهای سنی منطقه هستند و از همین رو، به باور برخی تحلیلگران، اگر این ائتلاف بتواند با پشتسرگذاشتن چالشها هدف خود را دنبال کند، خاورمیانه در آستانه جنگ خونین گروههای شیعه و سنی قرار میگیرد. اگرچه به نظر نمیرسد این ائتلاف بتواند تأثیرگذاری و قدرت خود را تا حد ناتو برساند؛ اما میتواند پیشرفت چشمگیری برای کشورهای عربی در بحرانزدهترین منطقه جهان باشد.
هرچند ابعاد این طرح بهطور رسمی اعلام نشده است، سایت خبری فارنپالسی در گزارشی جزئیات این ائتلاف را منتشر کرده است. آنطور که فارنپالسی گزارش داده، فرماندهی این ائتلاف را ژنرالی سعودی بر عهده خواهد داشت و مقر آن در مصر خواهد بود. هدف این ائتلاف، گردهمآمدن نیروهای نظامی چندملیتی برای مقابله با بحرانهای آتی خاورمیانه است؛ به همان صورتی که درحالحاضر چندین کشور عربی در قالب ائتلافی مشغول عملیات در یمن هستند. گزارشها حاکی از آن است که 500 تا هزار نفر، اعضای ارتش هوایی این ائتلاف هستند، حدود پنج هزار نفر نیروی دریایی این ائتلاف را تشکیل میدهند و تقریبا 35 هزار نفر هم از نیروهای زمینی این گروه هستند. این ائتلاف نیز مانند ساختار فرماندهی ناتو از چندین بخش نظامی تشکیل میشود: بخش هوایی، دریایی، زمینی و نیروهای ویژه. ارتش هر کشوری هزینه نیروهای کشور خود را پرداخت میکند و بودجه ساختار فرماندهی از سوی شورای همکاری خلیجفارس تأمین میشود.
چالشهای ائتلاف
ائتلاف موسوم به «ناتوی عربی» در حالی ظاهرا با الگوبرداری از ائتلاف عربی به رهبری عربستان در یمن در حال شکلگیری است که این ائتلاف همین حالا با دستکم سه چالش درونی مواجه شده است: اختلاف میان ابوظبی و ریاض، تغییر موضع قطر و تنش اخیر بین عربستان سعودی و مراکش. این چالشهای حلنشده به ائتلاف جدید هم منتقل میشود و میتواند به یکپارچگی این ائتلاف ضربه بزند. نیروهای امارات متحده عربی که حرفهایتر از دیگر نیروهای زمینی ائتلاف عربی هستند، از یک گروه جداییطلب مخالف دولت هادی حمایت میکنند؛ این در حالی است که دولت منصور هادی حمایت عربستان سعودی را دارد. به گفته برخی تحلیلگران، مأموریت و منافع امارات بیشتر در راستای مبارزه با گروههای اسلامگراست تا مقابله با ایران؛ درحالیکه عربستان سعودی مدعی حمایت ایران از حوثیهای یمن است و ایران را بزرگترین تهدید موجود میبیند. از سوی دیگر، در سال گذشته میلادی، قطر که یکی از اعضای ائتلاف عربی در یمن بود، پس از بالاگرفتن اختلاف دیگر کشورهای عربی با این کشور، مجبور به خروج از این ائتلاف شد. در آن زمان، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، مصر و بحرین به بهانه حمایت قطر از گروههای تروریستی، این کشور را تحت محاصره هوایی، زمینی و دریایی قرار دادند؛ محاصرهای که هنوز هم بعد از گذشت بیش از یک سال، باقی مانده است. خروج قطر از ائتلاف عربی در یمن، موجب ازهمپاشیدگی دولت منصور هادی شد؛ چراکه برخی از اعضای این دولت با دوحه همدردی میکردند و برخی دیگر حامی ریاض بودند. یکی دیگر از اختلافات ائتلاف، رودررویی عربستان سعودی و مراکش است. برخی تحلیلگران تنش اخیر بین مراکش و عربستان سعودی را تهدیدی برای ثبات ائتلاف جدید میدانند. افکار عمومی مراکش این روزها خواستار خروج رباط از ائتلاف به رهبری عربستان سعودی در یمن است و از همین رو، به نظر نمیرسد از ورود این کشور به ائتلاف نظامی بزرگتری حمایت کند. علاوه بر افکار عمومی، دولتهای مراکش و عربستان سعودی نیز اختلافنظرهای بسیاری دارند. برای مثال مراکش نماینده اسلامی معتدل در منطقه است؛ درحالیکه عربستان میزبان سنیهای تندرو است و در سالهای اخیر بارها به گروههای اسلامگرای تندرو در منطقه کمک مالی و تجهیزاتی کرده است. بااینحال، برخی ناظران جدیبودن این اختلافات را رد میکنند؛ چراکه به اعتقاد این گروه، مراکش دنبال گسترش هویت خود بهعنوان کشوری آفریقایی است و نه یکی از کشورهای خاورمیانه، از همین رو دو کشور میتوانند در نهایت مشکلات خود را کنار بگذارند و در بزنگاهها با یکدیگر همکاری کنند.