
روز گذشته اهواز شاهد حملات تروریستی کور و لگام گسیختهای بود که به شهادت و زخمی شدن دهها تن از شهروندان منجر شد. دو گروه تروریستی مسئولیت این جنایت را بر عهده گرفتهاند. دو گروهی که دارای وجوه مشترکی هستند. هر دو گروه از ایدئولوژی یا روشها یا نیروهای بعثی که سالها بر عراق حکومت میکرد بهره گرفته یا برآمدنشان نشانی از آن ایدئولوژی را در خود دارد. فرقی هم نمیکند عامل این اقدام تروریستی کدام یک باشد چون فرق زیادی میان آنها نیست. اقدام به کشتن افراد بیگناه، ایجاد رعب و وحشت، ترور کور و وابستگی به کشورهای خارجی و دریافت کمک مالی و تدارکاتی از کشورهای دیکتاتور منطقه مشخصه هر دو گروه تروریستی است. چنین اقدامات غیرانسانی وحدت و انسجام ملی را نشانه میرود.هدف اصلی تروریستها انسجام و همبستگی ملی و رودررو قرار دادن ملت ایران است. این اقدام با نمادی روشن همراه است. اقدام تروریستی درسالروز حمله ارتش بعث عراق به ایران، نماد است، نمادی از تلاش گروهی تروریست برای یادآوری یک روز، یک حمله و یک جنایت. استقبال برخی دشمنان منطقهای ایران هم یادآور همان روزهای آغازین جنگ عراق علیه ایران است. بارها این دشمنان تاکید کرده بودند که در تلاش هستند تا جنگ را به داخل کشور بکشانند؛ و با حملهای تروریستی در ۳۱ شهریور ماه ۱۳۹۷ نشانهای از تلاشهای این دشمنان هویدا شد. برخلاف تصور این دشمنان چنین اقداماتی نه تنها موجب تقابل ملت ایران با یکدیگر نمیشود بلکه بالعکس تجارب تاریخی نشان داده همه ایرانیان فارغ از اینکه اهل کجایند و به چه شهر و روستا و قوم و طایفه و عشیرهای وابسته هستند یا چه دین و ایئولوژی و مذهبی دارند و با هر سلیقه و تفکری در برابر چنین اقدامات کور و تروریستی یک صدا و همدلتر از همیشه پاسدار انسجام و همبستگی ملیشان هستند. این حادثه نخستین اقدام تروریستی از این دست نیست. در ۳۱ شهریور ماه سال ۱۳۸۹ نیز گروههای تروریستی در شهر مهاباد اقدام به انفجاری تروریستی کردند، اقدامی که به شهادت و زخمی شدن تنی چند از هموطنان مهابادی منجر شد.آن اقدام تررویستی کور نیز به هدف خود برای بیثباتی کشور نرسید.
۱- بیش از هفت دهه پیش برای نخستین بار این ارتش اشغالگر شوروی بود که با تأسیس دو جریان تجزیهطلب زمینه شکلگیری گروههای مسلح تجزیهطلب را با هدف دستیابی به مقاصد سیاسی و اقتصادی و نفتی در ایران فراهم کرد. چند دهه پس از آن بعثیهای حاکم بر عراق هم با تأسی به رفقای کمونیستشان اقدام به ایجاد گروههای مشابهی در شرق و جنوب کشور کردند اقدامی که با پیروزی انقلاب در قالب فعالیتهای گروههای تجزیهطلب در غرب و جنوب غربی و شرق و شمال کشور استمرار یافت. این اقدامات اگر چه هزینههای انسانی و اقتصادی زیادی بر جای گذاشت و موجب قربانی شدن هزاران تن از هموطنان شد اما نتوانست خدشهای جدّی بر وحدت و همبستگی ملی در کشور وارد کند.
۲- با فروپاشی شوروی سابق و تشکیل جمهوریهای تازه استقلال یافته در ویرانههای شوروی، گروههای تجزیهطلب با رویکرد تازهای فعالیتهای خود را پی گرفتند. استفاده از ظرفیتهای سیاسی و فرهنگی در کشور برای تعقیب مقاصد تجزیهطلبانه مهمترین تاکتیک این گروهها بوده است. این اقدام یا میتوانست در جهت پیشبرد مقاصد آنان به کار آید یعنی از ظرفیت قانونی و فضای نسبتاً آزاد کشور به نفع اهداف خود بهره برند یا اینکه دولت با توجیه و به بهانه مقابله با اقدامات این دست از گروهها، فضای سیاسی را در استانهای مرزی دچار انسداد کرده و در نتیجه راه بر هر نوع دگراندیشی بسته شود و دولت با رویکردی صرفاً امنیتی مانع تلاشهای تجزیهطلبانه شود. هر دو نتیجه مورد رضایت تجزیهطلبان بود. چرا که یا مستقیماً به اهدافشان نزدیک میشدند یا اینکه با بسته شدن فضای سیاسی کشور، شکاف ملت و دولت تعمیق پیدا میکرد و راه برای جذب و نیروگیری آنان بیش از گذشته مهیا میشد.
۳- دشمنان یا رقبای منطقهای و فرامنطقهای کشور بارها و با صراحت اعلام کردهاند که استفاده ابزاری از مسائل قومی یکی از روشهای اعمال فشار آنان بر ایران است. کما اینکه برخی از نظریهپردازان امریکایی هم صراحتاً تاکید کردهاند که ایران بزرگ با هر نوع رژیم و حکومتی نمیتواند در راستای منافع آنان باشد و از این نظر باید به دنبال تجزیه ایران بود!
۴- حادثه اخیر و اقدام تروریستی روز گذشته اهواز نشان داد باید بیش از گذشته مراقب و هوشیار باشیم. نه تنها مراقبت امنیتی و انتظامی از ثبات و امینت ملّی بلکه هوشیاری در برابر مقاصد دشمنان کشور و مراقبت از وحدت و انسجام ملی. این روزها دشمنان کشور در پی بهرهبرداری از اقدام تروریستی اخیر در ایران برآنند تا اقوام ایرانی را به تقابل و رویارویی بکشانند. باید بیش از پیش مراقب باشیم تا گزندی و خدشه ای متوجه منافع کلّی و امنیت کشور و همبستگی ملی نشود. نباید اجازه داد تا گروهی با تندرویهایشان علیه این یا آن گروه قومی در کشور فضاسازی کنند. اقدامات ترویستی اخیر را نمیتوان و نباید به یکی از اقوام ایرانی منتسب کرد. این اقدامات اتفاقاً منافع همه ایرانیان را نشانه گرفته است. باید در فضای آرام و با حفظ حرمت همه هموطنان به دنبال آسیبشناسی باشیم. با نگاهی کارشناسانه بررسی شود دشمنان استفاده از چه روزنههایی را در دستور کار قرار داده اند. چگونه دشمنان ایران در تلاش هستند تا از مباحث قومی دستمایهای برای پیشبرد اهدافشان در ایران تدارک بیینند. کدام ضعفها و کاستیهای داخلی زمینهساز جذب نیرو برای قومگراها و تجزیهطلبان است. برای مدیریت عقلایی این ضعفها و کاستیها چه رویکردی باید در پیش گرفت؟ نقش دولت برای مقابله با این مخاطرات امنیتی و فرهنگی و اجتماعی چیست؟ نهادهای مدنی و جامعه مدنی برای تعمیق همبستگی ملی چه وظایفی دارد؟