یک رسانه محلی که چند سالی هست در ارومیه تاسیس شده و اقدام به نفرت پراکنی قومی مستمر در استان آذربایجان غربی و تحریک اقشار اجتماعی از طریق مقابل هم قرار دادن آذریها، کردها، ارامنه، آشوری ها و … می کند، تحت فشار فوق العاده افکار عمومی در چند روز اخیر، ناچار به عذرخواهی شد.
گفتنی است میانگین سنی گردانندگان این سایت نفرت پراکن کمتر از 30 سال است و هفته گذشته در حالیکه مدیرمسئول آن در یکی از شهرهای توابع شهرستان خوی به سر می برد، یکی دیگر از عناصر این تشکیلات قومیتگرا (که در پوشش رسانه فعال است) اقدام به تنظیم خبری تفرقه آفرین، با هدف بر هم زدن نظم عمومی کرده بود.
در هفته های اخیر مشخص شده است که این سایت به طور هماهنگ با سایت های ضد ایرانی ای در کشور ترکیه وارد تبادل اطلاعات شده بود و زمینه آشوب های خیابانی در کشور را از طریق خبرسازی علیه رئیس جمهور و استاندار تدارک می دید.
اشتباه یا پروژه ضد امنیتی؟
سایت نفرت پراکن،در بیانیه خود حوادث پیش آمده را محصول اشتباه یک نفر از خبرنگارانش دانسته است. اما مسئله اینجا است که این سایت پیش از این نیز بارها و بارها بحران سازی کرده است. از نمایشگاههای مطبوعات گرفته تا قضیه لهجه داشتن در استخدام آموزش و پرورش که دست پخت همین سایت بود. آیا حمایت از فرقه دموکرات پیشه وری و اشغالگری ارتش سرخ نیز ناشی از سهو قلم بوده است؟
به خط کردن نمایندگان
اکنون پرسش اینجاست که جامعه ایرانی تا کی باید هزینه این اشتباهات را با پرداخت از سرمایه اجتماعی جبران کند؟! آیا فحاشی ها، گروکشی ها و به بازی گرفتن برخی از نمایندگان ساده مجلس و تحریک آنها علیه استانداری و امنیت ملی کشور با یک عذرخواهی صوری قابل جبران است؟! اظهاراتی که برخی از آنها در این چند روز، در اثر زمینه سازی این باند علیه استاندار کرده اند، ضربه بسیار بدی به وجهه مجلس و حتی شورای نگهبان به دلیل تایید صلاحیت آنها وارد کرده است.
پروژه دسته جمعی برای ترور شخصیت
در بیانیه منتشر شده توسط سایت نفرت پراکن آمده است، اتهامات ناشی از «سوء برداشت یک خبرنگار از اظهارات استاندار» بوده است!
باید پرسید اگر اتهام زنی و تحریف اظهارات استاندار، محصول اشتباه یک نفر بود چرا بقیه افراد و نویسندگان این سایت به صورت هماهنگ در فضای مجازی علیه استاندار و حاکمیت کشور فعالیت کرده اند؟ از لحن و نوشته ها این افراد به هیچ روی این منظور مستفاد نمی شود که آنها منتظر رفع شبه در خصوص یک سوءبرداشت بودند. بلکه آنچه مفروض است، سوءنیت قبلی و برنامه بریزی باری ترور شخصیت استانداری است که در یک سال گذشته آماج حملات این تشکیلات بود و تا به امروز صبر پیشه کرده است.
بر اساس یافته ها،اقدام این عده علیه استاندار محدود به سایت نبوده و در محیط اینستاگرام و توئیتر نیز مطالبی علیه رئیس جمهور و استاندار توسط نویسندگان اعضای تشکیلات مزبور منتشر میشود. این مطالب شامل شانتاژ، تهدید و انتشار اخبار دروغ علیه عالی ترین مقام استانی می شود.
محتوای مطالب استفاده از کلیدواژه «استاندار غیر بومی» و «استاندار بیگانه» است که عملا موجب تشویق و تحریک مردم شده و تصویری «اشغال شده» از استان ارائه می دهد. در مرحله دوم اعضای سایت، استاندار را به حمایت از تروریسم و همکاری با پ.ک.ک محکوم کرده اند!
آیا اتهام همکاری با یک سازمان تروریستی آن هم به عالی ترین مقام سیاسی استان، به صورت برنامه ریزی شده، تصادفی و ناشی از اشتباه و سهو قلم بوده است؟ پاسخ مشخص است. این یک خط تبلیغات ریشه دار است که همه اعضای این تشکل، به صورت هماهنگ در فضای مجازی با خواست و اراده خود دنبال کرده اند. در اینجاست که بهانه هایی نظیر اینکه «من در روستا بودم و اصغری اشتباه کرده است» رنگ می بازد و دروغ بزرگ گروهک آشکار می شود!
فقدان صداقت در عذرخواهی
عذرخواهی سایت نفرت پراکن مادامی که حاوی صداقت و تغییر رفتار نباشد،هیچ گونه ارزشی ندارد. این بیانیه در رسانه های شخصی هیچ یک از اعضاء منتشر نشده است. نویسندگان و مدیر سایت به هیچ روی حاضر به عذرخواهی شخصی و یا بازنشر آن نشده اند و برعکس برادر مدیرمسئول سایت در توئیتر چنین وانمود کرده است که این عذرخواهی به صورت اجباری و تحت فشار انجام شده است که مصداق افتراء و بازنشر مجددا اخبار کذب است.
انجام ندادن اقدمات جبرانی در شبکه های اجتماعی و نیز حذف نکردن توئیت های قبلی نشان میدهد که هنوز خود تشکیلات به این جمع بندی و قناعت وجدانی نرسیده اند که اقدامی نادرست انجام داده اند. مادامی که چنین اتفاقی رخ ندهد (که نخواهد داد) عذرخواهی هیچ ارزشی نداشته و تنها یک اقدام صوری برای فرار از پیامدهای شکایت قضایی استانداری آذربایجان غربی است.
عملیات توئیتری
امروزه توئیتر به یکی از ابزارهای مهم سیاسی برای جهت دادن به افکار عمومی و موج سازی تبدیل شده است. عملیات توئیتری در بسیاری از کشورها به عنوان بخشی از عملیات براندازی مورد استفاده قرار گرفته است. دستگاههای اطلاعاتی روسیه و امریکا، در استفاده از این ابزار مهارت زیادی دارند. پیش از این وزیر خارجه کشورمان به استفاده سازمان رجوی از آی دی های تقلبی انبوه در توئیتر اعتراض کرده بود.
در ماجرای حاشیه سازی برای استاندار آذربایجان غربی توئیتر نقش مهمی داشت و یکی از کانون اصلی سنگربندی کسانی که قصد براندازی استاندار داشتند، شبکه توئیتر بود. دستکاری روایت ها، تحریف اخبار، هشتک سازی و مصادره مفاهیم -که همگی جزء تغییر ناپذیر عملیات توئیتری هستند- در این واقعه به استخدام گرفته شد. در زیر تنها چند نمونه از صدها توئیتی که این روزها علیه استاندار و در نتیجه حاکمیت کشورمان منتشر شده، نمایش داده می شود. این توئیت ها صرفا متعلق به کسانی است که در سایت مزبور مستقیما مشغول فعالیت هستند و صدها توئیت دیگر که توسط افراد دیگر منتشر شده در اینجا نمایش داده نشده است.