موضوع تراکتورسازی در سال های گذشته به عنوان یکی از داغ ترین مسائل هویت پایه در استان تبدیل شده است و مسائل قومی شکل گرفته حول این تیم به تدریج در حال توسعه و گسترش است. در سال های اخیر، جریان واگرایی قومی و کشورهای معارض جهت تحقق اهداف مورد نظر، از بستر تیم فوتبال تراکتورسازی که دارای یکی از پرشورترین هواداران فوتبال در ایران هستند وارد صحنه چالش آفرینی برای جمهوری اسلامی ایران شده و با نفوذ در هواداران تراکتورسازی در صدد پیاده نمودن افکار شوم و پلید خود می باشند.
طی سال های گذشته، مسابقات لیگ برتر؛ در بازی های تراکتورسازی با انبوه تماشاگران مواجه می شود و در این بازی ها اتفاقاتی رخ می دهد که نه تنها رنگ و بوی ورزشی ندارد بلکه ماهیتی قوم گرایانه و تجزیه طلبانه دارد برخی گزارش ها از حضور تعدادی از اتباع کشورهای همسایه (جمهوری آذربایجان وترکیه) در مسابقات تیم تراکتورسازی و نمایش پرچم این کشورها در ورزشگاه این تیم حکایت دارد.
فعالان قومگرا و جریان های معارض با نفوذ بین هواداران تیم تراکتورسازی و با طرح شعارهایی خاص و دارای رنگ و بوی قومی، به نوعی به چالش آفرینی معناداری دست می زدند. در تبلیغات سایت های اینترنتی وابسته به جریان های قومگرا و معارض به روشنی می شود بهره برداری از مقوله تیم تراکتورسازی را مشاهده کرد. رسانه های قوم گرا ازجمله شبکه تلویزیونی “گوناز، تی وی” برنامه ریزی جامعی برای بهره برداری قومی از حضور تیم تراکتورسازی در لیگ برتر به عمل آورده است. این شبکه به عنوان شبکه ای ماهواره ای از سوی بخش مشخصی از فعالان معارض و تجزیه طلب ایرانی از سال 2005 با حمایت دولت امریکا از شیکاگو برنامه پخش می کند، هدف اصلی این فعالین معارض و قومگرا در بین تماشاگران، گسترش پایه های تجزیه طلبی میان توده های مردمی است. اجتماع بزرگ تماشاگران در ورزشگاه ها و برگزاری مسابقات منظم و طبق برنامه در طول هفته و پخش تلویزیونی بازی ها، فرصتی بسیار مناسب و ایده آل برای ابراز وجود، خودنمایی و قدرت نمایی جریان های معارض ج.ا.ایران به حساب می آید. جریان های معارض با تشویق حضور پرشمار مردم و علاقه مندان به ورزش فوتبال در ورزشگاه ها و جهت دهی رفتار و گفتار آنها می توانند از اهرم فشار مردم این مناطق برای پیشبرد برنامه ها، مطالبات غیرقانونی خود استفاده های لازم را ببرند.
مهم ترین آسیب جریان نفوذی در تماشاگران تراکتور سازی در سطح ملی تابوشکنی از ارزش ها و نمادهای ملی است در حالی که برخی از این نمادها(خلیج فارس) به عنوان یک سرمایه اجتماعی و ملی مدنظر هستند. همچنین آسیب های دیگر هویتی این جریان ها، تقویت گسل قومی مهم بین مردم آذری و سایر شهرها است، جریان های معارض نفوذی در هواداران تیم تراکتورسازی در رویارویی با تیم های ورزشی سایر شهرها، تنش و تحریک قومی را در اولویت قرار داده اند و با تحریک احساسات تماشاگران تیم مقابل آنها را به سمت توهین و فحاشی برده اند.
در مجموع باید گفت که در جمهوری اسلامی ایران با آرمان ها و ارزشهای الهی،اولا باید از اساس و پایه پدیده فوتبال را آسیب شناسی کرد، پدیده ای که بستری برای رشد فعالیت های تجزیه طلبانه می شود و جو ناسالمی را در ورزشگاه های فوتبال رقم می زند، پدیده ای که سازوکار علمی و فرهنگی مثل ساختار و سازمان های علمی از قبیل دانشگاه و دانشکده در آن حاکم نیست، پدیده ای که حساسیت دیگر گروه ها را بر می انگیزاند، دوما باید رسانه های داخلی مدیریت شوند.
رسانه ها؛ مجریان و کارکنانش به صورت جهت دار بر آسیب های این پدیده دامن می زنند، چندان که تیم های دیگر از جمله تیم تراکتور احساس می کند که در نسبت با تیم هایی مثل استقلال و پیروزی خارج از توجه هستند همچنین هنوز ادبیات و واژه سازی رسانه ها نسبت به تیم های حساس فوتبال تحریک کننده و ناعادلانه است و مواردی از این قبیل که لازم است مورد توجه قرار گیرد.