دادگاهی در تهران، فعالیت یک انتشارات بیگانهگرا را متوقفکرد.
به گزارش وب سایت خبری- تحلیلی «آذریها» ، شعبه 26 دادگاه انقلاب تهران، مجوز انتشارات تفرقه افکن «تکدرخت» را به دلیل فعالیت تبلیغی علیه ج.ا ایران، ابطال و صاحب امتیاز آن «احسان.ش» را به تحمل یک سال حبس تعزیزی محکوم کرد. این حکم عینا در مرحله تجدید نظر، تایید شده است. گفتنی است این ناشر اکنون در حال تحمل مجازات تعیین شده از سوی دادگاه است.
این انتشارات علاوه بر کتاب سازی، جعل تاریخ، توهین به زبان فارسی و مفاخر ملی به تولید ادبیات در حوزه «فرقه های ضاله» نیز پرداخته بود. جالب این جا است که «احسان.ش» در مجموعه وبلاگ هایی که راه اندازی کرده بود، با ادبیات زننده بقیه افراد حقیقی یا حقوقی را با «برچسب فرقه نوظهور» و «ضد انقلاب» داوری کرده و به این ترتیب علیه نویسنده های ایراندوست فضاسازی سیاسی میکرد. هم اکنون خود این فرد، به اتهام فعالیت علیه جمهوری اسلامی و چاپ غیرقانونی کتب برای «فرقه های ضاله» (ضد اسلامی) در حال مجازات است.
تکدرخت از عمده ترین ناشران پانترکیست بود و صرفا به مقابله با هویت ملی اکتفاء نکرد و از طریق چاپ غیرقانونی کتاب های ضد اسلامی (مربوط به فرقه های ضاله) دشمنی خود را با تمامیت ارکان هویت ایرانی آشکار کرد. به این ترتیب مشخص کردید این گونه انتشارات علاوه بر این که با تاریخ سازی های جعلی و… تریبون پان ترکیسم هستند،با رویکرد ضد دینی خود اعتقادات مردم را نیز نشانه گرفته اند.
پیش از این مسعود مژدهی، طی مقاله ای در مجله مطالعات تاریخ معاصر به بررسی و موشکافی برخی از این کتاب ها پرداخته بود.
از جمله کتاب های تفرقه افکن و جنجالی این انتشارات می توان به «فرضیه زبان آذری و احمد کسروی» اشاره کرد که مقصود آن از نقد و بررسی علمی و دقیق آثار کسروی فراتر رفته و با ادبیات زننده به بسیاری از مفاخر ملی از جمله علامه دهخدا، عبدالعلی کارنگ و … توهین شده بود. این کتاب همچنین از طریق مضمون سازیهای تحقیرآمیز علیه زبان فارسی سعی داشت، ادبیات نفرت را علیه ایرانیها ترویج کند. از جمله در بخشی از کتاب زبانهای هند و ایرانی، به «هند و افغانی» تعبیر شده بود. نویسنده کتاب مدعی بود که زبانهای هندی شامل سنسکریت و پراکریت هستند که مردهاند و گروه افغانی را شامل فارسی و پهلوی است که پهلوی مرده و فارسی را زبان رسمی دولت جمهوری اسلامی ایران است.
بدیهی است که ادبیات لمپن گونه، بخشی از فرهنگ چاپ و نشر کتاب نیست و شانتاژ یا تخریب چهره افراد، مردمان و به ویژه هم میهنان اقدام شرافتمندانه به ویژه در عرصه فرهنگ کتاب نیست. بسیاری از روزنامه نگاران و فعالان فرهنگی کشور از سال 1389 با چاپ مقالات متعدد در روزنامه ها و مجلات خواستار اصلاح روند موجود در میان ناشران قومگرا بودند. اکنون که دادگاه به شکل قانونی با یکی از عمده ترین ناشران نفرت پراکن برخورد کرده است یکبار دیگر، ثابت شد که ادبیات نفرت بخشی از آزادی بیان نیست و همه کشورها نیاز دارند تا برای حفظ سلامت سیاسی جامعه با نفرت پراکنی قومی برخورد کنند. این روند چه در حوزه رسانه و چه در حوزه کتاب حایز اهمیت است. از سویی، وزارت فرهنگ، باید در سیاستهای اجرایی خود به ویژه از منظر هویت ملی و بازدارندگی، تجدید نظر کند. زیرا چنین به نظر می رسد که شیوه های سهل انگارانه آن، نسبتی با سیاست های هویتی کلان و مصالح عالیه کشور ندارد و زمینه ساز تناقض ها می شود.