تحلیل جامعه‌شناختی تحولات جمعیتی در خوزستان

۲۲ مهر, ۱۳۹۳
تحلیل جامعه‌شناختی تحولات جمعیتی در خوزستان

قرار گرفته‌اند و علاوه بر مرزی بودن زیست گاه آنها، فشارها و سختی‌های طولانی را در دوران جنگ تحمیلی تحمل نموده‌اند، واجد اهمیت ویژه می‌باشد. در این راستا، مهم‌ترین سئوالاتی که در این نوشتار تلاش می‌شود به آنها پاسخ داده شود، عبارتند از:
1- تحولات ساختار جمعیتی عرب خوزستان طی سه دهه بعد از انقلاب چه روندی را طی نموده است؟
2- آیا این تحولات در پیوند و متناسب با سیاست‌های کلان جمعیتی جمهوری اسلامی بوده است؟
3-کدام یک از عوامل  فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بیشترین نقش و تأثیر را در این تحولات دارد؟

گزاره‌های تحقیق

 

سازمان‌یابی فضایی جمعیت در جهان سوم از جمله ایران تحت تأثیر ترجمان فضایی سیستم اقتصادی و فرهنگی است که با دخالت‌های متغیرهای خارجی و داخلی در نظام اجتماعی و فرهنگی موجود شکل می‌گیرد. در خوزستان در دهه 1350 رشد جمعیت و به‌ویژه شهر نشینی تحت تأثیر عوامل درون‌زا آهنگی کند داشته است. با شروع فعالیت‌های اقتصادی، استخراج و صدور نفت طی قرون گذشته، عوامل برون‌زا موجب رشد جمعیت حتی در مناطق قومی و عرب‌نشین و شهرنشینی در این منطقه شد. از دهه 1370 به بعد از تأثیر عوامل بیرونی کاسته شد و بر تأثیر عومل درونی از جمله عنصر قومیت و ساختار اجتماعی و فرهنگی منطقه افزوده شد. بنابراین، رشد جمعیت در خوزستان و پدیده شهرنشینی در این منطقه در قبل از انقلاب محصول بسط روابط سرمایه‌داری و نظام متمرکز سیاسی و اقتصادی و بعد از انقلاب متأثر از ساختار قومی و فرهنگی استان بوده است. اما، در عین حال رشد جمعیت در فرایند کلی تقریباً هماهنگ با تحولات جمعیتی در سطح کلان و ملی می‌باشد.

روش تحقیق

رویکرد مطالعه در این بررسی، توصیفی، روش اسنادی و تکنیک مورد استفاده تحلیل آماری است و کلیه داده‌های این تحلیل مستند به اطلاعات مرکز آمار ایران و سازمان ثبت احوال و متون دست اول تدوین شده است. قلمرو جغرافیایی و جامعه مورد مطالعهْ عرب‌هاى ساکن استان خوزستان می‌باشند که یک مجموعه به هم پیوسته را تشکیل مى‌دهند و به‌صورت مختار از پرداختن به عرب‌زبانان سایر نقاط کشور اجتناب شده است. برای بررسی و پاسخگویی به پرسش‌های مطرح شده ابتدا لازم است به اختصار قلمرو جغرافیایی عرب زبانان در ایران تشریح و آن گاه ساختار جمعیتی استان و عرب زبانان در قالب تقسیمات کشوری توصیف گردد.

قلمرو جغرافیایی عرب‌زبانان در ایران

عرب‌های ایران، گروهی از مردم ایرانی هستند که عمدتاً به زبان عربی سخن می‌گویند. تمرکز اصلی سکونت و قلمرو استقرار عرب در ایران، استان خوزستان، شامل منطقه جلگه‌اى استان است که از جنوب شهرهاى دزفول، مسجد سلیمان، رامهرمز و بهبهان آغاز مى‌شود و تا کرانه‌هاى خلیج فارس و اروندرود ادامه دارد. این منطقه نسبتاً وسیع حدود 65 درصد از مساحت استان خوزستان را دربرمى‌گیرد و شامل شهرستان‌هاى خرمشهر، آبادان، شادگان، ماهشهر، اهواز، هویزه، سوسنگرد، بستان، شوش، شوشتر و جنوب دزفول مى‌شود. در عین حال  نقاط دیگری از کشور وجود دارد که در آنجا مردم عرب‌زبان زندگى می‌کنند. این مناطق عبارتند از: (جمعیت مردم عرب زبان نسبت به درصد کل جمعیت این مناطق بسیار محدود است و صرفاً جهت برآورد دقیق موضوع مطرح شده‌اند).
1- اعراب ساکنان شهرستان‌هاى کنگان، نخل تقى، بنار، عسلویه، بندرلنگه و جزایر قشم و کیش در دو استان‌ بوشهر و هرمزگان در سواحل و کرانه‌های خلیج فارس و جنوب ایران
2- عرب‌زبانان ساکن نواحى شمال فکه و شهرستان موسیان واقع در استان ایلام
3- ایلات و عشایر «عرب خمسه» و تیره‌هاى بزرگ «شیبانى» و «جباره» در استان فارس، که قشلاق آنها در اطراف شهرستان‌هاى فسا، داراب، جهرم و رودان احمدى و ییلاق آنان در شمال بندرعباس و لار است. هم‌چنین عشایر و ایلات «باصرى» در منطقه سروستان و باجگاه، تیره «کُردان» در مشهد مرغاب و طایفه «ابوبخش» در شرق سده نیز در زمره اعراب ‌ساکن این استان محسوب می‌شوند.
4- عرب‌زبانانی که به علل مختلفى ازجمله جنگ تحمیلى، یافتن کار و شغل، تحصیل، ازدواج و فعالیت اقتصادى به نقاط مختلف ایران از جمله پایتخت (تهران) مهاجرت کرده و کلنی‌های عرب‌نشین را تشکیل داده یا در درون این مناطق جذب و ادغام فرهنگی شده‌اند؛ اما در عین حال زبان خود را حفظ کرده‌اند و به عربی صحبت می‌کنند.
5- هم‌چنین گروه عرب‌های مهاجر شامل معاودان عراقی و مهاجران از کشورهای عربی که در برخی نقاط ایران زندگی می‌کنند.
تا سال ۱۳۵۷ عرب‌زبان‌های ایرانی 53/1 درصد از جمعیت ایران را شامل می‌شدند. ویکی‌پدیا (دانشنامه آزاد)، جمعیت مردم عرب در ایران را که سازمان‌های خارجی پژوهش‌ و جمع‌آوری کرده‌اند به شرح زیر اعلام نموده است:
1- سازمان سیا: 2 درصد از جمعیت ایران (World Factbook)
2- دانشنامه لوک لکس: 2/2 درصد از جمعیت ایران، معادل با 600000/1 نفر (Looklex Encyclopaedia)
3- بنیاد آمریکای نوین: 7/2 درصد عرب در خوزستان و 1/0 عرب در جنوب ایران (New America Foundation)
4-کتابخانه ملی کنگره ایالات متحده آمریکا: 2 درصد از جمعیت ایران (Library of congress)
5- دانشنامه اتنولوگ: گویشوران زبان عربی با لهجه بین‌النهرینی 000/200/1 نفر (Mesopotamian Spoken Arabic) و گویشوران زبان عربی خلیجی 000/200 نفر (Gulf Spoken Arabic)

نام‌شناسی عرب زبانان در خوزستان

نامی که امروزه برای معرفی استان خوزستان بکار برده می‌شود، ریشه در گذشته‌های نسبتاً دور دارد. درباره وجه تسمیه نام خوزستان دو نظریه بیش از سایر نظریه‌ها اعتبار و پذیرش عمومی دارد. یکی از این نظریه‌ها به منشاء و ریشه محلی مردم این منطقه نسبت داده می‌شود و دیگری بر منشأ جغرافیایی واژه خوزستان تأکید دارد:
الف) منشأ و ریشه محلی نام خوزستان: ریشه «محلی» به وابستگی نام خوزستان به واژه‌هایی نظیر «اوژ»، «خوز»، «هوز» و «هووج» و… پیوند می‌خورد که به سکونت قبیله «اوکسی» در شرق اهواز کنونی مربوط می‌شوند. واژه «اوژ» در زبان پهلوی «هووج» و در زبان فارسی «هوز» ثبت شده است. «ابن منظور» نیز در سال 711 هـ.ق. در کتاب «لسان العرب» به ریشه محلی واژه خوزستان اشاره دارد که «خوز» قبیله‌ای از مردم عجم هستند. در کتاب «مجمع‌التواریخ و القصص» نیز خوزستان به نام «حجوستان» و «حبوجستان» ذکر شده که به نظر می‌رسد از واژه‌های پهلوی «حبوجستان» و «حوجستان» گرفته شده است. پیش از ظهور اسلام نیز این منطقه را «اهواز» مى‌نامیدند؛ چنان‌که محمدبن جریر طبرى، در ذکر وقایع فتح اهواز توسط سپاه اسلام در سال هجدهم هجرى، آن را منطقه‌اى مشتمل بر هفتاد شهر به مرکزیت سوق‌الاهواز معرفى کرده است. پس از آن، تاریخ‌نگارانى همچون گردیزى، بیهقى و نویسنده تاریخ سیستان، نام اهواز را در کتاب‌هاى خود ذکر کرده‌اند. احمد کسروى در کتاب «شهریاران گمنام» حضور مردم عرب را در خوزستان، در دوره اشکانیان، محتمل دانسته است و در شرحى از تاریخ طبرى بدین‌گونه ذکر می‌کند که طایفه‌اى از قبیله معروف «بنى‌تمیم» که نیاى آنها مره‌بن‌مالک‌بن‌حنظله بوده و به «بنوالعم» معروف بودند، با گروه پیروان خود، اردشیر بابکان را در جنگى که با اردوان اشکانى داشته، یارى کرده‌اند. وى در جای دیگری به‌طور خاص، توطّن مردم عرب و زمان حضور آنها در این سرزمین را، سده‌هاى اولیه میلادى و در عهد اشکانیان دانسته است.
ب) منشأ و ریشه جغرافیایی نام خوزستان: در نظریه دیگری از آن جا که «خوز» به معنی «شکر» و «نیشکر» می‌باشد، لذا احتمال زیاد داده می‌شود که این مسئله در ریشه‌یابی وجه تسمیه خوزستان مورد استفاده قرار گرفته باشد. بنابراین از آن جا که استفاده از عناصر شاخص اجتماعی، جغرافیایی و اقتصادی در گذشته برای نامگذاری مکان‌ها، اسامی شهرها و آبادی‌ها متداول بوده است، گستردگی و انحصاری بودن کشت نیشکر در این بخش از کشور استفاده از این واژه برای شناساندن منطقه خوزستان چندان بعید به نظر نمی‌رسد. هم‌‌چنین در گذشته‌های دور برای معرفی خوزستان، چندین بار در سنگ نبشته‌های داریوش هخامنشی، خوزستان با «هووجه» و خوزستانی با «هووجیه» معرفی شده است.

ترکیب و قلمرو جمعیت عرب‌زبانان در خوزستان

خوزستان، یکی از استان‌های پهناور کشور می‌باشد که در جنوب غرب ایران با مساحتی حدود ۶۴ هزار و ۲۳۶ کیلومترمربع در کنار خلیج فارس و اروندرود واقع شده است. این استان از شمال به استان لرستان، از شمال شرق و شرق به استان‌های چهار محال و بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد، از شمال غرب به استان ایلام، از جنوب به خلیج فارس و از غرب به کشور عراق محدود می‌شود. برپایه نتایج نهایی سرشماری عمومی نفوس و مسکن آبان‌ماه ۱۳۷۵ جمعیت استان خوزستان 772/746/3 نفر برآورد شده که از این تعداد ۶۴ درصد در سکونت‌گاه‌های شهری و ۳۵ درصد در سکونت‌گاه‌های روستایی زندگی می‌کردند و ۱ درصد کوچرو بوده‌اند. جمعیت تخمینی عرب‌های استان خوزستان برپایه آمار ذکر شده در آن سال بین ۷۰۰ هزار تا یک میلیون و دویست هزار نفر بوده‌است. براساس اطلاعات حاصل ازسرشماری نفوس و مسکن سال 1390 جمعیت استان خوزستان 720/531/4 نفر می باشدکه نسبت به سرشماری 1385 حدود 6 درصد رشد داشته است. براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 توزیع جمعیت استان خوزستان به تفکیک شهرستان به شرح جدول زیر ارایه می‌شود:

جدول شماره 1: توزیع فراوانی جمعیت استان خوزستان به تفکیک شهرستان در سال 1390

 

نام شهرستان

جمعیت شهری

جمعیت روستایی        جمعیت   غیرساکن
آبادان 228905 42579 ـــ
امیدیه 62862 27558 ـــ
اندیکا 2272 48431 94
اندیمشک 128774 34985 3367
اهواز 1133003 262181 ـــ
ایذه 122013 81581 27
باغملک 43582 63808 60
باوی 54886 34274 ـــ
بندر ماهشهر 257273 20764 ـــ
بهبهان 126304 53270 129
خرمشهر 130707 32994
ـــ
دزفول 287343 131465 4744
دشت آزادگان 51727 48104
 
 

ـــ

(منبع: مرکز آمار ایران ـ سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390)

 

همان‌گونه که ملاحظه می‌شود استان خوزستان یکی از استان‌های پرجمعیت و بزرگ کشور است که دارای 24 شهرستان می‌باشد. مرکز استان خوزستان، شهر اهواز است. از میان شهرستان‌های این استان بیشترین تراکم عرب‌های خوزستان در شهرها و شهرستان‌های اهواز، ملاثانی، شوش، حمیدیه، دشت آزادگان، شادگان، ماهشهر، سربندر، رامشیر، هویزه، سوسنگرد، بستان، امیدیه، خرمشهر و آبادان می‌باشد. در عین حال شهرستان‌هاى شوش، شوشتر، دزفول، اندیمشک، بهبهان و رامهرمز، از شهرهایی هستند که عرب‌ها در آن سکونت دارند. در زیر نقشه و پراکندگی شهرهای استان خوزستان و موقعیت شهرهای عرب‌نشین در استان نمایش داده شده است.

تحولات جمعیتی خوزستان

خوزستان، یکی از استان‌های پر جمعیت و شهرنشین کشور است که در طول دوره‌های مختلف سرشماری از سال 1335 تا 1385 تغیراتی توأم با فراز و فرود داشته است. در این استان، همانند سایر نقاط کشور، دهه 1350 بدلیل افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی، دهه افزایش سریع جمعیت و شهرنشینی به حساب می‌آید.

جدول شماره 2:  جمعیت استان خوزستان و میانگین نرخ رشد سالانه در سال‌های 1390-1345

 

جمعیت استان خوزستان (هزار نفر)
    

دهه مورد سرشماری
    

میانگین نرخ رشد سالانه جمعیت استان
    

درصد رشد سالانه جمعیت در سطح ملی

2187
    

55-1345
    

32/3
    

71/2

2682
    

65-1355
    

06/2
    

91/3

3747
    

75-1365
    

4/3
    

96/1

4275
    

85-1375
    

33/1
    

62/1

4532
    

90-1385
    

17/1
    

29/1

مأخذ: مرکز آمار ایران، نتایج سرشماری‌های عمومی نفوس و مسکن

براساس نتایج سرشماری سال 1355 جمعیت خوزستان 118/187/2 نفر بود که نسبت به سال 1345 معادل 138 درصد رشد یافته است. به عبارت دیگر رشد سالانه جمعیت استان معادل 32/3 درصد بوده است. با وقوع انقلاب اسلامی و متعاقب آن بروز جنگ تحمیلی در طول سال های 67-1359 تحولات مهمی در ساختار جمعیتی استان به‌ویژه در مناطق حاشیه غربی آن بوقوع پیوست. به همین دلیل مقطع 67-1359 را به علت دارا بودن اثرات جمعیتی ناشی از انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی، مقطع بسیار مهمی در تحولات جمعیتی خوزستان می‌دانند. در سال 1365 کل جمعیت استان خوزستان 978/681/2 نفر بوده که نسبت به سال 1355 رشد 123درصدی را نشان می‌دهد. به بیان دیگر نرخ رشد سالانه جمعیت استان خوزستان بین دهه 65-1355 معادل 06/2 در صد و و در برآورد دیگری 91/3 محاسبه شده است. دهه 60 در مقایسه با دهه 50 رشد سالانه جمعیت استان 2/1 در صد کاهش داشته و به 96/1 رسیده است. یکی از مهم‌ترین دلایل آن جنگ تحمیلی و تخلیه شهرها بوده است. در سال 1375 جمعیت خوزستان معادل 772/746/3 نفر ثبت شده که این رقم در مقایسه با دهه 60 رشدی معادل 7/139 درصد را نشان می‌دهد. به بیانی دیگر نرخ رشد سالانه جمعیت در این استان در حدود 4/3 درصد و در دهه 85-1375 معادل 62/1 درصد محاسبه شده است. یکی از مهم‌ترین دلایل این رشد اتمام جنگ در سال 1367 و شروع بازسازی و تخصیص بودجه‌های عمرانی و اعتبارات ملی بوده است. مطابق آمار ثبت شده نرخ رشد جمعیت در استان خوزستان طی سال‌های 84 تا 88 ضمن آن که روند نزولی داشته و از 8/1 درصد رشد سالانه به 3/1 در صد کاهش یافته در مقایسه با کل متوسط نرخ رشد سالانه در کل کشور نیز نرخ مشابه را پیموده است. نرخ رشد جمعیت در خوزستان در پنج ساله 90-1385 29/1 ثبت شده است.
تحلیل تحولات جمعیتی استان خوزستان از منظر رشد جمعیت شهری نیز حائز اهمیت است؛ زیرا شهرنشینی یکی از شاخص‌های میزان توسعه یافتگی اجتماعی و نیز اقتصادی جامعه است. افزایش تعداد شهرها و جمعیت شهرنشین معمولاً بیانگر وجود سطحی از تغییرات اجتماعی، اقتصادی در جامعه و طی مراحل پیشرفت و توسعه است.
هم‌چنین، براساس آمار منتشره از سوی مرکز آمار ایران در سرشماری نفوس و مسکن بخش مربوط به خوزستان؛ تحول جمعیت در شهرهای استان قابل توجه است. در زیر این تحولات در طول چهار دهه 1335 الی 1375 بیان می‌شود. نتایج سرشماری‌ها نشان می‌دهد در دوره 45-1335 بالاترین نرخ رشد جمعیت مربوط به شهر شوش واقع در شمال خوزستان با نرخی معادل 2/12 درصد و پایین‌ترین نرخ رشد مربوط به هویزه در غرب استان معادل 2- ثبت شده است. در دوره 55-1345 شاهد تحول بیشتری در جمعیت شهری استان هستیم. در این دوره علاوه بر این که همه شهرهای استان رشد مثبت را تجربه می‌کنند، بیشترین درصد رشد برای اروندکنار با 3/97 درصد و پایین‌ترین نرخ رشد معادل 7/0 درصد برای آبادان به ثبت می‌رسد. در دهه 65-1355 به دلیل وقوع جنگ تحمیلی شهرهای آبادان، خرمشهر، بستان و حمیدیه تخلیه و هویزه رشدی منفی معادل 1/9- پیدا می کند و دو شهر رامشیر و ایذه رشدی جمعیتی معادل 12 درصد را تجربه می‌کنند. در دهه 75 –1365 بدلیل پایان جنگ و آغاز دوره بازسازی، شاهد بازگشت جمعیت مهاجر به استان، استقرار جمعیت و شروع روند تحولی جدید در مناطق و شهرهای مختلف استان هستیم. نسبت شهرنشینی در کشور از سال 1335 تا 1375 به فاصله هر ده سال برابر 6/31، 9/37، 47، 2/54، 3/61 درصد بود. توجه به آمار نشان می‌دهد که نسبت جمعیت شهرنشین به کل جمعیت (شامل جمعیت روستانشین و عشایر) از دهه 1350 به‌طور فاحشی رشد داشته است. این نسبت در استان خوزستان به ترتیب برابر 1/48، 2/51، 4/57، 5/62 درصد بوده است. مقایسه نسبت شهرنشینی کشور و استان خوزستان نشانگر بالا بودن نسبت شهرنشینی استان نسبت به متوسط کل کشور در همه دوره‌ها است. صرف‌نظر از استان تهران که در همه دوره‌ها بیشترین نسبت شهرنشینی را در کشور داشته است، استان‌های اصفهان و یزد از سال 1345 گوی سبقت را از خوزستان می‌ربایند.
نسبت شهرنشینی هر استان تحت تأثیر تعداد و جمعیت شهرهای آن استان است. جمعیت شهرنشین استان خوزستان در سال‌های 1335 تا 1375 به ترتیب، 5/7، 2/6، 1/6، 8/4، 5/4 درصد جمعیت شهرنشین کشور را تشکیل می‌داده است. تعداد شهرهای استان نیز نشانگر افزایش آنها در فاصله زمانی بین سال‌های 1335 تا 1375 است. تعداد شهرهای استان به ترتیب برابر 15، 18، 23، 24 و 28 شهر است. (تعداد شهرهای استان در سال 1384 برابر 43 شهر است.)
بررسی وضعیت تغییرات شهرنشینی در استان نشانگر نقاط عطفی در تاریخ تغییرات جمعیتی به‌طورکلی و تغییرات جمعیت شهری به‌طور خاص است. نخستین نقطه عطف، از تحولات نقش اقتصادی استان در کشور پس از استخراج نفت و توسعه فعالیت‌های نفتی در این استان ناشی می‌شود. نتیجه این پدیده در بالا رفتن نسبت شهرنشینی استان از سطح متوسط کشور در سال 1335 و داشتن جایگاه دوم پس از تهران و فاصله‌ای فاحش با سومین استان (اصفهان با 3/44) درصد) قابل مشاهده است. این رویداد تا سال 1355 نیز که استان در جایگاه چهارم پس از استان‌های تهران، اصفهان و یزد قرار می‌گیرد، مؤثر بوده است. نقطه عطف دوم در تغیرات جمعیتی و شهرنشینی استان خوزستان رویداد جنگ تحمیلی و تخلیه جمعیت شهرنشین در غرب استان و سایر شهرهای نزدیک مرزها است. تأثیرات این رویداد در تغییرات جمعیتی و شهرنشینی پس از سال 1355 که در سرشماری 1365 انعکاس یافته‌اند، آشکار است.

مقایسه رشد جمعیت خوزستان با سایر مراکز استان‌های کشور

یکی از راه‌های تحلیل روند تحولات جمعیتی یک منطقه مقایسه رشد جمعیت حاصل از ولادت‌های ثبت شده در آن منطقه با دیگر مناطق است. برای این منظور در جدول زیر تعداد موالید ثبت شده در استان‌ها در سال 1390 با یکدیگر مقایسه شده است. همان‌گونه که ملاحظه می‌شود میزان موالید در استان خوزستان در سال 1390 بین 5/20 الی 3/23 در هزار ثبت شده که بعد از استان سیستان و بلوچستان در زمره مناطق با رتبه موالید بالا قرار می‌گیرد. اما در عین حال براساس آمار، تعداد موالید ثبت شده در استان خوزستان در سال 1390 بالغ بر 102507 رویداد بوده که نسبت به سال 1389 حدود 9/0 درصدکاهش داشته است (سالنامه آماری سازمان ثبت احوال خوزستان؛ 1390). اگر به جدول برآورد جمعیت تا افق 1340 که توسط مراکز جمعیتی در قالب چهار وضعیت شامل کاهش باروری 3/1 فرزند، تثبیت باروری 8/1 فرزند، افزایش تا سطح جانشینی 1/2 فرزند و افزایش بالاتر از سطح جانشینی 5/2 فرزند محاسبه شده مراجعه کنیم می‌بینیم که رشد جمعیت کل در افق 1430 در خوشبینانه‌ترین وضعیت یعنی افزایش بالاتر از سطح جانشینی 5/2 فرزند به زیر 8/ درصد و در وضعیت کاهش باروری 3/1 فرزند به 2/٠- درصد می‌رسد. چنین شرایطی برای استان خوزستان که منطقه‌ای با اهمیت محسوب می‌شود؛ شکننده و آسیب‌زا می‌باشد. (برای درک بهتر این مسئله به جدول برآورد زیر مراجعه شود)

 

جدول شماره ٣: پیش‌بینی رشد جمعیت کل کشور در دوره‌های پنج‌ساله تا افق 1430 شمسی با چهار فرض باروری

شرح
    

کاهش باروری

(1 فرزند)
    

تثبیت باروری (١ فرزند)
    

افزایش تا سطح جانشینی (٢ فرزند)
    

افزایش بالاتر از سطح جانشینی (٢ فرزند)

1295-1290
    

11/1
    

15/1
    

17/1
    

20/1

1400-1295
    

87/0
    

95/0
    

00/1
    

07/1

1405-1400
    

61/0
    

71/0
    

79/0
    

88/0

1410-1405
    

42/0
    

55/0
    

65/0
    

76/0

1415-1410
    

28/0
    

45/0
    

58/0
    

72/0

1420-1415
    

13/0
    

35/0
    

52/0
    

70/

1425-1420
    

06/0-
    

21/0
    

42/0
    

65/0

1430-1425
    

30/0-
    

03/0
    

28/0
    

56/0

 

برای تکمیل این بحث مقایسه نرخ رشد طبیعی جمعیت کشور (R.N.I) طی سال‌های 1384 لغایت 1388 در برخی از استان‌های کشور ارایه می‌شود.

جدول شماره 4: مقایسه نرخ رشد سالانه جمعیت کشور در برخی از استان‌های کشور

سال
    

1384
    

1385
    

1386
    

1387
    

1388

نرخ رشد طبیعی جمعیت در کل کشور
    

31/1
    

23/1
    

24/1
    

26/1
    

23/1

آذربایجان شرقی
    

23/1
    

16/1
    

14/1
    

16/1
    

17/1

آذربایجان غربی
    

58/1
    

54/1
    

47/1
    

49/1
    

54/1

اردبیل
    

37/1
    

35/1
    

37/1
    

39/1
    

28/1

خوزستان
    

81/1
    

67/1
    

17/1
    

19/1
    

32/1

کردستان
    

33/1
    

30/1
    

26/1
    

28/1
    

31/1

سیستان و بلوچستان
    

6/2
    

51/2
    

7/2
    

75/2
    

57/2

(منبع: سازمان ثبت احوال کشور)

 

 

جدول شماره 4: مقایسه نرخ رشد سالانه جمعیت کشور در برخی از استان‌های کشور

سال
    

1384
    

1385
    

1386
    

1387
    

1388

نرخ رشد طبیعی جمعیت در کل کشور
    

31/1
    

23/1
    

24/1
    

26/1
    

23/1

آذربایجان شرقی
    

23/1
    

16/1
    

14/1
    

16/1
    

17/1

آذربایجان غربی
    

58/1
    

54/1
    

47/1
    

49/1
    

54/1

اردبیل
    

37/1
    

35/1
    

37/1
    

39/1
    

28/1

خوزستان
    

81/1
    

67/1
    

17/1
    

19/1
    

32/1

کردستان
    

33/1
    

30/1
    

26/1
    

28/1
    

31/1

سیستان و بلوچستان
    

6/2
    

51/2
    

7/2
    

75/2
    

57/2

(منبع: سازمان ثبت احوال کشور)

 

مطابق آمار مذکور نرخ رشد جمعیت در استان خوزستان طی سال‌های 84 تا 88 ضمن آن‌که روند نزولی داشته و از 8/1 درصد رشد سالانه به 3/1 درصد کاهش یافته در مقایسه با کل متوسط نرخ رشد سالانه در کل کشور نیز نرخ مشابه را پیموده است. این نکته مؤید آن است که استان خوزستان بنابه دلایل ژئوپلیتیک و شرایط خاص منطقه‌ای باید مورد توجه بیشتر برنامه‌ریزان جمعیتی قرار گرفته و سیاست‌های تشویقی جمعیتی در آن اعمال شود.

در پایان این نوشتار برای رسیدن به جمع‌بندی دقیق‌تر و درک بهتر تحولات جمعیتی در استان خوزستان لازم است از شاخص CBR میزان خام موالید که مؤید میزان موالید سالانه در این منطقه می‌باشد، استفاده نمایم. مهم‌ترین منبع تولید این آمار سازمان ثبت احوال کشور است که این آمار از طریق این مرجع اخذ شده و از دقت بالایی برخوردار است.

 

 

جدول شماره 5: محاسبه میزان خام موالید (CBR) در سال 1388 به تفکیک مناطق کشور برحسب داده‌های ثبتی

مقایسه مناطق
    

میزان خام موالید

کل کشور
    

5/18

آذربایجان شرقی
    

2/18

آذربایجان غربی
    

8/20

اردبیل
    

6/18

خوزستان
    

5/22

سیستان و بلوچستان
    

7/31

چهارمحال و بختیاری
    

0/21

کهگیلویه و بویراحمد
    

8/22

لرستان
    

9/19

کردستان
    

6/18

(منبع: سازمان ثبت احوال کشور ـ مجموعه آماری کشور در سال 1388)

 

همان‌گونه که مشاهد می‌شود بعد از استان سیستان و بلوچستان بیشترین نرخ موالید خام در سال 1388 با 5/22 درصد مربوط به خوزستان می‌باشد. این در حالی است که  نرخ موالید خام در سطح ملی 5/18 می‌باشد. معنای این داده آماری آن است که نرخ رشد موالید خام در خوزستان تقریباً 4 درصد بیشتر از نرخ موالید خام در سطح ملی و کشوری است.

 

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

– براساس نتایج نهایی سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390، جمعیت استان خوزستان 4531720 نفر و معادل 03/6 درصد جمعیت کل کشور بوده و از این لحاظ در رتبه پنجم در بین استان‌های کشور  قرار دارد.

– نسبت جنسی در جمعیت استان 102 می‌باشد؛ یعنی به ازاء هر 100 نفر زن و دختر 102 نفر مرد و پسر وجود دارند.

– نرخ رشد جمعیت استان در دهه‌های 65-55 و 85-75- و 90-85 به دلیل مهاجر فرستی استان به‌ویژه در دهه 65-1355 که مقارن با جنگ تحمیلی بوده کمتر از میزان مشابه در کل کشور و در دهه 55-1345 و 75-1365 بیشتر از میزان مشابه در کل کشور بوده است. یکی از مهم‌ترین دلایل بالاتر بودن نرخ رشد جمعیت در دهه 75-1365 بازگشت مهاجرین جنگ تحمیلی بوده است.

– میانگین نرخ رشد سالانه جمعیت استان خوزستان در سال‌های 90-1385؛ 17/1 درصد بوده در صورتی که متوسط رشد جمعیت در کل کشور 23/1 ثبت شده است. این نرخ رشد بدون احتساب مهاجرین وارد شده و خارج شده؛ 41/1 محاسبه شده است.

– در سال 1391 نرخ رشد جمعیت شهری و روستایی خوزستان به ترتیب 38/1 و 68/0 درصد بوده است.

– با توجه به موقعیت حساس و استراتژیک استان خوزستان پایین بودن نرخ رشد جمعیت استان در میان‌مدت و بلندمدت تهدیدی برای این منطقه محسوب می‌شود که باید در این مورد چاره‌اندیشی شود. مهم‌ترین راه‌کار در این خصوص تشویق خانواده‌ها و جامعه به افزایش زادو ولد، جلوگیری از مهاجرت جمعیت به بیرون استان و حفظ جمعیت بومی در منطقه از طریق فراهم‌سازی زمینه‌های شغلی، معیشتی و رفاهی، توسعه زیرساخت‌های اقتصادی و فرهنگی، حل مشکلات زیست محیطی و آب، و تسریع در بازسازی مناطقی است که هنوز ناتمام مانده است