«ایران ساسانی» در کانون مباحث کنفرانس مرکز به اصطلاح « نظامی» در آکسفورد

۳۰ خرداد, ۱۳۹۵
«ایران ساسانی» در کانون مباحث کنفرانس مرکز به اصطلاح « نظامی» در آکسفورد

در مقاله «شور و شوق های خزری: قواعد ماه محرم و روابط بین قومی در سال های اولیه قرون وسطی» که در همایش برگزار شده توسط «مرکز نظامی گنجوی» دانشگاه آکسفورد انگلیس ارایه شد، بهره برداری های سیاسی از آیین های عزاداری در جهان تشیع مورد بررسی قرار گرفت.

مرزهای ایرانی ساسانی و فرهنگ ایرانشهر عمده ترین موضوع مقالات و پژوهش‌های «روابط بین خرزی» در دانشگاه آکسفورد را تشکیل داد.

به گزارش «آذری‌ها» به نقل از خبرگزاری ترند ، در همایش «روابط بین خزری»  که توسط «مرکز نظامی گنجوی» دانشگاه آکسفورد در کالج بریسنوز Brasenose این دانشگاه برگزار شد، دکتر ایرینا شینگیرای ، از محققان مرکز نظامی گنجوی و کارشناس تاریخ و انسان شناسی در مقاله مربوط به قواعد ماه محرم گفت: «در مناطق اطراف خزر در اواسط هزاره نخست، گروه های کوچ نشین ترک – فارس از مراسم های عزا  در سطوح عالی سیاسی و نیز در سطح جمعیت های محلی، برای مقاصد سیاسی استفاده می کردند.»

در این مقاله افزوده شده است: «در مرز های ترک – فارس، از قواعد ماه محرم به طرز خاصی استفاده می شد و طوایف بیابانگرد ارتباط مستمر با مردم یکجانشین [ ایرانیان] داشتند و گسترش این قواعد در منطقه خزر و خارج از آن ، موثر واقع شده اند.»

در این مقاله آمده است: «پس از آمدن اسلام به این منطقه، مراسم های عزاداری در چارچوب اسلام شیعی به مصیبت کربلا مرتبط شد.»

همچنین در پایان این کنفرانس ، پرفسور ادموند هرتزیک ، استاد موسسه شرق شناسی دانشگاه آکسفورد، در جمع بندی مقالات ارایه شده در این همایش، مقاله ایرینا شینگیرای درباره مراسم های عزاداری و تاثیرات سنت های محرم و عاشورا  در چارچوب تشیع در دوره پس از اسلام را مهم ارزیابی کرد.

در این همایش مقالات مهمی نیز درباره ایران دوران ساسانی و آثار باستانی کشف شده مربوط به آن دوران ارایه شده است.

در یکی از این مقالات که توسط ابرهارد زائوور  Eberhard Zauer  ، استاد «موسسه ایران شناسی » و «جمعیت  تبلیغ رم شناسی» انگلیس  ارایه شد، آمده است در قرون چهارم و پنجم ، ایران در زمان حاکمیت ساسانی در مقایسه با رم دارای نظام دفاعی قوی تری بود. این مقاله تحت عنوان «انطباق با شرایط محلی؛ سیستم دفاعی امپراطوری ساسانی در مرزهای شمالی تا ایبریا» ارایه شده است.

در ابتدای این کنفرانس نیز ، پرفسور روبرت هایلند، رییس انگلیسی مرکز نظامی گنجوی دانشگاه آکسفورد و نرگس پاشایوا، رئیس باکو این مرکز گزارشی از فعالیت های دوساله مرکز نظامی گنجوی دانشگاه آکسفورد ارایه دادند.

یکی دیگر از مقالات ارایه شده در این همایش ، از طرف پرفسور “مرتضلی گاجی اف” مدیر دپارتمان باستان شناسی «مرکز داغستان» آکادمی ملی علوم روسیه  در موضوع « شهر دربند، به عنوان یک مرکز اسلامی: کشف و شناسایی مکان های عبادت مسلمانان در قرون هفتم تا سیزدهم»  بود.

دکتر کریم علیزاده، استاد باستان شناسی در دانشگاه هاروارد نیز مقاله خود را در موضوع « ارتباطات مناطق مسکونی دشت مغان (ایران) در دوره ساسانی و اوایل دوره اسلامی» ارایه کرد.

کریستین هاپر، از دانشگاه دورهایم انگلیس و دانشگاه «ساسکاتچوان» کانادا، مقاله ای تحت عنوان «وسایل ارتباطی در مرزهای ساسانی : راه های ارتباطی در دشت گرگان در شمال شرق ایران» ارایه کرد.

در حاشیه برگزاری این همایش ، کارشناسان انگلیسی زبان فارسی و هنر های ایرانی نیز با نشان دادن آثار باستانی و مینیاتورها و نقاشی های متعلق به مکتب شیراز  به خانم نرگس پاشایوا،  تفسیرهای علمی این آثار را نیز برای وی توضیح دادند.

خانم نرگس پاشایوا نیز با ابراز تاسف در مورد اینکه آثار دانشمندان جمهوری باکو در زمان شوروی، به زبان های اروپایی ترجمه و منتشر نشده است، خواستار انتشار ترجمه های اروپایی آثار متخصصان و دانشمندان جمهوری باکو شد.

به گزارش خبرگزاری ترند، خانم نرگس پاشایوا، مدیر شعبه دانشگاه دولتی مسکو در باکو و رییس باکویی «مرکز  نظامی گنجوی دانشگاه آکسفورد» از جمهوری باکو در سخنرانی خود ، ضمن رد متدلوژی تاریخ نویسی زمان شوروی و غیرعلمی دانستن آن، گفته است که تاریخ جمهوری باکو باید «بازنویسی» شود!

نرگس پاشایوا گفت : « پنج سال قبل، تاسیس مرکز نظامی گنجوی در دانشگاه معتبر آکسفورد، کاری غیرقابل باور تلقی می شد، اما اکنون همایش های علمی بزرگی با حضور اساتید برجسته از انگلیس و آمریکا و روسیه در این مرکز برگزار می شود».

 

***

 

لازم به توضیح است که مرکز به اصطلاح نظامی گنجوی در دانشگاه آکسفورد توسط دستگاه تاریخ نویسی دولتی جمهوری باکو با هدف بین المللی سازی تحریف تاریخ ایران و آذربایجان تاسیس شده است. نرگس پاشایوا ( خواهر زن الهام علی اف) و رافائل حسین اف ( مدیر موزه نظامی در باکو) از بنیانگذاران این مرکز در دانشگاه آکسفورد هستند. رژیم باکو بودجه و هزنیه های این مرکز را تقبل کرده است.

اما به نظر می رسد با وجود کوشش‌هایی اولیه در راستای تحریف تاریخ در سطح بین المللی موفقیت کمی نصیب رژیم باکو از این جهت شده است. اختصاص یافتن بیشتر مباحث ایران شناسان به موضوعات ایران دوره ساسانی و باقی ماندن تاریخ آران و آلبانیا ذیل تاریخ ایران در مباحث ایران شناسان این مرکز نشان دهنده‌ی سطحی و کودکانه بودن ادعاهای دستگاه تاریخ نگاری جمهوری باکو است به طوری که خارج از قلمرو سیاسی آن کسی این ادعا را جدی نمی گیرد.

جالب این که کارشناسان انگلیسی این مرکز در پایان نشست آثار باستانی و مینیاتورها و نقاشی های متعلق به «مکتب شیراز» را به خانم پاشایوا نشان داده اند، این رفتار معنادار در مرکز تحریف تاریخ که با هزینه رژیم باکو راه اندازی شده است ، باید پیامی از سوی جامعه دانشگاهی به دستگاه تاریخ نگاری وارنه مبنی بر «بازگشت به خویشتن» تلقی کرد. برآمد عمده نشست اخیر این نکته مهم بود که «آران و قفقاز» هرگز تاریخ، هنر و فرهنگی مستقل از ایران نداشته اند و این جوامع همواره باید قلمرو «ایران فرهنگی» تعریف می شوند.

از سوی دیگر اشاره مهم نرگس پاشایوا مبنی بر لزوم «بازنویسی تاریخ» نشان از عزم رژیم باکو در راستای تحریف تاریخ و در قالب «بازنویسی» است. باید پرسید مگر غیر از این است که تاریخ مناطق مسلمان نشین قفقاز و آران در دوران شوروی توسط تاریخ نگاران پان آذریست مانند میرزا ابراهیم اف، سید اف و غیره با رویکردی ضد ایرانی نوشته شده بود؟

 البته «پندار آذربایجان تاریخی و مستقل» که محور اصلی تحریف تاریخ توسط رژیم باکو به شمار می رود، به قدری واهی و دروغین است که با تحریفات دوران شوروی تامین نخواهد شد و برای جا انداختن آن به «تخیلات» بیشتری نیاز است.

واکنش عصبی خانم پاشایوا پس از دریافت پیام تلویحی دانشمندان آکسفورد مبنی و تکرار دیگر بار ایده «بازنویسی تاریخ»و «لزوم ترجمه آثار مورخان باکویی به زبان های اروپایی» تا اندازه قابل درک است. در کتابهای تولید شده توسط نویسندگان باکویی کاسه ها و مینیاتورهای شیراز می تواند به نفع میراث فرهنگی “ترکان اوقوز” مصادره شود، اما این ادعا در مجامع دانشگاهی اروپا به ویژه کرسی های ایران شناسی در حد یک شوخی و یا طمع برآمده از عقده حقارت تلقی خواهد شد.

می دانیم که خانم پاشایوا و تیم همراه ( آکیف علیزاده، میخائیل جبار اف و رافائل حسین اف) با امید و آرزوی ضربه به تاریخ ایران اقدام به تاسیس مرکز نظامی در آکسفورد کردند، و این نکته را نیز می دانیم که دانشگاه آکسفورد از نام انتخابی توسط این تیم ( نظامی گنجوی) تعجب کرده و از آنها پرسیده شده بود که چرا نام یک شاعر ایرانی را برای مرکز خود انتخاب کرده اید!

بنابراین این تیم در نخستین تجربه خود به سدی به نام حقیقت برخورد کرده است و لاجرم چاره ای ندازد جز پناه بردن به آثار همان “متخصصان باکویی”!

 

 

 

 

 

 

 

خانم نرگس پاشایوا در حال شنیدن توضیحات کارشناسان آکسفورد پیرامون هنر ایرانی ( مکتب شیراز) :