برای بیشتر مناطق اروپا و خاورمیانه، بحران پناهندگان در سوریه فاجعه ای انسانی بود. کودکان سوری در خیابان های موصل آدامس می فروشند و در مزارع بقاع لبنان محصول می چینند. تلویزیون اردن وضعیت گرفتاری دختران پناهنده را برجسته می کند، دخترانی که روزی آرزو داشتند پزشک یا وکیل شوند به عنوان همسر دوم اختیار می شوند. سوری ها در تلاشی ناامیدانه برای رسیدن به اروپا سوار قایق های چوبی می شوند. برخی به سرانجام می رسند و خیلی ها موفق نمی شوند.
ترکیه میزبان بیشترین پناهندگان سوری در میان تمامی کشورها است و به اعتبار ترکیه این کشور و مردمش منابع قابل توجهی را برای سلامت و رفاه آنها اختصاص داده اند. با این وجود جایی که دیگران فاجعه می بینند، رجب طیب اردوغان فرصت می بیند. او نه تنها تهدید به تخلیه پناهندگان در سواحل اروپا کرده تا امتیازات دیپلماتیک بزرگتری را باج گیری کند بلکه از پناهندگان عمدتا اهل سنت برای جنگ جمعیتی علیه اقلیت ترک که اردوغان از هویت آنها رنج می برد یا می خواهد کمرنگشان کند استفاده کرده است.
به گفته نمایندگان پارلمان ترکیه و مقامات استانی، مقامات عالی اردوغان به اعراب سنی گفته اند سوری ها از اردوگاه های پناهندگی اجتناب کنند و همچنین امتیاز شهروندی ترکی را به دست آورند تا زمانی که آنها یا در مناطق عمدتا علوی نشین در هاتای یا در شهر و روستاهای کردنشین جنوب شرق ترکیه مستقر شوند. در هر دو مورد اهداف اردوغان ساده است: با استفاده از اسلام گرایان سنی جمعیت اقلیت ها را کم یا تعادل را در مناطق نزدیک به حزب خود جبران کند. اردوغان در مناطق تحت سلطه کردها در سوریه از همان استراتژی استفاده کرده است. واقعیت سیاست او پاکسازی قومی مرزهای سوریه بوده است، مناطق را از کردها، مسیحیان و یزیدیان خالی کند و آنها را با جوامع اسلام گرای سنی جایگزین نماید. در هر حالت این واقعیت است که دیپلمات ها به مسیر دیگری نگاه کرده و استراتژی اردوغان را تایید کردند.
شاید این موفقیتی باشد که اکنون اردوغان و متحد آذربایجانی اش الهام علی اف برای تکرار استراتژی ناگورنو قره باغ رهبری می کنند. اسنادی که در جریان جنگ اخیر ارمنستان و آذربایجان و همچنین بازجویی از زندانیان نشان می دهد که ترکیه حمل و نقل بیش از ۷ هزار و ۷۰۰ اسلامگرای سوری به آذربایجان را در ماه های قبل از آغاز جنگ ۲۷ سپتامبر تسهیل کرده است. چندین خبرنگار حضور مزدوران سوری را به صورت مستقل در آذربایجان تایید می کنند. با آتش بس مزدوران سوری حداقل کسانی که از جنگ جان سالم به در برده اند در آذربایجان باقی مانده اند. علیرغم تمام گفته های علی اف در مورد قره باغ به عنوان قلب آذربایجان تعداد کمی از آذری ها می خواهند در آنجا زندگی کنند:
جمعوری آذربایجان کشور نفت خیزی است و بیشتر مشاغل و زیرساخت ها در حوالی باکو ۲۵۰ مایل فاصل دارد. در حالی که اردوغان و علی اف ممکن است منطقه را از مسیحیان پاک کنند جایگزینی آنها با مزدوران یک بمب ساعتی برای جنوب قفقاز خواهد بود. آنها نه تنها در جمهوری آذربایجان اکثریت شیعه تنش ایجاد می کنند بلکه اگر سعی کنند با جهادیان در شمال قفقاز ارتباط برقرار کنند می توانند هم منطقه را بی ثبات کنند و هم مداخلات روسیه در منطقه را تحریک نمایند.
ترکیه زمان جنگ را کاملا برنامه ریزی کرده است. اردوغان متوجه شده که واشنگتن هم به دلیل انتخابات و هم بحران کووید ۱۹ درگیر است. با این وجود دیگر هیچ دلیلی برای منفعل بودن وجود ندارد. روسای مشترک گروه مینسک فرانسه، روسیه و آمریکا باید از جمهوری آذربایجان بازداشت کلیه مزدوران را بخواهند. همانطور که بسیاری از سربازان دولت اسلامی و اعضای خانواده شان در شمال شرق سوریه زندانی هستند، مزدوران سوری جنگ قره باغ نیز باید به عنوان مبارزان غیرقانونی بازداشت شوند. منفعل بودن نه تنها باعث بی ثبانی منطقه می شود بلکه باعث خشونت مذهبی و بازی های جمعیت شناختی بعدی است زیرا اردوغان و اکنون علی اف به این نتیجه رسیده اند که به معنای واقعی کلمه می توانند با کشتار کنار بیایند.
مایکل روبین
نشنال اینترست