سالار سیفالدینی در گفتگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی با اشاره به مخالفتهای برخی احزاب و گروههای سیاسی جمهوری آذربایجان در خصوص توافقنامه سهجانبه آتشبس در قرهباغ که 10 نوامبر 2020 به امضاء رهبران سه کشور ارمنستان، جمهوری آذربایجان و روسیه رسید، خاطرنشان کرد: بخشی از مخالفتها به این دلیل است که رقبای سیاسی و حزبی الهام علیاف، سعی میکنند موفقیتهای کسب شده به ابزاری برای انتخابات آینده تبدیل نشود.
وی به نزدیک بودن زمان برگزاری انتخابات در جمهوری آذربایجان اشاره کرد و گفت: حزب حاکم حتماً استفاده تبلیغاتی و انتخاباتی وسیعی از تحولات موجود در جبهه قرهباغ خواهد کرد، اما درعینحال بنا بر وعدهای که حاکمیت باکو به مردم داده بود، قرار بود منطقه قرهباغ کوهستانی آزاد شود، درحالیکه اکنون این اتفاق بهطور کامل رخ نداده است.
این پژوهشگر حوزه قفقاز افزود: منطقه مورد مناقشه دارای دولایه بود؛ یکلایه 4 هزار و 400 کیلومترمربعی که خود قرهباغ کوهستانی بود و در زمان اتحاد شوروی بهصورت استان خودمختار تحت نظارت آذربایجان شوروی قرار داشت و هفت منطقه اطراف قرهباغ کوهستانی که در زمان شوروی جزء قرهباغ نبودند بلکه استانها و یا شهرستانهای جمهوری سوسیالیستی آذربایجان شوروی بهحساب میآمدند که در آن منطقه واقع شده بودند.
سیفالدینی ادامه داد: در جنگ دهه 90 این مناطق هم از ناحیه ارامنه قرهباغ به تصرف درآمد. اکنون همه آن هفت منطقه دوباره تحت حاکمیت باکو درآمده ولی مسئله قره باغ کوهستانی لاینحل مانده است. درواقع فقط بخشی از قرهباغ کوهستانی، یعنی در ناحیه «هادرود» و «شوشی»، تحت کنترل آذربایجان درآمده و در رابطه با خود منطقه شوشی هم که به کنترل آذربایجان درآمده، تردید است. چراکه فعلاً آذربایجان جاده ارتباطی برای ارسال تجهیزات یا نیرو به شوشی ندارد که بهطور مستقل بتوانند بروند و معلوم نیست که وضعیت حقوقی آن منطقه در آینده چه خواهد شد.
کنترل قرهباغ توسط روسها مشکل بزرگ علیاف
وی با اشاره به استقرار نیروهای نظامی روسیه در این مناطق، افزود: در حقیقت روسها هستند که منطقه قرهباغ را کنترل میکنند و این یک مشکل بزرگ برای آذربایجان و الهام علیاف است و این انتقاد به او مطرح میشود که آن مناطق که ذاتاً متعلق به جمهوری آذربایجان بوده، باید برمیگشت. اکنون در «استپاناکرت»، پایتخت سابق ناگورنو قرهباغ، شاهد حاکمیت روسها هستیم و در این مناطق پرچم روسیه بالا رفته است!
وی در تشریح دیگر عوامل نارضایتی مخالفان از توافقنامه آتشبس، ادامه داد: ارتش و قوای جمهوری آذربایجان تا چند کیلومتری استپاناکرت، یعنی پایتخت ناگورنو قرهباغ که ارامنه آنجا حضور داشتند، یعنی محل حضور هیئت دولت، رئیس مجلس و وزیر خارجهشان بوده، رفت ولی عقبنشینی کرد، ادامه نداد و منطقه را به روسها واگذار کرد! اینها از مهمترین دلایل نارضایتی هستند که اپوزیسیون از آقای الهام علیاف درباره آنها سؤال خواهد کرد و با فروکش کردن هیجانات ناشی از پیروزی در جنگ نگاههای واقعگرایانه بیشتر مطرح خواهند شد.
ضرورت توجه به اظهارات سران آذربایجان و ترکیه
این پژوهشگر حوزه قفقاز با تأکید بر اینکه با توجه به پایان نیافتن این مناقشه این انتقادات میتواند بسیار تعیینکننده باشد، گفت: سخنرانیها و اظهارات رهبران سیاسی در مورد تحولات اخیر، بهویژه اظهاراتشان در رژه پیروزی 20 آذر که در باکو برگزار شد، باید بهدقت از سوی ناظران بهویژه در ایران بررسی شود.
سیفالدینی توضیح داد: آقای اردوغان در رژه 20 آذر گفت که مبارزه ائتلاف آنها در چند جبهه سیاسی و نظامی همچنان ادامه خواهد داشت، این خیلی مهم است. الهام علیاف نیز برای دومین بار در سالهای اخیر به این مطلب اشاره کرد که؛ ایروان و منطقه «زنگه زور» که همان استان هممرز ایران و ارمنستان است، جزء اراضی تاریخی کشورش است و در گذشته به قلمرو آنها تعلق داشته! این چه معنایی دارد؟
شعلهور شدن مناقشه، تجلی قلمروسازی جدید ترکیه
وی ادامه داد: این صحبتها باید بهدقت از سوی تحلیلگران بررسی شود و درواقع چشمانداز ادامه جنگ و سرایت آن به خاک اصلی ارمنستان یا مناطق دیگر را پیش روی ما باز میکند. همه اینها در حقیقت در ثبات منطقه بسیار تعیینکننده است و ممکن است که هرلحظه دوباره جنگ در منطقه دیگری آغاز شود. ناحیه قرهباغ، بخشی از کریدور استراتژیک مدیترانه و چین است و الگوی بحران در آن چند سطحی است. شعلهور شدن مناقشه در مهر 99 درواقع تجلی قلمروسازی جدید ترکیه در منطقه بود.
ملاحظات حضور ایران در بازسازی مناطق آسیبدیده قرهباغ
این نویسنده و پژوهشگر حوزه قفقاز همچنین در خصوص طرح ایران برای کمک به بازسازی مناطق آسیبدیده قرهباغ نیز اظهار داشت: در بحث بازسازی و بهطورکلی حضور اقتصادی سایر بازیگران در این جغرافیا باید چند ملاحظه را در نظر داشته باشیم؛ اول اینکه بازسازی ایران بیشتر به شهرستانها و استانهای جنوب مناطق آزادشده که هممرز با ایران هستند معطوف میشود، چراکه به خاطر هممرزی با کشور ما بسیاری از هزینهها برای شرکتهای ایرانی، نسبت به سایر بازیگران، ارزانتر تمام میشود و طبیعتاً در یک مناقصه هزینه کمتری را پیشنهاد خواهند کرد.
وی بابیان اینکه باید سناریوی خوشبینانه و بدبینانهای را در این رابطه نظر گرفت، ادامه داد: در سناریو خوشبینانه، ایران در بازسازی و اقتصاد قرهباغ حضور خواهد داشت. فقط بازسازی نیست، ممکن است صدور کالاها و یا محصولات مصرفی ایران و غیره باشد. در حوزه کشاورزی و آب هم ایران ظرفیتهای خیلی زیادی دارد؛ اما کار ایران در اینجا بهویژه در زمینه عمران و بازسازی حساس است و باید با رقبای اقتصادی دیگری مانند ترکیه و اسرائیل، حتی درزمینه معدن با بریتانیا رقابت کند.
سیفالدینی حوزه بازسازی ابنیه تاریخی و بهویژه ابنیه مذهبی و مساجد این منطقه را که از زمان اتحاد شوروی بهویژه بعد از استالین آسیبهای جدی دیدهاند را قابلتوجه عنوان کرد و گفت: این مرمت کاری، حوزه تخصصی مرمت کاران ایرانی است. تقریباً شاید در هیچ جای دنیا گروهی وجود نداشته باشد که بتواند این ابنیه، بهویژه مساجد را تعمیر کنند.
وی ادامه داد: بههرحال ایران در این زمینه اعلام آمادگی کرده و در تحلیل نهایی، معادلات اقتصادی را احتمالا بازیگرانی رقم میزنند که معادله نظامی را قبلاً رقم زدند؛ اما مرزهای طولانی ایران در این منطقه یک واقعیت ژئوپلیتیک است که میتواند خود را به بقیه فاکتورها تحمیل کند.
سیفالدینی در پایان تأکید کرد: اگر بخواهیم به اقتصاد سیاسی این مناطق نگاه بلندمدت داشته باشیم باید همه معادلات نظامی و امنیتی را در سه سطح محلی، منطقهای و جهانی مورد ارزیابی قرار دهیم، اظهارات رهبران را بهدقت بررسی کنیم و استراتژیهای سرمایهگذاری کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت را با توجه به معادلات موجود تدوین کنیم. قطعاً چشمانداز جدیدی از سرمایهگذاری حسابشده ایران در این مناطق وجود دارد و میتواند آینده دار باشد.