نتایج جنگ قراباغ کوهستانی و انعقاد توافقنامه آتش بس در نهم نوامبر 2020 موجب جابجایی معناداری در قلمروهای سرزمینی و اقتصادی پیشین شده است. در حال حاضر، بر اساس آخرین تغییرات میدانی، مناطقی در جنوب منطقه قراباغ کوهستانی یعنی شهرستان هایی در حد فاصل اصلاندوز تا مرز ارمنستان، دست به دست شده و به کنترل نیروهای جمهوری آذربایجان درآمده است. این مسئله فرصت هایی برای ایران به وجود آورده که ناشی از مزیت های جغرافیایی و هم مرزی با نواحی چهار منطقه استراتژیک درگیر است.
فرصت های اقتصادی در باکو
این منطقه وسعتی حدود 140 کیلومتر در نوار مرز ایران (شرق به غرب) و عمق حدودا 30 کیلومتر (به سمت قراباغ کوهی) دارد. مناطق مذکور در سه دهه گذشته خالی سکنه بوده و اکنون فاقد زیرساختهای لازم برای زندگی، بازرگانی و اقامت هستند و طبعا دارای نیازهای مبرم در حوزه زیرساخت همچون جاده ،پل، سدّ، برق رسانی، انرژی و…می باشند. از سوی دیگر نزدیکیِ این مناطق به شمالغرب ایران و فاصله زیاد از باکو موجب ارتقای مزیت اقتصادی و ژئواکونومیک ایران برای برق رسانی، اجرای پروژه های آبادسازی، صادرات کالا، صادرات خدمات و… شده است. این مزیت پیش از هر چیز ناظر بر عنصر فاصله است که تفاوت معناداری در شتابِ فرایندها و میزان هزینه ها ایجاد میکند. همین مسئله دیپلماسی اقتصادی کشور را برای بازسازی این مناطق فعّال کرده است. در همین راستا مسئولان وزارت خارجه و سفارت ایران در باکو، نشستهای متعددی با مسئولان وزارت صمت و استانداریهای اردبیل و آذربایجانشرقی برگزار کرده اند. همچنین ستادهایی برای بازسازی و یا صادرات کالا در این استان ها تاسیس شده است که وظیفه آنها پیشبرد و مدیریت داخلی سیاست های فوق است.
مزیت های ژئوپلیتیک ایران در نوار مرزی، با این مناطق و مسدود بودن شهرستان های فضولی، زنگیلان، قبادلی و جبرائیلی از جهت «غرب» فرصت های تازه ای برای ایران در عرصه کشاورزی، دامداری، صادرات برق، مدیریت آب، صادرات کالا و خدمات آبادانی ایجاد کرده است. ایران می تواند در این خصوص به کشت فراسرزمینی و دامپروری فکر کند. عباس موسوی، سفیر ایران در باکو، اعلام کرده است که با توجه به پیش بینی بودجه دو میلیارد دلاری برای بازسازی قراباغ کوهستانی در 2021 و بودجه ده میلیارد دلار در پنج سال آینده شرکت های ایرانی باید از مزایای اقتصادی این فرصت بهره برداری کرده و وارد فضای رقابتی با سایر شرکتهای بین المللی شوند.
فرصت های اقتصادی در ارمنستان
بخشی دیگر از تغییر موازنه نیروها به تیرگی روابط سیاسی بین ترکیه و ارمنستان باز میگردد که اثر خود را در اقتصاد از هم اکنون نشان داده است. هر چند ترکیه پس از سقوط کلبجر در 1993 روابط دیپلماتیک خود را با ارمنستان قطع و مرز خود را با این کشور بست، اما جریان صادرات کالاهای ترکیه به ارمنستان به ویژه از مسیر گرجستان ادامه داشت. جالب این جا است که طی این سالها لابی های اقتصادی و سیاسی مرتبط با آنکارا و باکو، با فشار به ایران، تلاش کرده بودند تا روابط اقتصادی بین ارمنستان و ایران را به بهانه خصومت بین باکو- ایروان کاهش دهند و حتی فشارهایی برای بستن مرز نوردوز وارد کرده بودند. ولی در همین حال ترکیه به طور متوسط سالانه حدود 800 میلیون دلار مبادله تجارت با ارمنستان داشت، که این حجم دو برابر بیش از روابط اقتصادی بین ایران با ارمنستان بود!
اکنون با مشارکت ترکیه در جنگ قراباغ علیه ارمنستان، احساس ترس از ناحیه ترکیه در ارمنستان به بیشترین میزان خود رسیده است و به نظر می رسد مردم نیز رغبتی به مصرف کالاهای ساخت ترکیه ندارند. برعکس ایران از چهره مثبتی در ارمنستان برخوردار است و سیاست های متعادل کشورمان در رابطه با هر دو کشور، موجب ارتقای این چهره مثبت شده است. در نتیجه ارمنستان قصد دارند صادرات بیش از 2200 رقم کالا را ترکیه قطع و از ایران وارد نماید، با اضافه شدن مواد خام به این جرگه، اهمیت معادله افزایش خواهد یافت.آزمون و فرصتی مهم برای وزارت صمت، وزارت خارجه و اتاقهای بازرگانی ایران در شرایط رکود اقتصادی که نیازمند حسن سلیقه و سیاستگذاری دقیق است.
مکاتبات منتشر شده از سوی «سازمان توسعه تجارت ایران» در وزارت صمت حاکی از این است که جمهوری ارمنستان قصد در دارد در سال 2021 صادرات بسیاری از کالای خود را از ترکیه قطع کند. بنابر گزارش وزارت خارجه به وزارت صمت، تعداد کالاهایی که ارمنستان قصد دارد به جای ترکیه از ایران وارد کند به دوهزار و دویست و پنجاه قلم می رسد. سازمان توسعه تجارت به معاونت توسعه صادرات کالا و خدمات دستور داده است تا مقدمات این فرایند را با نگاه فرصت محور تامین کند. همچنین گفته شده است که در مراحل بعدی مواد خام نیز به این لیست اضافه خواهد شد. وزارت صمت اعلام کرده، وزیر اقتصاد ارمنستان قصد دارد در اواخر دیماه با سفر به کشورمان در این خصوص به رایزنی بپردازد.
فضای رقابتی در اقتصاد منطقه ای
الهام علی اف این به هنگام بازدید از نوار مرزی با ایران و رودخانه ارس، مرز بین دو کشور را «مرز دوستی» نامیده بود. در اوایل آذر99 جیحون بایرام اف به همراه هیئتی تجاری به ایران سفر کرد تا گفتگوهای رسمی را در خصوص مسائل مختلف از جمله اقتصادی پیش ببرد. بر اساس اخبار موجود، ترافیک سنگینی در سفارت خانه ایران در باکو و ایروان برای استفاده از فرصت های اقتصادی گزارش شده است.
از سوی دیگر در 31 دسامبر الهام علی اف در دیدار با خلوصی آکار (وزیر دفاع ترکیه) تاکیدکرد شرکت های ترکیه «طرح های زیرساختی» را در مناطق بازپس گرفته شده از ارمنستان اجرا خواهند کرد و حتی کار را شروع کرده اند. هر دو کشور ایران و ترکیه دارای مزیت ها و ضعفهایی هستند. بزرگ ترین مزیت ایران فاصله از عرض های جغرافیایی است و بزرگ ترین مزیت ترکیه کارآزمودگی شرکت های تجاری این کشور و روابط سیاسی بهتر با باکو است.
عبّاس موسوی نیز در گفتگو با استاندار اردبیل اعلام کرده بود که ایران وارد فضای رقابتی با سایر کشورها در گرفتن پروژه های اقتصادی مناطق شمال ارس خواهد شد. به نظر می رسد، شرکت های ترکیه جدّی ترین رقیب ایران در این پویش خواهند بود. از سوی دیگر ممکن است با توجه به تغییر موازنه های اقتصادی در ارمنستان، ترکیه تلاش کند دست ایران را در شمال ارس کوتاه کند و بیشتر پروژه ها را به خود اقتصادی دهد. مطالبه های که با توجه به روابط سیاسی و نقش فعّال ترکیه در جنگ نوامبر، تقویت می شود. اسرائیل نیز، متغییر مزاحم دیگری در پویش های اقتصادی ایران در جنوب قفقاز است و کارشناسان این کشور کوچک ترین پویش اقتصادی ایران را رصد میکنند.
در جبهه ارمنستان، ایروان و تلاویو پس از جنگ قراباغ به مرحله قطع روابط رسیده اند و به نظر نمی رسد دیپلماسی نه چندان پایدار دو کشور به زودی ترمیم شود. به این ترتیب، کار ایران در ارمنستان به دلیل فقدان حضور ترکیه و اسرائیل آسان تر از همسایه دیگر خود در جنوبشرق قفقاز خواهد بود. اما شرایط برای ایران در جمهوری نفت خیز شمال ارس دشوارتر است. زیرا هم ترکیه و هم اسرائیل نفوذ بالایی در ساختار اقتصادی و سیاسی این کشور دارند و سر ریز رقابت های سیاسی، امنیتی و اطلاعاتی میتواند در حوزه اقتصادی خود را نمایان سازد.
ایران در میان مثلث باکو- آنکارا- تلاویو
در شرایط جدید و موازنه های شکل گرفته پس از جنگ قراباغ و انتخابات امریکا، سه کشور روابط بهتری از گذشته را در تجربه میکنند. روابط سیاسی ترکیه با اسرائیل بازسازی شده است و هر دو کشور در بهترین وضع رابطه با باکو هستند. در این بین جمهوری اسلامی ایران با باکو رابطه دوستانه، با آنکارا رابطه رقابت آمیز و با اسرائیل رابطه ای خصمانه دارند. در این شرایط اسرائیل سعی خواهدکرد دو سوی دیگر مثلث را به واگرایی از ایران و همگرایی با خود جلب کند. این کشمکش ممکن است در روابط فرهنگی و اقتصادی بین تهران- باکو بازتاب منفی داشته باشد. اما پرسش این جا است که باکو تا چه اندازه استقلال رای و مقاومت به خرج خواهد داد؟!
این پرسشی است که آینده بهترین پاسخ برای آن است اما عوامل تحریک رابطه برای تحت تاثیر قراردادن روابط اقتصادی تهران- باکو برای ترکیه و اسرائیل وجود دارد. گروههای سیاسی افراطی تجزیه طلب بیش از اینکه در کنترل باکو باشند در کنترل ترکیه و اسرائیل قرار دارند، کوچک ترین نشست ضدایرانی یا پیام یا سخنرانی نابجایی میتواند زنجیره ای از مشکلات را فراهم آورد.
چالش های اقتصادی محتمل
کوچک ترین اشتباه شرکت های خصوصی ایران در زمینه کیفیّت و تعامل با طرف های مقابل در هر دو کشور میتواند در فضای رقابت و خصومت به شدت آسیب زا باشد. در اوایل فروپاشی شوروی و شکلگیری بازارهای جدید برای ایران در آسیای مرکزی و قفقاز شرکت های و بازرگان های ایران بدون نظارت کافی از سوی وزارت خارجه و وزارت صمت وارد بازارهای بکری در تاجیکستان، ارمنستان، گرجستان و بادکوبه شدند که با علاوه بر تقاضا با خاطراتی دور از تاریخ مشترک تقویت می شد. ولی این ظرفیت به زودی به یاس تبدیل شد. زیرا به دلیل عرضه محصولات با کیفیت اندک یا رفتار غیر حرفه ای برخی از صادر کنندگان و شرکت های تجاری با مشتریان، تجربه بسیار ناگواری از بازرگانی و کالاهای ایران به جا گذاشتند. بعدها مشخص شد که ورود بازرگان ها به این بازارها، فاقد برنامه و سیاست جامع از سوی وزارت اقتصاد و اتاق های بازرگانی بود. رسوبات این تجربه منفی هنوز در ذهن بسیاری باقی مانده است لذا شرکت های ایرانی باید، علاوه بر پاک کردن این تجارت بازرگانی منفی، تجربه مثبت تازه ای در ذهن مصرف کنندگان شکل دهند و در نهایت با کالاهای سایر کشورها رقابت کنند.
وزارت صمت و اتاق های بازرگانی در ایران باید در خصوص پرستیژ تجاری حسّاس باشند. زیرا مسئله اخیر صرفا بده بستان های اقتصادی با حجم مالی متوسط به بالا نیست بلکه مسئله ایجاد جای پای جدید و سکّوهای پرش برای آینده است. یعنی موضوعی که با ژئوپلیتیک ایران گره خورده است و موفقیت این پروژه می تواند جایگاه ایران را در دو کشور جنوبی قفقاز ترمیم کرده و سپس سکّویی برای حرکت به سمت گرجستان و قفقاز شمالی از جمله داغستان و اوستیا در جنوب روسیه باشد.
پیوست فرهنگی لازمه سیاست های اقتصادی:برندسازی از ایران
ورود به رقابت اقتصادی- سیاسی در قرن بیست و یکم بدون توجه به زیرساخت های معنوی که با ذهنیت و درک بازار در ارتباط است بی فایده به نظر می رسد. مبدا جلب بازارهای اقتصادی به سوی کالاها و خدمات ذهنیّت انسان و جامعه است. این ذهنیّت یا از پیش وجود دارد که باید مبدا حرکت باشد یا با نخستین برخوردها و تجربه بازار با کالا و خدمات به وجود میآید. حالت سوم مربوط به بازآفرینی یا بازسازی ذهنیّت بازار از کالاها است.
برای پیروزی در رقابت اقتصادی لازم است سیاستگذاری وزارت خارجه، وزارت صمت و اتاق بازرگانی برای حضور اقتصادی در این مناطق با پیوست فرهنگی همراه باشد تا بتواند جغرافیا،اقتصاد و فرهنگ را به یکدیگر گره زده و ترکیبی نیرومند از تقویم سرمایه های فرهنگی به سرمایه اقتصادی به وجود آورد.
پیوستی که باید با نمونه های مشابه خود (روسیه، ترکیه، اسرائیل، کشورهای عربی و غربی) متفاوت باشد. استراتژی فرهنگی در این زمینه معطوف به تثبیت جایگاه، رقابت با سایر کشورها و ارتقاء به فضاهای اقتصادی بیشتر در هسته سخت کشورها ( باکو و کل شبه جزیره آبشرون) و سپس گرجستان و قفقاز جنوبی است. رسانه های ایرانی به ویژه رسانه های برون مرزی ایرانی باید در این حوزه درگیر شوند. استفاده بهینه صادر کنندگان از شبکه های اجتماعی برای معرفی کالاها، رفتار فارغ از سیاست زدگی و عدم مداخله بازرگان ها در امور داخلی کشور و سوگیری های سیاسی بخشی از رفتار حرفه ای محسوب می شود.
چالش های تراتزیتی:
رقابت کریدورهای اقتصادی منطقه پس از جنگ قراباغ به حد اعلای خود رسیده است. کریدور نخجوان که ترکیه طرفدار احداث آن است تا کنون صرفا بر روی کاغذ باقی مانده است اما احداث مسیر ریلی برای این کریدور از ترکیه تا باکو هزینه ای بیش از یک میلیارد یورو را طلب میکند. بخشی از این سرمایه گذاری نصیب ارمنستان برای احداث راه آهن و جاده در خاک این کشور خواه شد و اگر ایران بتواند از فرصت استفاده کند بخشی نیز به ایران خواهد رسید.
اما در زمینه جاده های تراتزیتی ایران به ارمنستان نگرانی هایی پس از تصرف قاپان به وجود آمده است. از اواسط آذرماه 99 ابهام خاصی در خصوص تعلق قاپان به وجود آمده است. در حالی که در نقشه های بین المللی این منطقه بخش از قلمرو رسمی ارمنستان تصویر شده است، اما به نظر می رسد همانگی مشخصی بین پاشینیان و باکو برای تحویل بخشی از این ناحیه به طرف مقابل وجود دارد. اهمیت این ناحیه برای ایران در کریدور زمینی است که مرز نوردوز را به قاپان- گوریس و ایروان متصل میکند. هر گونه جابجایی در مرزهای و ارتفاعات منتهی به این جاده می تواند امنیت ترانزیتی ایران را به مخاطره انداخته و در نتیجه جریان صادرات کالا و خدمات را دچار مشکل کند. برای تامین امنیت مقاصد صادرات، وزارت خارجه باید رصد و تحلیل دقیقی از تحولات سرزمینی و فضاهای حساس منتهی به کریدورها در منطقه داشته باشد.