شرق: تور قفقازی ظریف با مقصد جمهوری نخجوان پایان یافت. وزیر امور خارجه ایران بعد از سفر به جمهوری آذربایجان، روسیه، گرجستان، ارمنستان و ترکیه و در آخرین مرحله سفر خود به منطقه قفقاز، راهی جمهوری نخجوان شد. وزیر امور خارجه در سفر نخجوان با تشریح سفر منطقهای خود و گفتوگوهای انجامشده و همچنین دیدگاههای مقامهای کشورهای مذکور، از استقبال عمومی از همکاری منطقهای سخن گفت. ظریف همچنین در بدو ورود به جمهوری خودمختار نخجوان گفت: «در پایان سفر به پنج کشور منطقه به نخجوان آمدیم تا در مورد امکانات ترانزیتی و شرایط همکاری در منطقه بعد از پایان جنگ قرهباغ بررسیهایی داشته باشیم».
ظریف:راه پیشگیری از جنگ، همکاری مفید است
ظریف در پایان دیدار با رئیس مجلس جمهوری خودمختار نخجوان و در جمع خبرنگاران گفت: «خوشحال هستم که سفر منطقهای خود را از آذربایجان شروع کردهایم و در نخجوان تمام میکنیم. جمهوری خودمختار نخجوان برای آینده منطقه صلحدار قفقاز بسیار حیاتی و مرکزی خواهد بود». وی افزود: «ما باید کاری کنیم که خاطره تلخ جنگ دیگر در این منطقه تکرار نشود و تنها راه آن همکاری مفید کشورهای منطقه با یکدیگر است و در این فرایند نخجوان و جادههای مواصلاتی آن نقش مهمی را ایفا میکنند». وزیر امور خارجه ادامه داد: «بر اساس گفتوگوهایی که با مقامات پنج کشور آذربایجان، روسیه، ارمنستان، گرجستان و ترکیه داشتهایم، امیدواریم بتوانیم یک همکاری همهجانبه برای اتصال در این منطقه چه از طریق کریدور شمال به جنوب و چه از طریق کریدور جنوب به غرب ایجاد کنیم و از این طریق خلیج فارس را به روسیه و دریای سیاه وصل کنیم». ظریف اضافه کرد: «در همه این کریدورها جمهوری خودمختار نخجوان نقش مهمی را ایفا خواهد کرد».
ایران به دنبال احیای فرصتهای ترانزیتی
از نگاه بسیاری از تحلیلگران، دلیل و انگیزه اصلی سفر ظریف به قفقاز، تلاش برای احیای مسیرهای ترانزیتی بود که تحولات اخیر در منطقه قفقاز در نتیجه جنگ قرهباغ در کنار تنشها و چالشهای متعدد ایران در صحنه سیاست خارجی، تا حد زیادی به آنها ضربه زده و بخش زیادی از آنها را از ایران خارج کردهاند. حالا وزیر خارجه ایران خود نیز اشاره کرده که به دنبال احیای این فرصتها راهی منطقه شده است. چالشهای سالها و ماههای اخیر از خارج از مرزهای ایران، البته ضربههای خود را به خواستهای ایران در این زمینه زده است. بهطور مشخص این انتقاد به سیستم دیپلماسی ایران وارد شده که در چندین ماه گذشته از روند تحولات در قفقاز و مشخصا در قرهباغ، غافل بوده و در نتیجه تلاشی برای پیشگیری از خسارتدیدن ایران در این تحولات یا کنترل ضررها نشده است. این البته در ادامه مشکلات، موانع و ناکامیهای پیشین در تلاشهای ایران برای کشاندن مسیرهای تجاری شرق به غرب و جنوب به شمال در ایران است. تلاش ایران برای پیگیری کریدور شمال به جنوب که بارها با تأکید مقامات ایران همراه بوده، همچنان به دستاورد مطلوب نرسیده است و از سوی دیگر، پروژه بزرگ «کمربند و جاده» که چین در حال پیگیری آن است، قرار است خلف جاده تاریخی ابریشم باشد، اما این نسخه امروزی، برخلاف نسخه تاریخیاش، ایران را در نقش مرکزی پیشین نمیبیند.
در میانه این چالشها مسئله قرهباغ و توافقاتی که پس از پایان درگیریها انجام شد، ایران را در این زمینه از پیش هم محدودتر کرده است. شعیب بهمن، کارشناس مسائل روسیه و قفقاز، در گفتوگویی که در میانه سفر وزیر خارجه با روزنامه «شرق» داشت، درباره تأثیر منفی این تحولات بر چشمانداز تجاری و اقتصادی ایران گفته بود: «مسیر ترانزیتی که جمهوری آذربایجان را به نخجوان متصل میکرد، با کریدور جدید از دست ایران خارج خواهد شد. مسیر اتصال جمهوری آذربایجان به ترکیه، در واقع از طریق راههای ایران بود که آنهم خارج خواهد شد. با کریدور جدید مسیر اتصال زمینی روسیه به ارمنستان ایجاد خواهد شد که قبلا این اتفاق از طریق ایران میافتاد و روسها از طریق خزر کالاهای خود را میآوردند به انزلی و از آنجا با کامیون کالاهایشان را از طریق خاک ایران وارد ارمنستان میکردند». بهمن ادامه داد: «همچنین موقعیت جغرافیایی ایران در پروژههای منطقهای بزرگ مثل تراسیکا با این اقدام از بین رفت. موقعیت ایران در راه لاجورد از بین خواهد رفت؛ بهویژه با توجه به توافقی که ترکیه با افغانستان و ترکمنستان کرد. حالا میتوانند از مسیر زمینی افغانستان و ترکمنستان راه بیفتند و از ترکمنستان با کشتی بیایند به باکو در جمهوری آذربایجان و از آنجا از مسیر جدید به ترکیه متصل شوند. همچنین موقعیت ترانزیتی ایران در مسیر شرق به غرب یا همان پروژههای بزرگی که چینیها تحت عنوان یک کمربند یک جاده دارند یا همان جاده ابریشم، همه اینها تحت تأثیر غفلت بزرگ در سیاست خارجی ایران از بین خواهد رفت. این بُعد اقتصادی قاعدتا پیامدهای سیاسی هم همراه خودش خواهد داشت».
بستری که فراهم نیست
اما برخی معتقدند رویکرد ایران در این زمینه مشکلات دیگری را نیز در خود دارد که باید به عنوان پیشنیاز تلاشهای خارجی به رفع آنها پرداخت و ازاینرو، با توجه به ناکامیهای پیشین ایران و افزودهشدن چالشهای جدید، مشخص نیست خواست وزیر خارجه ایران درباره اتصال خلیج فارس به دریای سیاه چگونه ممکن است تحقق یابد؛ بهخصوص که در میانه این چالشها برای ایران، دیگر کشورهای منطقه مشغول استفاده از فرصتها و چرخاندن مسیر تعاملات تجاری در منطقه به سمت خودشان بودهاند. چالشهای داخلی ایران در این زمینه به شکلی است که در صحبتهای یکی از معاونان ظریف نیز میتوان رد آنها را یافت. غلامرضا انصاری، معاون دیپلماسی اقتصادی وزارت خارجه، پیشتر در گفتوگو با «شرق» به این مسئله اشاره کرده و گفته بود: «تفکراتی اقتصادی در کشور ما حاکم است که امروز در دنیا از آنها استفاده نمیکنند. نوع تفکر و نگرش به تجارت خارجی در کشور ما متناسب با شرایط نیست. ما فکر میکنیم در تجارت خارجی یعنی به همه بده و از کسی نگیر. همه اجازه دهند به کشورشان صادر کنیم، اما کسی حق ندارد به ما صادر کند. این امکانپذیر نیست. باید بر اساس توانمندی درخواست بخشی از بازار را داشته باشیم و بر اساس نیازمندیها بخشی از بازار را واگذار کنیم». انصاری در شرح نمونهای از مشکلات داخلی در این زمینه افزود: «در حوزه همسایهها باید سازوکار گمرکیمان را تقویت کنیم. متأسفانه گمرکات ما ظرفیتهای لازم برای تسهیل صادرات را ندارند و دولت باید کمک کند که انسجام مدیریتی در گمرکات برای تسریع و تسهیل صادرات داشته باشد. قوانین داخلی هم گاهی خیلی کمککننده صادرات نیست». آنچه از این اظهارات و بررسی شرایط ساختار اقتصادی و تجاری ایران برمیآید، این است که همگامی نقایص و مشکلات درونی با چالشها و تنشهای بیرونی در کنار هم، سهم ایران را از فرصتهای تجاری گستردهای که به لحاظ تاریخی و ژئوپلیتیکی همواره پتانسیل بالایی برای ایران در خود دیدهاند، کمتر و کمتر میکند.