ایالات متحده در حال خارج کردن قابلیّت های «پدافند هوایی» خود از چندین کشور عربی از جمله عربستان سعودی ، عراق، کویت و اردن است و بیشتر آن از عربستان سعودی است. بر اساس گزارش ها، این خروج شامل موشک های پاتریوت، برخی هواپیماهای جنگنده و سایر سلاح های نامشخص خواهد بود. ولی عربستان سعودی در دوم ژوئن از این موضوع مطلع شد، در حالی که روند اجرایی کار آغاز شده و تا پایان تابستان 2021 تکمیل خواهد شد.
این خروج با سیاست های باراک اوباما و دونالد ترامپ در کاهش نیروهای آمریکایی در خاورمیانه به منظور به حداقل رساندن خطر مطابقت دارد. البته ترامپ پس از مسئله آرامکو در 2019 ، توانایی دفاع هوایی ایالات متحده را در منطقه افزایش داده بود. به نظر می رسد خروج این توانمندی ها [از حلیج فارس] در حال حاضر از نیاز امریکا به استقرار آن در یک منطقه دیگر ناشی می شود.
بنابراین، سوال این است که این سلاح ها به کجا می روند و آیا اتفاقی افتاده است که خروج را ضروری می کند؟ به سختی میتوان باور داشت که این انتقال برای تهدیدهای کوتاه مدت طراحی شده است ، زیرا انتقال عمومی سیستم های تسلیحاتی دفاعی مهم، ممکن است دشمن احتمالی را مجبور کند تا شروع جنگ را تسریع کرده و اولین حملات را قبل از نصب سلاح جدید انجام دهد.
در وهله اول، به نظر می رسد دریای چین مقصد آشکار این سلاح ها خواهد بود. ایالات متحده در مورد امنیت هواپیماهای خود در گوام و همچنین متحدانش در سرزمین حایل بین ژاپن و سنگاپور نگران است. اما ایالات متحده مدت هاست از تهدید چین آگاه است و تصور می رود که ظرفیت دفاعی کافی قبلاً به کار گرفته شده است، به ویژه به این دلیل که هر اقدامی در چنین درگیری دارای یک بخش موشکی عظیم خواهد بود. خروج از جهان عرب برای تقویت موضع دفاعی در برابر تهدید چین بی مورد به نظر می رسد. اما این احتمال وجود دارد که سیستم های دفاعی موجود در اطراف چین نتوانند نیازها را برآورده کنند، در این صورت نمی توان تصور کرد که ذخایر کافی در ایالات متحده برای استقرار مجدد وجود دارد.
احتمال دیگر استقرار علیه تهدید روسیه است. روسیه در نقاط مختلف مرز خود مانند بلاروس و قفقاز تحت فشار است. آمریکا در هر دو زمینه منافع دارد. یکی از شایعات این است که اسرائیل در حال برنامه ریزی برای استقرار پدافند هوایی گنبد آهنین در شرق اوکراین است. این احتمال بعید است زیرا اسرائیل به روابط غیر خصمانه با روسیه نیاز دارد و اوکراین در وضعیتی نیست که بتواند هزینه آن را بپردازد. گنبد آهنین بسیار پیچیدهتر از سلاح های ذکر شده در تغییرات جاری ایالات متحده است. علاوه بر این، اوکراین بسیار بزرگتر از اسرائیل است و توسعه دامنه گنبد آهنین کار آسانی نیست. با این حال، با توجه به اقدامات روسیه ، ایالات متحده علاقه مند به افزایش پدافند هوایی در چندین کشور مانند لهستان، رومانی، گرجستان و به احتمال زیاد اوکراین است.
به عبارت دیگر، شایعات مربوط به ورود پدافند هوایی به اوکراین ممکن است واقعیت داشته باشد ولی این سیستم ها ممکن است از اسرائیل نیامده باشند. ایالات متحده از استراتژی عدم تسلیح گسترده اوکراین در مقابل عدم گسترش کنترل ضمنی خود در خارج از شرق اوکراین پیروی کرده است. ولی با توجه به استقرار ارتش روسیه در نزدیکی اوکراین، ایالات متحده ممکن است این سیاست را رها کند. بنابراین ارائه یک سیستم پدافند هوایی قابل توجه به اوکراین می تواند هم هشدار دهنده و هم بازدارنده در مقابل روسیه باشد. نشست واشنگتن و مسکو هم ظاهراً چندان مثمر ثمر نبود و ممکن است منطقی به نظر برسد که سلاح های غیر تهاجمی به منطقه ای منتقل شوند که روس ها آن را به عنوان یک هدف می بینند.
تا اینجا من تمرکزم را روی جابجایی و نصب مجدد گذاشتم. اما این خروج ممکن است ارتباط چندانی با جابجایی مجدد نداشته باشد. از این گذشته، ایالات متحده باید ذخایر قابل توجهی سلاح برای استقرار بدون نیاز به خروج آنها از کشورهای عربی در اختیار داشته باشد.
اما اگر موضوع را برعکس کنیم و در نظر بگیریم که چرا ایالات متحده توانایی دفاع این کشورها را کاهش می دهد، لازم است ایران را در نظر بگیریم. آمریکا در حال مذاکره با ایران است و میگوید که می خواهد توافق هسته ای قبلی را احیا کند. دشمن اصلی ایران از نظر عملی کشورهای عرب سنی هستند. ایران در دهه 1980 با عراق هشت سال جنگ وحشتناکی را تجربه کرده و در عمل به پیروزی رسید. حساسیّت زیاد ایران به عراق به این جنگ بر میگردد.
اگر این احتمال را که ایران برای بازدارندگی در برابر تهدید کشورهای عربی قصد دست یابی به سلاح هسته ای دارد مد نظر قرار دهیم، توضیح خوبی خواهد بود، برای کشف چرایی خروج پدافند هوایی ایالات متحده از خاورمیانه. ایالات متحده باید دفاع هوایی در کشورهای عرب را به حداقل برساند تا نگرانی و استدلال ایران را (دالّ بر نیاز به بازندارندگی نظامی) کاهش داده پایبندی به یک معاهده هسته ای( با بازرسی ها و نظارت ها) را ممکن سازد.
بنابراین احتمال دیگر، در خصوص هماهنگی با مذاکرات هسته ای ایران تعیین مطرح می شود و آن این است که این خروج مبلغ پیش پرداخت برای معاهده ای بسیار سخت است و ایالات متحده ممکن است چنین محاسبه کند که ممکن است قابلیت های دفاع هوایی اسرائیل در این کشورها جایگزین امریکا شود. اما در آن صورت ایران نیز این را می داند.
به هر حال هیچ توضیح واضحی برای این تصمیم وجود ندارد. هم ناگهانی است و هم فراگیر. این امر دفاع در برابر ایران را ممکن نمیکند بلکه دشوارتر می سازد. مهمتر اینکه ، این خروج، سوالاتی در جهان عرب پیرامون تعهدات آمریکا ایجاد میکند. به هر حال این سیاست که ایالات متحده پدافند هوایی خود را در خاورمیانه رها کرده، به دلیل کمبود ذخایر سلاح برای استفاده در جاهای دیگر نیست. باید ببینیم آیا این سلاح ها به غیر از پایگاه نظامی در ایالات متحده به جای دیگری می روند یا نه. اگر نه، تنها چیزی که می توانم به آن فکر کنم ایران است.