
هفته گذشته موج هماهنگ ایران ستیزانه با محوریت رسانه های لندنی و چند نهاد به اصطلاح حقوق بشری در فضای مجازی راه اندازی شد سردمدار این موج گروهی از عناصر اپوزیسیون بودند که در زمینه براندازی-تجزیه طلبی در سالهای گذشته فعال بودند. اما بخش اعظم این موج از سوی به اصطلاح کنشگران فمنیست قومگرا صورت گرفت.
بر اساس اسناد محرمانه منتشر شده در ویکی لیکس سازمان سیا با مشارکت اسرئیل در سال 2008 نخستین تلاشها برای ایجاد یک گروه فمنیستی را در منطقه آذربایجان شکل داد. در این چارچوب یک همایش به ظاهر بین المللی(اما عملا در خصوص ایران) در استانبول ترتیب داده شده بود تا سیا بتواند از طریق این همایش به شناسایی نیروهای مفید و تربیت کادرهای فمنیست-قومگرا بپردازد. متولی برگزاری این همایش یک سازمان به ظاهر حقوق بشری در جمهوری آذربایجان تحت سرپرستی خانم نوولا جعفراغلو بود که طبق همین اسناد روابط نزدیکی با اسرائیل و سیا دارد. شیرین عبادی و حسن شریعتمداری در این نشست مشارکت داشتند. بررسی اسناد موجود نشان میدهد که حکومت امریکا در این سالها عمیقا به این مسئله پی برده بود برای پیشبرد جریان تجربه طلبی در آذربایجان نیازمند یک خرده جریان فمنیست است که بتواند با تاکید بر پاره از مفاهیم احساسی مانند «زبان مادری» و استثمار این مضامین به عملیات روانی خود ادامه دهد.
یکی از اسناد محرمانه وزارت امور خارجه آمریکا از مبداء استانبول که توسط ویکیلیکس منتشر شده، با شماره 08ISTANBUL615_a به تاریخ ۱۷ دسامبر ۲۰۰۸، از کنفرانسی تحت حمایت CIA حکایت داردکه با نام «بحث درباره حقوق زنان در منطقه» یا «کنفرانس منطقهای حقوق زنان» و دعوت از فعالان اصطلاحا «حقوق بشر» از ایران، باکو و ترکیه در تاریخ ۲۸ و ۲۹ نوامبر سال ۲۰۰۸ برگزار شده است.[i] وظیفه زنان حاضر در این همایش بین المللی که به صورت «بسته» و بدون حضور هر گونه خبرنگار، دانشجو یا پژوهشگران برگزار شد و اتفاقا صرفا به مطالعه وضع زنان قومیت های ایران می پرداخت، قومی سازی مسائل ایران و پیشبرد جنگ نرم بود.
حضور سه فعال فمینیست قومگرا در یک تلویزیون پانترکیستی
موضوع کنفرانس مورد اشاره، به رغم نام آن که گویا «بین المللی» بوده و ملیّت مدعوین ، تماما بر «وضعیت زنان در ایران» متمرکز بوده است. این موضوع شگفتانگیز در متن سند محرمانه هم بازتاب یافته: «به رغم عنوان کنفرانس، مباحث مطرح شده اساسا متمرکز بر وضعیت بد حقوق زنان در ایران بود».
به نظر میرسد هدف نهایی کنفرانس، گره زدن تحرکات قومی و مسائل زنان به یکدیگر در قالب شکاف های متراکم اجتماعی بود. به همین منظور فعالان زنان این حوزه از میان نزدیکان افراد شناخته شده در حوزه قوم گرایی (شمالغرب) انتخاب شد. در همین دوره بود که گروهی حدودا ده نفره از کنشگران فمنیست و قومگرا در این حوزه پدیدار شدند که بی شک محصول کنفرانس هایی از این دست بودند. البته برخی از آنها پس از مدتی از کشور متواری شدند.
متولیان و برخی سخنرانان در این کنفرانس به تاکید از لزوم «ایجاد شبکهای میان فعالان حقوق زنان ایرانی با همتایان آنها در جمهوری آذربایجان و ترکیه» میگویند (کشورهایی که خود متهم به نقض گسترده حقوق بشر به ویژه زنان بودهاند).
سویل سلیمانی، فعال فمنیست تجزیهطلب در مصاحبه با تلویزیون ایران اینترنشنال
در این کنفرانس ۵۳ سخنران ایرانی، باکویی و ترکیهای حضور داشتند. از جمله ایرانیان مدعو، به حسن شریعتمداری اشاره شده است. شیرین عبادی نیز به این کنفرانس دعوت بوده که به دلیل مشغله امکان حضور در استانبول را نیافته اما متن سخنرانی خود را برای قرائت در این کنفرانس فرستاده است که توسط فعالان نزدیک به او خوانده شده است.
یکی دیگر از سخنرانان کنفرانس در روز ۲۹ نوامبر، فردی به نام علی حامد ایمان بوده است. فردی که در سند از او به عنوان «فعال حقوق بشر و روزنامهنگار ایرانی» و در عین حال «فعال جنبش قومی در شمالغرب ایران» یاد شده است. [ii]
اولین تلاشهای رسانهای برای گره زدن فمنیسم و قومگرایی
بازنشر توئیت های عوامل پروژه توسط مامور سابق اطلاعاتی اسرائیل
از قضا، بنا به سند سری دیگری در ویکیلیس، به شماره 08ISTANBUL601_a مورخ ۲ دسامبر ۲۰۰۸ [iii] ، علی حامد ایمان در همان روز ۲۹ نوامبر، روز دوم کنفرانس استانبول، با مأمور امنیتی آمریکایی دیدار میکند و مفصلا درباره جریان قومگرای پانترکی متبوع خود در ایران (به قول سند: اتنیک آذری!) و دیگر جریانهای قومگرا سخن میگوید.
به گفته سند، حامد ایمان قصد دارد یک شرکت گردشگری تاسیس کند تا فعالیتهای قومگرایانه خود را تحت پوشش آن هماهنگ کرده، از طریق آن بتواند «آذریها را برای به بازگشت به شمالغرب کشور تشویق کند» و قومگرایی را ترویج کند. ایمان میگوید تا زمانی که اهداف جنبش معتدل و مسالمتآمیزند، جنبش قومی قادر خواهد بود تا به «حمایت بی سروصدای دوستان داخل حکومت ایران» تکیه کند. در این میان، تلاشهای او در انتشار نشریهها و وب سایتهای فرهنگی به ایجاد یک سازمان مردمی و در نهایت یک «جنبش سیاسی» کارآمد تبدیل شود.
در ادامه، ایمان خواهش میکند که حکومت آمریکا از جنبش قومی پانترکی متبوع او به عنوان اهرم مذاکره استفاده نکند. او میگوید که اگر آمریکا با ایران توافقی انجام دهد که در آن از حقوق قومی به روشنی حمایت نکند، رژیم خیال خواهد کرد که دستش برای در هم کوبیدن ما باز است. در پایان، ایمان درخواست میکند که از محل «صندوق دموکراسی در ایران» متعلق به دولت آمریکا، به گروههای قومگرا کمک مالی شود و پیشنهاد میکند که سازمان ثالتی این کمک را دریافت و به واسطه آن، پول به دست قومگرایان و تجزیهطلبهایی مانند او برسد (این سازمان ثالث احتمالا میتواند همان شرکت گردشگریای باشد که ایمان میخواست به عنوان پوشش فعالیتهای تجزیهطلبانه خود تاسیس کند).
به کنفرانس استانبول و سند ۱۷ دسامبر ۲۰۰۸ برگردیم.
حامد ایمان در سخنرانی خود در کنفرانس استانبول، از مشی سکولار جنبش زنان در ایران انتقاد کرده و با استناد به یکی از فعالان زن اسلامگرا که اسم او را نمیبرد، مدعی میشود که اسلام مورد نظر حکومت ایران یک «اسلام فاسد» است، در حالیکه اسلام اصیل میتواند از ما حمایت کند! به گفته ایمان استراتژی جنبشهای اجتماعی باید گام-به-گام باشد و ابتدا باید یک حمایت مردمی گسترده را برای جنبش فراهم کرد. او در ادامه میگوید جامعه بینالملل، از سازمان ملل و دولتّهای خارجی گرفته تا شرکتهای چندملیتی و نهادهای مالی بینالمللی باید بر حکومت ایران فشار بیاورند. اما مهمترین بخش سخنان ایمان جایی است که او به جنبش زنان ایران میگوید که باید «پایگاه خود را گستردهتر کرده» و با «دیگر گروههای حقوق قومی و بشری» همکاری کند.
در ادامه این سخنان علی حامد ایمان، عبدالله بوکسور ترک پشت تریبون رفته و مدعی میشود که «اسلام سنی معمول در ترکیه» برابری حقوقی بسیار گستردهتری را از اسلام شیعی ایران به زنان میدهد (مقایسه کنید با سخنان ایمان پیش از سخنرانی بوکسور، وقتی میگوید اسلام حاکم در ایران «اسلام فاسد» است و اسلام اصیل چیز دیگری است!).
نوولا جعفرغلو، گرداننده کنفرانس، و آخرین سخنران، در جمعبندی نظرات دیگران میگوید که جنبش زنان ایران باید به جای رابطه با نهادهای غربی، اولویت را بر «ایجاد ارتباط با جنبشهای زنان جمهوری آذربایجان و ترکیه بگذارد و شبکهای منطقهای تشکیل دهد»!
گرداننده کنفرانس
گرداننده کنفرانس استانبول فردی به نام نوولا جعفرغلو مدیر «انجمن حمایت از حقوق زنان» مستقر در باکو بود با همکاری عبدالله بوکسور مدیر «بنیاد پژوهش جهان ترک».
نوولا جعفراغلو
یکی دیگر از اسناد محرمانه از سفارت آمریکا در باکو که مرتبط با کنفرانس استانبول است با شماره 08BAKU1156 مورخ ۵ دسامبر ۲۰۰۸ در اسناد ویکیلیکس منتشر شده.[iv] در این سند، اشاره میشود که «این کنفرانس به صورت غیرمستقیم از سوی دولت ایالات متحده حمایت شده»، آن هم از طریق تأمین مالی انجمن حقوق زنان نوولا جعفراغلو. جعفرغلو سازماندهنده اصلی کنفرانس استانبول بوده، در روز سوم دسامبر ۲۰۰۸ با مأمور دیدبان آمریکا در باکو دیدار میکند و گزارشی از کنفرانس به او میدهد. این کنفرانس که با حضور ۵۳ مهمان رسمی، ۲۲ نفر از ایران و ۵ نفر ایرانیان خارج از کشور و تعدادی هم از اهالی جمهوری آذربایجان و ترکیه، برگزار شده. به گزارش جعفرغلو هیچ رسانهای به این کنفرانس دعوت نشده بود! وی به مامور آمریکایی وعده داده که گزارش مکتوب و DVD این کنفرانس تهیه و در اختیار او قرار میگیرد.
از مدعوین ایرانی مشهور این کنفرانس، به شیرین عبادی اشاره میشود که متن سخنرانی او توسط نزدیکانش در کنفرانس خوانده شده و به حسن شریعتمداری، که سخنرانی او مورد استقبال تعدادی از مشارکتکنندگان این کنفرانس واقع شده.
با آنکه به گفته جعفرغلو حضور رسانهها در این کنفرانس محدود بوده، حدود ۲۰ دانشجوی ایرانی محصل در ترکیه هم بی دعوت قبلی به کنفرانس آمده و در گفتگوها مشارکت داشتهاند!
جعفرغلو همچنین وعده داده که «مرکز پژوهشهای جهان ترک» مستقر در ترکیه قول داده که کنفرانس بینالمللی درباره حقوق بشر در ۲۰ و ۲۲ دسامبر برگزار کند با تمرکز بر وضعیت حقوق بشر در ایران و با پول خود هم فعالان ایرانی را به کنفرانس دعوت کند.
یک نکته جالب توجه از گزارش جعفراغلو که نشاندهنده طرز فکر قومگرایانه و ادبیات تجزیهطلبانه او علیه ایران است آنجاست که مدعوین ایرانی به کنفرانس را شامل گروههای قومی «آذریها، کردها، عربهای اهوازی، ترکمنها و فارسها» معرفی کرده به علاوه تعدادی گرایش سیاسی معرفی میکند. بنا بر گزارش، به گفته یک فعال ایرانی ساکن در باکو، آنچه این گروهها را گرد آورده «چتر سازمانبخش آذربایجانی-ترکی» بوده است!
در گزارش آمده که فعالان باکویی گرداننده کنفرانس استانبول به تکرار از موفقیت آن میگفتند، اما آن را «گام اول» قلمداد کرده بر نیاز به استراتژی تداوم و پایداری این حرکت تاکید داشتند. در این راستا، یکی از فعالان حاضر در نشست پیشنهاد میدهد که حکومت ایالات متحده به صورت غیرمستقیم اقدام به حمایت از یک مرکز اطلاعاتی در جمهوری آذربایجان بکند که روی ایران متمرکز باشد، کاری که شاید مقامات حکومت باکو در مورد آن معذوریت داشته باشند.
سند محرمانه دیگری مرتبط با بحث حاضر سند شماره 09BAKU27_a مورح ۱۴ ژانویه ۲۰۰۹[v] است. این سند گفتگوی یک زن ۲۲ ساله ایرانی مشغول با نام مستعار «مریم» با مامور آمریکایی در استانبول است که در سند از او به عنوان «فعال حقوق بشر و نویسنده» یاد میشود. بنا به اظهار «مریم» در سند، او ساکن اردبیل بوده و در دانشگاه علوم پزشکی تبریز پذیرفته شده منتها به ادعای او «به دلایل سیاسی» از او ثبت نام به عمل نیامده است. با آنکه مریم میگوید که از دوره دبیرستان فعالیت هواداری از حقوق زنان در خط شیرین عبادی داشته است، در اشاره به سوابق خود میگوید که از سازماندهندگان تجمع سالانه قومگرایان در «قلعه بابک« بوده و از اعضای گروههای قومگرا ــ یا به گفته سند «گروههای فرهنگی غیررسمی ایرانی-آذری» بوده است. گذشته از این، مریم ۲۲ ساله خود را نویسنده داستانهای «غیرسیاسی» برای کتابهای کودکان هم معرفی میکند.
مریم میگوید که پدرش روزنامهنگار بوده و پیش از او به باکو رفته و از کمیسیون عالی پناهندگان حقوق بشر درخواست پناهندگی کرده است. در عین حال، مریم درخواست پدر خود برای همراهی او را رد کرده و گفته میلی به مهاجرت ندارد!
مریم میگوید در طول اقامت در باکو مکرر به ایران سفر میکرده و هر بار مورد بازجویی قرار میگرفته. با این حال تاکید میکند که «هیچ کار اشتباهی از او سر نزده» و «همکاری خود را با شبکه فعالان فرهنگی و فمینیستهای ایرانی و [جمهوری] آذربایجانی ادامه میدهد و همزمان یک زندگی دانشجویی نرمال میخواهد».
با توجه به اینکه پیشتر از گروههای پانترکی و قومگرا در سند با عنوان «گروههای فرهنگی» یاد شده بود، منظور از فعالان فرهنگی و فمینیستی ایرانی و باکویی در سند باید همان گروههای پانترکی و قومگرا باشد. این فرضیه زمانی ثابت میشود که در ادامه اظهارات بالا، مریم میگوید:
او «به طور مکرر با فعال مشهور حقوق زنان در جمهوری آذربایجان یعنی نوولا جعفرغلو، که تباری ایرانی دارد و رویدادهای ایران را رصد میکند، همکاری میکند.»
توضیح: نوولا جعفرغلو همانطور که در دو سند پیشین آمد، فعال سیاسی و ضدایرانی بود که در پوشش «حقوق زنان» و «حقوق بشر» مشغول فاندبگیری و فعالیت تحریکآمیز قومگرایانه علیه ایران با حمایت CIA بود. گذشته از این، در «سند مریم» آمده که سازمان نوولا جعفرغلو هم از سیا و هم از اسرائیل تغذیه میشده است.
بنا به این سند، مریم در «کنفرانس منطقهای حقوق زنان در استانبول» در ۲۸ و ۲۹ نوامبر ۲۰۰۸ که توسط جعفرغلو برگزار شد، مشارکت داشته است. در همین سند مجدد تاکید شده که «کنفراس به طور غیرمستقیم توسط حکومت ایالات متحده و از محل Iranian outreach grant به حساب جعفراغلو تامین مالی شده است؛ مشارکتکنندگان از این موضوع مطلعنشدهاند». بالاتر در همین سند، از زبان مریم آمده که درباره نقاط قوت و ضعف حمایتهای مالی حکومت آمریکا از کنفرانس استانبول اظهار نظر کرده است.
توضیح: از محتوای سند میتوان استنباط کرد که «مریم» همکاری نزدیکی با جعفراوغلو در برگزاری این کنفرانس قومی-فمینیستی زیر نقاب «حقوق زنان» داشته و از جزئیات برنامه از جمله حمایتهای خارجی از آن نیز مطلع بوده است. با وجود آنکه در سند آمده که مشارکتکنندگان از حمایت مالی آمریکا از کنفرانس مطلع نشدهاند، از مواد اسناد موجود به ویژه اظهارات مریم که پایینتر میگوید سازمان جعفرغلو «بیهیچ قیدی» وابستگی خود به «حمایتهای آمریکا و اسراییل» را ابراز میدارد، میتوان استنباط کرد که این ملاحظه پنهان ماندن نقش حکومت آمریکا در این کنفرانسها بیشتر برای مدعوین ساکن ایران بوده، نه افراد ساکن خارج مانند شیرین عبادی که باید از نزدیک در جریان خط و ربط سازمان مشکوک نوولا جعفرغلو میبودند. بر هیچ ناظر آگاهی نمیتواند پوشیده باشد که در باکو سازمان غیردولتی و ناوابسته حقوق بشری امکان فعالیت آزاد ندارد، چه برسد که این سازمان مورد حمایت رسمی نیز بوده باشد!
مریم در مورد مدعوینی که از ایران به کنفرانس استانبول دعوت شده بودند میگوید که ۵ نفر از آنان چند ساعت توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی در فرودگاه بازجویی شدند و پرسشهایی درباره «حامی مالی کفرانس، هویت دیگر مدعوین و دلیل دعوت از خود آنها» طرح کردهاند و در نهایت نیز با به آنها اجازه سفر به استانبول داده شده، با این قول که گزارش کامل کنفرانس را به آنها بدهند. بنا به اظهارات مریم و جعفراغلو، تا آن تاریخ هیچ آزاری به این ۵ نفر در بازگشت به ایران نرسیده است.
یکی از نکات جالبی که از اظهارات مریم آمده درباره وضعیت بهتر زنان در ایران در مقایسه با ترکیه و باکو است. مقایسه این اظهارات با گزارش مغرضانهای که جعفراغلو و همکاران باکوییاش در سند محرمانه شماره 08BAKU1156 آوردهاند مبنی بر این که نمایندگان باکو و ترکیه با شنیدن وضعیت «وخیم» زنان در ایران شگفتزده و متأسف شدهاند، جالب توجه است، به ویژه آنکه «مریم» به عنوان همکار یا مرئوس نوولا جعفراغلو در باکو و در کنفرانس استانبول، افکار باطنی خود را در گفتگوی محرمانه با مأمور آمریکایی آورده است.
مریم میگوید «اغلب زنان در ایران از آزادی گستردهتری در حوزه خصوصی برخوردارند در مقایسه با زنان ترکیه و جمهوری آذربایجان. برای مثال، شمار کمی از زنان ایرانی به شوهران خود اجازه میدهند که همسرانشان را از کار بیرون منع کنند(درحالی که چنین منعی در جمهوری آذربایجان رایج است)». مریم سپس اشارات بیشتری درباره آزادی و استقلال فردی گستردهتر زنان ایرانی نسبت به زنان دیگر جوامع منطقه میکند. و تا جایی پیش میرود که میگوید «جنبش فمنیسم در ایران به نسبت همتایانش در ترکیه و جمهوری آذربایجان، بسیار قدرتمندتر و سازمانیافتهتر و برخوردار از حمایت اجتماعی است». مریم حتی در پاسخ به سوال مامور آمریکایی درباره ازدواج کودکان در ایران میگوید که «اغلب مردم ایران» با این موضوع «مخالفند» و کودکهمسری و همچنین «قتل ناموسی» تنها در میان بعضی گروهها (به گفته مریم: کردها، اعراب و روحانیون) دیده میشود.
بیآنکه بخواهیم جملات اخیر «مریم» به عنوان یک فعال پانترک را تأیید کنیم، مقایسه این اظهارات «مریم» با اظهارات جعفرغلو و مباحث کنفرانس «منطقهای حقوق زنان» در استانبول که تماما بر موضوع زنان در ایران متمرکز شدند و به حال زنان ایرانی تاسف خوردند، بسیار تأمل برانگیز است. اگر وضعیت زنان در ایران بسیار پیشروتر از وضعیت زنان در دیکتاتوری باکو است، چرا سازمان مشکوکی با پشتیبانی مالی سیا و موساد باید کنفرانسی درباره حقوق زنان در منطقه برگزار کند، اما درباره وضعیت زنان در دیگر کشورها سکوت کرده، و صرفا وضعیت زنان در ایران آن هم با هدف ایدئولوژیکی قومگرایانه بپردازد؟
مریم در ادامه جعفرغلو و متولیان غیرایرانی کنفرانس استانبول را تحسین میکند که به گفته او «اتنیکهای پراکنده» (اتنیک: اصطلاحی که تجزیهطلبان و قومگرایان برای نفاق میان ایرانیان به کار میبرند) را گرد هم آورده است. از پیامدهای مثبت این کنفرانس امکان ارتباط فعالان ایرانی با شبکهها و سازمانهای خارجی عنوان میکند. با این حال از طرفهای باکویی و ترک انتقاد میکند که ملاحظات امنیتی فعالان ایرانی در این کنفرانس را درک نکردهاند. میگوید: آنها «مخاطرات امنیتی ایرانیهایی را که در رویدادی حضور یافتهاند که از سوی سازمانی (سازمان جعفرغلو) برگزار شده که تحت حمایت مالی حکومتهای آمریکا و اسرائیل است و با بیقیدی درباره آن سخن میگوید»! در پایان مریم میگوید بهتر است کنفرانسهایی از این دست توسط سازمانهای موجهی مثل دانشگاههای این دو شکئر برگزار شود، و زیر پوشش آنها گروههایی مثل جعفرغلو فعالیت کنند.
پی نوشتها:
[i] https://wikileaks.org/plusd/cables/08ISTANBUL615_a.html
[ii] https://wikileaks.org/plusd/cables/08ISTANBUL601_a.html
[iii] https://wikileaks.org/plusd/cables/08ISTANBUL601_a.html
[iv] https://wikileaks.jcvignoli.com/cable_08BAKU1156?hl=
[v] https://wikileaks.org/plusd/cables/09BAKU27_a.html