پیشگامی و آزادی دختر در عشقورزی و ازدواج از آیینهای زن/ مادرسالاری است که به دلیل ارزش اجتماعی برتر و حرمت تقدّسآمیز بانوان، حق انتخاب و پیشقدمی در موضوع ازدواج بر خلاف جوامع یا اعصار مرد/ پدرسالار، از آن زنان بوده است.
در شاهنامه تهمینه شبانگاه به خوابگاه رستم میآید و آشکار میکند:
ترایم کنون گر بخواهی مرا
نبیند جز این مرغ و ماهی مرا
این آیین زن/مادرسالارانه در منظومههای پهلوانی پس از شاهنامه هم بارها تکرار شده است. در گرشاسپنامه گورنگ اختیار شویگزینی را به دخترش سپرده است و دختر که دیری است شیفتۀ جمشید است با دیدن او- چنانکه تهمینه در برابر رستم- از شهریار ایران خواستگاری میکند:
ز مهر تو دیریست تا خستهام
به بند هوای تو دلبستهام
… ترا ام کنون گر پذیری مرا
بر آیینِ به جفت گیری مرا
دهم جان گر از دل به من بنگری
کنم خاک تن تا به پی بسپری
یکی دیگر از نمودهای داستانی آیین آزادی و اختیار دختران در شویگزینی روایاتی است که در آنها دختر در مراسمی ویژه یا جشن و بزم مردی را از میان گروه خواستگارانش به همسری انتخاب میکند. در داستان «زیادرِس و اُداتیس» هومارتس، پدر اُداتیس، بزمی میآراید و از دخترش میخواهد تا از بین میهمانان یکی را برای همسری برگزیند. در شاهنامه مشابه این رسم به قیصر روم نسبت داده شده و در چنین انجمنی است که کتایون از میان دلیران بسیار، گشتاسپ را به شوهری میپذیرد.
منبع: در حضرت سیمرغ: بیست و پنج مقاله و یادداشت دربارۀ شاهنامه و ادب حماسی ایران، دکتر سجاد آیدنلو، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۶، ص ۶۸-۷۱