شهر باستانی دربند و استحکامات و دژ اطراف آن از سوی یونسکو بعنوان بخشی از میراث تاریخی بشریت اعلام شده است. از هزاره نخست پیش از میلاد به بعد در دربند نقشی بزرگ و سوق الجیشی در کنترل مرز بین شمال و جنوب قفقاز یعنی غرب دریای خزر بازی کرده و نام «دروازه قفقاز» را بخود گرفته است.
در دوران هخامنشیان این منطقه که هنوز شهرسازی چندانی در آن نشده بود تحت حاکمیت ایران هخامنشی بود. بعد از لشکرکشی اسکندر مقدونی و ایجاد ساتراپهای جداگانه در دوره ی سلوکیان و بدنبال آنان در دوره ی اشکانیان، کم و بیش منطقه کنونی جمهوری آذربایجان «آلبانیای قفقاز» (به پارسی؛«اران» و یا «آران») نامیده شد. در کشاکش نظامی و سیاسی بین ساسانیان و بیزانس، فقفقاز بین این دو تقسیم شد. آران تحت حاکمیت ایران قرار گرفت و مناطق غربی آن (ارمنستان و اییری یعنی گرجستان کنونی) غالبا خراجگزار بیزانس شدند.
در دوره ساسانیان حاکمیت ایران بر منطقه آران و داغستان کنونی تحکیم یافت. دیوارهای دوگانه این حصار در قرن پنجم میلادی از سوی خسرو انوشیروان ساسانی برای ممانعت از تاخت و تاز خزریهای شمال قفقاز و دیگر قبایل چادرنشین ساخته شد. بخش قابل توجهی از شهر باستانی دربند بین این دو دیوار قرار دارد. این دیوارها تا بیش از ۱۵ متر ارتفاع دارند که با تخته سنگهای بزرگ بنا شدهاند.
معروف است که در زمان ساسانیان همین دژ و حصار مانع حمله ایستمی خان ترک از شمال قفقاز به ایران شده است.
یونسکو نوشته است که بخش بزرگ این دیوارها در اثر گذشت زمان و بیتوجهی و در عین حال دزدی سنگهای تاریخی که حدود ۱۵۰۰ سال پیش در ساختمان آن بکار رفته، در حال بدی قرار دارد.
اهمیت استراتژیک این دژ و حصار در آنست که در دامنه های کوههای نباساران رشته کوههای قفقاز قرار دارند و تنها نقطه نفوذی بین دریا و کوه ها را تشکیل می دهند. دژ و حصار دربند حدود ۱۵ قرن از سوی دولت های گوناگون جهت مقاصد دفاعی مورد استفاده قرار گرفته است. در آخرین سالهای فرمانروایی ساسانی که ایران با حملات بیزانس و بعدها اعراب مواجه شده بود قبایل ترک ماورالنهر و شمال قفقاز تحت فرماندهی «نون جبغو خان» هم در خراسان و در عین حال هم از شرق و هم از غرب دریای مازندران به ایران حمله می کردند. آنها در سال ۶۲۶ که خسرو پرویز با هراکلیوس بیزانس مشغول جنگ بود توانستند دژ دربند را شکسته به قفقاز سرازیر شوند. در سالهای بعد از اسلام دربند تحت حاکمیت خلافت اسلامی (امویان و عباسیان)، مغول، تیمور و شیروان خانان بود.
از دوره صفویان حاکمیت ایران دوباره تامین گردید اما بدنبال تضعیف ایران بعنوان قدرت منطقه ای و اغتشاشات و فساد داخلی، قدرت نو خاسته شمال یعنی روسیه که تا ۳۰۰-۴۰۰ سال پیش نقش چندانی در منطقه نداشت، بتدریج حاکمیت دربند و داغستان را بدست گرفت.
این منطقه و شهر عملا در سال ۱۸۰۶ بدست روسیه افتاد و با قرارداد گلستان در سال ۱۸۱۳ حاکمیت روسیه بر دریند و داغستان رسما از طرف ایران پذیرفته شد.
***
سال گذشته با پایین رفتن سطح آب دریای مازندران در شهر دربند داغستان، دژ ساسانی دربند از زیر آب بیرون زده و پدیدار شد.
دژ دربند دیوار سنگی بسیار بلندی بود که در زمان خسرو انوشیروان ساخته شد. طول آن چهل کیلومتر و از کوهستان تا کرانهی دریای خزر امتداد داشت و خط دفاعی بسیار مستحکمی در برابر سواران تازشگر بهشمار میآمد. این دژ اکنون ۳۲ کتیبۀ پهلوی و چندین کتیبه به خط فارسیِ دری دارد. فردوسی بزرگ در شاهنامه به این دژ اشاره میکند:
یکی دیدهبان آمد از دیدهگاه
سخن گفت با او ز ایران سپاه
که دشت و در و کوه پر لشکرست
تو خورشید گویی ببند اندرست
ز دربند دژ تا بیابان گنگ
سپاهست و پیلان و مردان جنگ
فرود از در دژ فرو هشت بند
نگه کرد لشکر ز کوه بلند