شاهنامه مصور دوره ایلخانی، معروف به شاهنامه «دموت»، ارزشمندترین اثر نگارگری مکتب تبریز است؛ شاهکاری که مانند بسیاری از آثار ایران قدر ندید و به دست یک عتیقهفروش پاریسی پاره پاره و پراکنده شد.
از زمانی که پادشاهان هنردوست روی تخت نشستند، هنر ایران به عنوان یکی از غبطهبرانگیزترین ویژگیهای این سرزمین همواره مورد توجه دنیا بوده است. آثاری که در طی قرنهای گذشته توسط نگارگران ایرانی خلق شد، گنجینه و سند ارزشمندی است که متاسفانه بخش اعظم آن در سالهای پس از از بین رفتن حکومتها و سلسلهها قدر ندید و به تاراج رفت.
شاهنامه مصور «دموت» به عنوان ارزشمندترین اثر نگارگری مکتب تبریز اول که در دوره حکومت ایلخانان مغول توسط هنرمندان ایرانی خلق شد، یکی از این آثار است. نقاشیهای این کتاب اوج پیشرفت نگارگری ایران در دوره ایلخانان به شمار میرود. با توجه به اینکه مصور کردن و کتابآرایی آثار ارزشمند ادبی به شدت مورد توجه پادشاهان آن دوره بوده، این اثر گرانبها از نگارگری سنتی ایران بر جای مانده است.
نگارههای این شاهنامه توسط چند نقاش اجرا شد. آنها با نمایش حالات عاطفی انسانها در آثار این شاهنامه تحول بزرگی در نگارگری ایجاد کردند. نگارههای این کتاب به خط نسخ نوشته شده و آن را بهترین نوع شاهنامه مصور میدانند. تصویرگران شاهنامه دموت تمایلی به نشان دادن تجسم حجم و عمق نشان دادند که در سنت نقاشی ایرانی بیسابقه بود.
نگارههای این شاهنامه تا قرن دهم هجری در تبریز نگهداری میشد و بعدها در آشفتگی دوره محمدعلی شاه، توسط یک فرد پاریسی به نام «ژرژ دموت» از ایران خارج و به صورت برگ برگ به موزهها و مجموعهداران سراسر دنیا فروخته شد. از آن دوره بود که آن را به نام شاهنامه «دموت» میشناسند.
تعداد نگارههای آن را حدود ۱۸۰ نگاره میدانند، ولی هماکنون از این شاهنامه ۷۷برگ مینیاتوردار در موزههای جهان شناسایی شده است. از نظر کیفیت تصاویر و تعداد صحنههای مصور آن را بیمانند میدانند.
رزم اسکندر با کرگدن، جنگ بهرام گور و اژدها، زاری بر مرگ اسکندر، هزیمت قشون هند از برابر جنگجویان آهنی اسکندر، نگاره رستم و شغاد، اسارت اردوان به دست اردشیر، نبرد بهرام گور با گرگ شاخدار، به دار آویختن مانی، بازجویی موبدان از زال، فرار پادشاه کابل از مقابل سپاه فرامرز، قتل اسفندیار به دست رستم و رزم فریدون با اژدها از نگارههای معروف این شاهنامه است.
نگارگری سنتی ایران با چاشنی نقاشیهای چین و بیزانس
مکتب تبریز همزمان با حکومت ایلخانان مغول در قرن هفتم و هشتم هجری در شهر تبریز پایهگذاری شد. حمایت پادشاهان ایلخانی از هنرمندان باعث شده بود برجستهترین هنرمندان کشور یک جا جمع شوند و شاهکارهای بینظیری خلق کنند.
از مهمترین ویژگیهای این مکتب به کار گیری عناصر هنر نقاشی چین در نگارگریهای هنرمندان ایرانی بود. البته ورود این عناصر، طوری نبود که اصل نگارگری ایرانی را تحت تاثیر خود قرار بدهد. نقاشان ایرانی در کنار آنها به نقوش سنتی و معماری ایرانی در نقاشیهایشان توجه ویژهای داشتند. تلفیق عناصر نقاشی چینی با نگارگری سنتی ایران، دوره جدیدی از نگارگری ایرانی را رقم زد.
در آن دوره جاده ابریشم به عنوان شاهراه تجاری باعث ارتباط هنرمندان ایرانی با هنرهای تزئینی چین شد. دقت در جزئیات از ویژگیهای هنر چین بود که وارد نگارگریهای ایرانی شد و تا سالها باقی ماند.
چهرهها، نحوه نمایش طبیعت مثلاً ترسیم تنه پیچیده و گرهدار درختان و صخرههای تیز و دشتهای بریده و ابرهای مواج، مراعات نسبتها، دقت در رسم گیاهان و اعضای بدن حیوانات، و تحرک و جنبش بیشتر در نمایش صحنهها به جای آرامش و سکون موجود در نقاشی سنّتی ایرانی در این مکتب دیده میشوند. در این دوره لباسها در نگارگری ایران تحت تاثیر هنر چینی و بیزانسی بود چهرهها به صورت مغولی نقاشی میشد.
«منافع الحیوان» ابن بختیشوع، «جامع التواریخ» رشیدی و «جلوس سلطان لهراسب در بلخ»، «سلسلهالذهب»، «آثارالباقیه» و تصاویر یک نسخه مصور «کلیله و دمنه» نمونه دیگری از آثار مکتب تبریز هستند.
احمدِ موسی، امیر دولتیار، مولانا ولیالله و محمدعلی توسی کاتب از نقاشان مکتب تبریز اول به شمار میروند.
منبع: ایسنا
سخن گفتن بهرام گور با نرسی
بهرام در حال شکار روباه
گرفتار شدن اردوان به دست اردشیر
مویه بر مرگ اسکندر