آیین رونمایی از تاریخ جامع ایران که در بیست جلد توسط دایره المعارف بزرگ اسلامی تهیه و تنظیم شده است با حضور آیت الله هاشمی رفسنجانی، علی جنتی و صالحی امیری انجام پذیرفت. به گزارش وب سایت خبری تحلیلی آذری سیدجواد طباطبایی نیز در این نشست بیان کرد: تاریخ ملی ایران با پادشاهی کوروش آغاز میشود، چراکه او بود که یک دولت به معنای امروزی در ایران تاسیس کرد. ملت ایران تاریخ نوشتند و دارای تاریخ ملی هستند. به گفته هگل سنت دولتمداری ایرانی ها به دوران هخامنشی و کورش باز می گردد و هخامنشی ها اولین دولت تاریخ به معنای دقیق کلمه را بنیانگذاری کردند.
وی با بیان اینکه هگل در باب فلسفه دین به زرتشت هم اشاره میکند و میگوید، در دین زرتشت خداوند نور است و این یعنی آغازی غیرتجسدی برای پرستش، ادامه داد: با استنباط به این نکات میشود گفت مفهوم ملت در ایران از دیرباز وجود داشته و در دورههایی حتی ملتها توانستهاند دولتهای خود را ایجاد کنند. این تعبیر را میشود از تاکید فردوسی در شاهنامه روی مفاهیم ایران و ایرانی و همچنین در آثار بیهقی دید.
وی گفت: همیت مجموعه «تاریخ جامع ایران» این است که نشان میدهد برخی از کشورها که در زمانی کوتاه ایجاد شدهاند و تاریخی ندارند، متاسفانه اقدام به مصادره فرهنگی و تاریخی ایران کردهاند. به عنوان مثال کشور آذربایجان که پس از فروپاشی جماهیر شوروی تنها 20 سال از تاسیس آن میگذرد در رویکردهای تبلیغاتی خود آذربایجان را به عنوان شهر آتشکدههای قدیمی معرفی میکند در حالی که حتی اسم این کشور نیز متعلق به خود آنها نیست.
وی با ارایه یک پیشنهاد درباره نام «تاریخ جامع ایران» توضیح داد: افق این کتاب تاریخ ملی ایرانیان است. در واقع آگاهی ملت ایران است که در این کتاب درج شده است. به نظرم این کتاب تاریخ جامع باید به تدریج به تاریخ ملی ایران تبدیل شود. چراکه ما در منطقهای قرار گرفتهایم که کشورهایی به عنوان جعلهای تاریخی در آن سربرآوردهاند. تاریخ ملی ندارند و یکی از آسیبها در این شرایط غارت تاریخ ملی ماست که انتشار چنین اثری را دارای حساسیت میکند.
طباطبایی ادامه داد : ایرانیان ملتی بودند که نسبت به ملیت خودآگاهی داشتند. یکی از کشورهایی که تاریخ او خیلی زود شروع میشود، نیز ایران است. ایران کشوری است که از قرن چهارم به بعد تاریخ خود را از سایر نقاط مجزا میکند.
وی با ارایه یک پیشنهاد درباره نام «تاریخ جامع ایران» توضیح داد: افق این کتاب تاریخ ملی ایرانیان است. در واقع آگاهی ملت ایران است که در این کتاب درج شده است. به نظرم این کتاب تاریخ جامع باید به تدریج به تاریخ ملی ایران تبدیل شود. چراکه ما در منطقهای قرار گرفتهایم که کشورهایی به عنوان جعلهای تاریخی در آن سربرآوردهاند. تاریخ ملی ندارند و یکی از آسیبها در این شرایط غارت تاریخ ملی ماست که انتشار چنین اثری را دارای حساسیت میکند.
طباطبایی: ما باید از این سند ملی هویت ایران حفاظت کنیم. این کتاب یک سند سیاسی نیز هست و باید آگاه باشیم که این کتاب شاید یکی از تریبون هایی است که می توان از تمامیت ایرانی به واسطه آن دفاع کرد.
جواد طباطبایی در ادامه مباحث خود پیرامون اهمیت تاریخ گفت: ایران در گذشته به مفهوم سیاسی بزرگ تر از این بود و به مرور زمان دچار تجزیه شده است. پیش از این شوروی همسایه شمالی ایران بود اما پس از فروپاشی شوروی کشورهای جدید که سابقه سیاسی نداشتندر مرزهای شمالی ایران ظهور کردند که در حقیقت تداوم تاریخی ایران بودند.
وی با نام بردن از جمهوری باکو عنوان کرد که حتی نام این کشور نیز جعلی است و در آخرین اقدام به جعل تاریخ در خصوص نادر شاه افشار پرداخته است. کشوری که تاریخ ملی نداشته باشد ناچار از جعل تاریخ و هویت است.
وی گفت:
افق تاریخ جامع ایران ، تاریخ ملی ما است. افقش این است که روزی به تاریخ ملی برسیم و بگوییم برای اولین بار خودمان نوشتیم.
ما تاریخ ملی و آگاهی خودمان را نوشتیم. چون آن چیزی که بیرون از ایران نوشته شده مثل تاریخ کمبریج تاریخ دولت یا کشور ایران می تواند باشد اما وجهه مهم دیگر تاریخ که تاریخ اگاهی ملی ما است نبوده. پیشنهاد من این است که این تاریخ طرح تاریخ جامع ایران است و به این اعتبار باید باز باشد. یعنی این تاریخ در آینده و به تدریج تبدیل شود به تاریخ ملی ایران.
این چیزی اس تکه در افق باز آینده امکان پذیر خواهد شد.
اما چرا روی این مسئله تاکید کردم؟
ما در شرایط دهه های اخیر در منطقه ای قرار گرفته ایم که کشورهایی که ایجاد شده اند کشور در معنای دقیق کلمه نیستند. جعل های جدید تاریخی هستند. بنابراین تاریخ ندارند و مهم تر اینکه تاریخ ملی ندارند. اما یکی از اتفاقاتی که در حال رخ دادن است غارت تاریخ ملی ما است و این مسئله است که به انتشار چنین اثری (تاریخ جامع) حساسیت خاصی می دهد. برای مثال یکی از زائیده های شوروی جمهوری های تشکیل شده در شمال ایران سات. به عنوان مثال همسایه های شمالی. یکی از اینها جمهوری آذربایجان است که تاریخی در نهایت بیست ساله دارد. نه اسمش از خودش است و نه تاریخ بیست ساله اش. اگر بخشی از تاریخش را جزو ایران و بخشی از امپراتوری تزارها نداند در این صورت تاریخ بیست ساله دارد. اما کار مهمی که دارد آنجا انجام می شود غارت میراث فرهنگی و تاریخی و مصادره تاریخ ایران است.