باکو؛ صابر رستمخانلی و چند نفر دیگر، نشست ضد ایرانی برگزار کردند

۲ خرداد, ۱۳۹۴
باکو؛ صابر رستمخانلی و چند نفر دیگر، نشست ضد ایرانی برگزار کردند

می شد، توسط داک (به دبیرکلی صابر رستمخانلی) و حزب همبستگی شهروندی (حزب صابر رستمخانلی) برگزار شد.
چهره هایی مانند نصیب نصیب زاده (نخستین سفیر جمهوری باکو در ایران)، یاسمن قره قویونلو (پای ثابت نشست های ضد ایرانی) و عیسی قنبراف (دبیرکل حزب ینی مساوات) در نشست بین المللی که با حضور 50 نفر برگزار می شد، حضور داشتند. با وجود اینکه همه حاضرین شهروند جمهوری باکو بودند، معلوم نیست چرا عنوان «بین المللی» به این نشست داده شده بود!

•    صابر رستمخانلی کیست و از ایران چه می خواهد؟

صابر رستمخانلی در حالی به تکاپوهای بی ثمر خود ادامه می دهد که تا کنون هیچ تلاشی برای آزادسازی قراباغ که جمهوری باکو معتقد است تحت اشغال قرار دارد انجام نداده است. تکاپوهای وی به قدری روزمره و سطحی شده است که امروزه حتی در کشور خود نیز منزوی است ، چنانکه هیچ یک از چهره های جدی سیاسی در باکو علیرغم دعوت، در کنگره اخیر داک شرکت نکرده بودند.
اما صابر رستمخانلی کیست و از ایران چه می خواهد؟ وی از چهره سیاسی به ظاهر مخالف حکومت علی اف است اما که فعالیت های خود با هماهنگی لابی یهودیها و تندروهای امریکایی برای تجزیه ایران متمرکز کرده است.
برخی معتقدند دولت باکو فعالیت هایی از این دست را به مخالفین خود واگذار کرده است تا امکان توجیه در برابر وزارت خارجه ایران داشته باشد.
روزنامه پاریتت  باکو در سال 1387 در خصوص رستمخانلی نوشت:
 رستمخانی از چهره های مورد اعتماد امریکا در باکو می باشد. وی  مدیر حزب همبستگی ملی است که هزینه های آن از سوی امریکا تامین می شود و در سفر اخیر به امریکا ، رستمخانی کمک های چشمگیری از دولت امریکا برای گسترش فعالیت خود به منظور جلوگیری از گسترش اسلامگرایی در ایران شمالی دریافت کرده است.
آکف حمیداف کارشناس سیاسی در باکو به پاریتت گفت : من با رستمخانی ده سال سابقه آشنایی دارم . وی سال گذشته مرا دعوت کرد که در طرح های جدید برای «ایجاد احساسات قومی در آذربایجان ایران» از طریق نگارش و انتشار مقالات جهت دار مشارکت کنم [این مقالات بعدها به اسامی مستعار به فارسی ترجمه شده و به عنوان خوراکی فکری در اختیار عناصر جدایی طلب قرار می گیرد].
  وی به من گفت که :  در ایران زبان آذربایجانی در مدارس تدریس نمی شود و حقوق آذربایجانی های ایران توسط حکومت پایمال می شود . ما باید علیه ایران تبلیغات کنیم و «بتوانیم افرادی را ایران تحت تاثیر قرار دهیم». امریکا و لابی یهود در این رابطه از ما حمایت می کنند.
سپس رستمخانی به من وعده داد که در قبال انتشار هر مقاله حقوق معینی به من پرداخت کند و مرا به سفرهای خارجی بخصوص امریکا اعزام کند.
حمیداف افزود : من از رستمخانی سوال کردم که هزینه های این فعالیت ها را چه کسی تامین می کند . وی پاسخ روشنی نداد . من نیز گفتم تا  مساله را ندانم همکاری نخواهم کرد . در اینجا رستمخانی خطاب به من گفت : برایت توضیح دادم که امریکا و لابی یهودی از ما حمایت می کنند و بیش از این نمی توانم بگویم. گفتگوی من با رستمخانی دو ساعت به طول انجامید و من به او گفتم : قوم تالش بیش از یک میلیون نفر از جمعیت  کشور ما را تشکیل می دهد ، آیا آنها به زبان تالشی مدرسه و رادیو و تلویزیون و مطبوعات دارند ؟ قوم لزگی چه طور ؟ اگر عدم وجود مدرسه به زبانهای قومی به معنای پایمال شدن حقوق است ، این حقوق در کشور ما و حتی در امریکا و اسراییل نیز نقض می شود . کشور ما کشور کوچکی است که در مقایسه با ایران جمعیت اندکی دارد. با گذشت 15 سال آوارگان مناقشه قره باغ همچنان در چادرها زندگی می کنند و دولت الهام علی اف از تامین ابتدایی ترین نیازهای آنها خودداری میکند و آوارگان از صدقه کمیته امداد ایران زندگی می کنند ، در کدام کشور آوارگان جنگی را 15 سال در چادرها نگه می دارند؟
حمیداف گفت : من تا قبل از سفر به ایران و تحت تاثیر تبلیغات دروغین افرادی مانند رستمخانی و مطبوعات و شبکه های تلویزیونی  تصور می‌کردم در ایران تکلم به زبان آذری ممنوع است ، من تصور می کردم اردبیل و تبریز ویرانه است ، اما وقتی به ایران سفر کردم، با کمال تعجب دیدم که اردبیل و تبریز از لحاظ آبادانی و وجود کارخانه ها و بازارهای بزرگ بسیار دلپذیر است .روزنامه ها و رادیو و تلویزیون در آذربایجان ایران هم به زبان فارسی هم زبان آذری برنامه پخش می کنند.
من در پایان دیدار با رستمخانی مشاهدات خود را از ایران توضیح دادم ، ولی وی علاقه ای به درک حقیقت نشان  نداد. زیرا وی وجدان خود را به امریکاییها و صهیونیستها فروخته است .  به رستمخانی گفتم که به جای فعالیت علیه ایران و خدمت به امریکا، بهتر است برای آزادی قره باغ فعالیت کنیم . اما باز هم وی علاقه ای نشان نداد و گفت : اهالی قره باغ ارمنی هستند و ما نمی خواهیم یک جمهوری خودمختار ارمنی نشین داشته باشیم و بهتر است مساله قره باغ را رها کنیم. ما باید سعی کنیم با ارمنستان روابط دوستانه داشته باشیم . در این صورت مساله قره باغ هم در گذر زمان حل خواهد شد.

     تحلیل نهایی:

به نظر می رسد گروه رستمخانلی در جذب مخاطب برای صحبت های تکرار به شدت دچار مشکل است و مخاطبین باکویی نیز حاضر به شنیدن صحبت هایی از این دست نیستند. از سوی دیگر اپوزیسیون در باکو دچار پوچی و بی محتوایی شده و نا امید از کسب قدرت به خیالهای واهی می اندیشد.

 

 
وزیر کار(ربیعی) در جمع کودکان جنگ زده جمهوری باکو
آوارگان جنگ قره باغ بعد از بیست سال خانه و کاشانه ندارند+عکس
مصائب مردم شهر شیعه نشین ترتر در منطقه قره باغ
روایت روزنامه نگار تُرک؛ شیمون پرز از تجزیه آذربایجان ایران حمایت می کند!