“پرسش و پاسخ هایی درباره تاریخ، فرهنگ و زبان آذربایجان” و در پیش بودن سالگرد درگذشت ستارخان سردار ملی مصاحبه ای با وی داشته است که شرح آن در ذیل می آید.
تبریز بیدار: با سلام و تشکر از وقتی که در اختیار تبریز بیدار قرار دادید. برای شروع خودتان را معرفی کنید.
ربانی: محمدرضا ربانی هستم.39 ساله، دارای مدرک فوقلیسانس علوم سیاسی و دانشجوی فعلی دکتری ژئوپلیتیک در دانشگاه تربیت مدرس تهران. نزدیک 15 سال هست که کار مطبوعاتی میکنم. با هفتهنامههایی مثل نقیب، میثاق، روزنامه مهد آزادی و جام جم تهرآنهمکاری داشتم و از 7 سال پیش هم امتیاز ماهنامه طرح نو را گرفتیم که بعد از یک سال بهصورت هفتهنامه منتشر شد و الآنهم چند ماه هست که بهصورت روزنامه منتشر میشود. مهمترین انگیزه من برای ورود به حوزه مطبوعات و رسانه همین موضوع هویت ایرانی اسلامی منطقه بود و پیدا کردن یک سری مؤلفههایی که ما بتونیم این هویت ایرانی اسلامی منطقه رو معرفی و تقویت بکنیم.
به بیش از 30 سوال مطرح در خصوص فرهنگ و تاریخ و زبان آذربایجان جواب داده ایم.
تبریز بیدار: هدفتان از انتشار کتاب اخیر چه بوده است؟
ربانی: از 15 سال پیش که در حوزه مطبوعات بودم یک سری سؤالات و شائبهها در خصوص تاریخ و فرهنگ آذربایجان مطرح میشد که بیشتر هم از سوی رسانههای وابسته به خارج صورت میگرفت و جامعه نیاز داشت که به این سؤالات پاسخ داده شود. ما به مرور زمان به برخی از این سؤالات در نشریه طرح نو جواب میدادیم تا اینکه کار به جایی رسید که به نظر رسید میشود این جوابها را بهصورت علمیتر در یک کتاب منتشر کرد. بیشتر هدف ما این بود که به سؤالات رایج در حوزه تاریخ، فرهنگ و زبان آذربایجان جواب مناسب و علمی بدهیم.
البته به این سؤالات قبلاً در قالب کارهای علمی و پژوهشی پاسخ کامل داده شده ولی ما سعی کردیم که بهصورت پاسخهای کوتاه و اصطلاحاً ساندویچی برخی مطالب را برای مخاطب بیان کنیم.
در این کتاب به بیش از 30 سؤال رایج در این حوزه پاسخ دادهایم. البته حتماً نواقصی هست که ان شاالله در چاپ های بعدی حتماً سعی میکنیم اصلاح شود.
ایرانیت و اسلامیت مثل دو بال یک پرنده هستند و نمی شود آنها را از هم تفکیک کرد
تبریز بیدار: نقش آذربایجان در تاریخ ایران چه بوده است؟
ربانی: تاریخ آذربایجان را نمیتوان جدای از ایران در نظر گرفت و بالعکس. در خصوص پروسه ملتسازی در تاریخ ایران دو رویداد خیلی مهم در تاریخ ایران اتفاق افتاده که هر دو را آذربایجانیها شکل دادهاند. از اینکه امپراتوری قدرتمند ماد در فلات ایران تشکیل بشود ما حکومتهای محلی و کوچکی در منطقه و فلات ایران داشتیم منتها میبینیم که در پروسه ملتسازی اولین قدم را مادها که نیاکان آذربایجانیها بودند اولین امپراتوری و دولت-ملت را البته نه به معنی مصطلح امروزی بلکه با تعاریف زمان خود در ایران تشکیل دادند.
دوره دوم بعد از ورود اسلام به ایران هست که ما نزدیک 1000 سال فترت دولت ملی در ایران داشتیم تا اینکه صفویه آمدند و پروسه ملتسازی جدید در ایران را شکل دادند. با تشکیل حکومت صفویه عامل جدیدی به هویت ایرانیان اضافه میشود که آنهم تشیع هست.
بهطورکلی میتوان گفت که ایرانیت و اسلامیت در طول تاریخ ایران و آذربایجان بهقدری با هم آمیخته و پیوسته شدهاند که مثل دو بال یک پرنده هستند و نمیشود آنها را از هم تفکیک کرد.
تبریز بیدار: برای این رابطه که می گویید مثالی بزنید؟
ربانی: میشود به نوروز اشاره کرد. ما در مراسمات باستانی خود نوروز را داریم، در اسلام هم صله رحم هست و این دو بعد از ورود اسلام به ایران جلوه بسیار زیبایی از فرهنگ انسانی در ایرانیان ایجاد کردهاند.
در جریان دفاع مقدس آذریها مرزهای رنگ و زبان و نژاد رو در هم شکستند و دفاع جانانه از کل مردم ایران انجام دادند
تبریز بیدار: نقش اذربایجان در شکل گیری جریانات معاصر ایران را چگونه تحلیل می کنید؟
ربانی: ما در حال حاضر به نوعی در حال تکمیل فرایند ملتسازی هستیم که در دوره صفویه شکل گرفت و آخرین نمود آن انقلاب اسلامی بود. آذربایجان بعد از شکلگیری صفویه در ایران همواره پیشتاز دفاع از هویت ملی در ایران بوده است. چه در جنگهایی که روس و عثمانی علیه ایران راه انداختند چه در دوران مشروطه که ما میبینیم که آزادیخواهی و مشروطه از آذربایجان به سراسر ایران منتقل میشود و آن موقع هم که با به توپ بسته شدن مجلس مشروطه داشت به کما میرفت باز هم این آزادی خواهان آذربایجانی بودند که این قضیه را زنده نگه داشتند و نهایتاً در بحث انقلاب اسلامی و دفاع مقدس هم که این مسئله بسیار بازر است.
در جریان دفاع مقدس آذریها مرزهای رنگ و زبان و نژاد رو در هم شکستند و دفاع جانانه از کل مردم ایران انجام دادند. زمانی که رزمندگان ما جانشان را در کردستان یا خوزستان به خطر میانداختند به این فکر نمیکردند که مردم آنجا به چه زبانی سخن میگویند و نژادشان چیست.
الآن هم که مثلاً بعضی اتفاقات در آذربایجان میافتد و نظراتی مطرح میشود خود آذربایجانیها هستند که با این دیدگاهها بهصورت علمی برخورد میکنند. ما هم با هم ترکی صحبت میکنیم و از شنیدن اشعار شهریار لذت میبریم و خود ما هم بایستی به این سؤالات جواب دهیم.
اغلب مشروطه خواهان آذربایجان دغدغه و انگیزه دینی داشتند
تبریز بیدار: مشروطه در آذربایجان با چه مبنایی شکل گرفت؟
ربانی: در بحث مشروطه و بخصوص مشروطه آذربایجان بلافاصله اسم افرادی مثل ستارخان و باقر خان و شیخ محمد خیابانی و ثقهالاسلام به ذهن خطور میکند و مردم مشروطه را با این اسامی میشناسند.
ستارخان کسی بود که به کنسول روس در جواب دعوتش برای رفتن زیر بیرق روس میگوید که من میخواهم هفت اقلیم بیایند زیر پرچم حضرت ابوالفضل (ع) و در وصیتنامه اش هم صراحت دارد که در راه اسلام و اهلبیت (ع) قیام کرده است. بقیه این نفرات هم در این تفکر بوده اند.
حالا یک عده هم مثل حیدر عمو اوغلو و تقی زاده بودند که نگاههای سکولار داشتند ولی غالب مشروطه خواهان آذربایجان نگاه مذهبی به قضیه داشتند.
اگر در مشروطه مسائل قومیتی مطرح بود ستارخان برای آزادی تهران قشونکشی نمیکرد
تبریز بیدار: بعضا مطرح می شود که مشروطه آذربایجان به دلیل مطالبات قومی و رویکرد قوم گرایی بوده است. نظر شما چیست؟
ربانی: اگر این قضیه که میگویند مطرح بوده که مثلاً مشروطه خواهان آذربایجان را فارغ از ایران میدیدند در قضیهای مثل به توپ بسته شدن مجلس شورا در تهران هیچ لزومی نداشت که ستارخان با قشون خودش برود برای آزادی تهران. اگر مسائل قومیتی مطرح بود که ستارخان برای آزادی تهران قشونکشی نمیکرد.
یا در موردی دیگر شاهد هستیم که شهید خیابانی در مقابل اینکه حزب مساوات نام شمال ارس را که در تاریخ به نام آلبانیا و آران مشهور بود تغییر داد و آذربایجان گذاشت، نام منطقه آذربایجان خودمان را به آزادیستان تغییر میدهد تا آنها نتوانند از مشابهت اسمی برای اغراض خود سو استفاده کنند.
یا نشریهای که شیخ محمد در باکو به نام آذربایجان جزو لاینفک ایران منتشر میکند هم بیانگر همین موضع است.
این مثال ها نشان میدهد که رهبران مشروطه آذربایجان را در چارچوب ایران میدانستند.
ترک ها از قرن چهارم ه.ق به آذربایجان آمدند و بنا به دلایلی به مرور زبانشان غالب شد
تبریز بیدار: نظر شما در مورد تاریخچه زبان ترکی در آذربایجان چیست؟ اینکه کسروی می گوید که زبان مردم اینجا آذری بوده و ترکی نبوده است را تایید می کنید؟
ربانی: شخص کسروی دو وجه متضاد دارد. او یک سری کتب تاریخی دارد مثل کتابهای تاریخ 18 ساله آذربایجان و تاریخ مشروطه که علمی و قابل استفاده هستند.
در موضوع زبان آذری هم کسروی در یک رساله علمی به این موضوع پرداخت.
فارغ از بحث کسروی، حتی بسیاری از ترکولوژها و ترک شناس ها هم معتقدند که ترکها از قرن چهارم هجری به ایران آمدند و به تدریج در آذربایجان مستقر شدند و به چند دلیل زبانشان در این منطقه غالب شد.
ترکها در دورههایی به لحاظ اقتصادی و نظامی غالب بودند و مردم مجبور بودند برای پیشبرد کارهای خودشان زبان آنها را یاد بگیرند. یا در دوره صفوی مردم منطقه قزلباشها را به دلیل اینکه در مقابل تجاوز های عثمانی میایستادند و از مردم دفاع میکردند خیلی دوست داشتند و به خاطر همین گرایش به ارتباط با آنها و زبان ترکی پیدا کردند.
البته ما به هیچ وجه قصد نداریم زبان شیرین ترکی را نفی کنیم. بالاخره با توجه به روایتهای مختلف 400 یا 700 سال هست که زبان ترکی وارد کشور ما شده و با فرهنگ ما عجین شده و ادبیات فولکلور ما را ساخته و مردم ما به مرور زمان به این زبان خو گرفتهاند و ما الآن داریم با این زبان زندگی میکنیم و قطعاً باید این زبان حفظ بشود همچنان که ما معتقدیم که سایر زبانهای ایرانی مثل زبان آذری پهلوی حفظ بشوند و همه ما و خصوصاً دولت در این زمینه مسئولیت داریم.
تبریز بیدار: کدام یک از ترک شناس ها بر این نظر هستند؟
ربانی: به طور واضح میخواهم از مرحوم هیئت صحبت کنم. ایشان کتابی دارند به نام سیری در تاریخ زبان و لهجههای ترکی. در صفحه چهار در مقدمه کتاب نوشتند که غزها یا همان غزنویها از قرن چهارم به بعد اسلام آورده و وارد بلاد اسلامی و ایران شدند.
منصف ترین ترک شناس ها چه شرقی و چه غربی و چه ایرانی و خارجی معتقدند که مأمن اصلی ترکها آسیای میانه بوده و به مرور زمان وارد ایران شدهاند.
تعداد کسانی که بهصورت علمی گفته باشند ترکها از قدیمالایام در آذربایجان ساکن بودهاند حتی به تعداد انگشتان یک دست هم نیست.
تبریز بیدار: حالا مردم آذربایجان آذریزبان هستند یا ترکزبان؟
ربانی: واقعیتش مکالمهای که ما با هم صحبت میکنیم نه ترکی ترکی هست و نه آذری آذری. شاید همان اصطلاح ترکی آذری که بکار برده میشود مناسب باشد برای زبان ما.
مرحوم هیئت هم مثل ما معتقد بود که ترکان بومی آذربایجان نبودند و در قرن چهارم وارد ایران شدند
تبریز بیدار: از مرحوم هیئت اسم آوردید. موافقید قدری در مورد ایشان صحبت کنیم؟
ربانی: مرحوم هیئت پزشک و اولین متخصص قلب در ایران بود که عمل قلب انجام داد. در زمینه بحثهای ترک شناسی هم ما بعضی از نظراتشان رو میپذیریم و بعضی رو هم نادرست میدانیم. ایشان هم مثل ما معتقدند که ترکان بومی آذربایجان نبودند و در قرن چهارم به سمت ایران آمدند و وارد کشور ما شدند.
چون شناخت بنده از ایشان در حد خیلی بالایی نیست بهتر هست بحث در مورد ایشان را به یک کارشناس محول کنیم.
راه اندازی فرهنگستان زبان ترکی یک شعار انتخاباتی بود که بدون پشتوانه علمی مطرح شد
تبریز بیدار: آقای رییس جمهور قول تاسیس فرهنگستان زبان ترکی آذری رو دادند. بعضی ها هم موضوع تدریس زبانهای مادری در مدارس رو مطرح می کنند. نظر شما در مورد این موضوعات چیست؟
ربانی: اینکه ما باید تمامی زبانها و لهجههای ایرانی را بایستی حفظ کنیم اصلی هست که دولت باید به آن توجه ویژه کند و زبان آذری و ترکی هم از زبانهایی هست که دولت باید اهتمام ویژهای نسبت به آن داشته باشد.
در مورد تأسیس فرهنگستان زبان ترکی آذری به نظر من بهتر هست که ما اساسنامه فرهنگستان زبان فارسی را کمی تغییر بدهیم و آن را به عنوان فرهنگستان زبانهای ایرانی مطرح کنیم و همه زبانهای ایرانی را در آنجا مورد حمایت و بررسی قرار دهیم.
واقعیت این هست که ما اگر در آذربایجان فرهنگستان زبان ترکی را فعال کنیم آن موقع سایر اقوام مثل کردها و عربها و بلوچها و … هم خواستار تشکیل فرهنگستان زبان میشوند و حق هم دارند که این حالت در عمل با توجه به تفاوتهایی که داخل هر کدام از این مناطق هست غیر عملی هست.
مثلاً ما در میان کردها سه گویش داریم که تقریباً نمیتوانند حرف هم را بفهمند و با این حالت ما بایستی فقط سه فرهنگستان برای زبان کردی تشکیل بدهیم.
این چیزها به نظرم بیشتر یک شعارهای انتخاباتی بود که بدون پشتوانه علمی مطرح شد.
در دوره دولت قبل کلاسهای زبانهای محلی در دانشگاهها تشکیل شد. در خود دانشگاه تبریز هم کلاس ترکی آذری تشکیل شد که بر خلاف تبلیغات برخی، جامعه دانشجویی استقبالی از این کلاسها نداشت.
به نظرم قبل از اینکه این موارد بهصورت سیاسی مطرح شود بایستی در محافل علمی در دانشگاهها بحث شود و سرفصلها و منابع و کتب و اساتید این امر آماده شوند.
تبریز بیدار: نشریه طرح نو در یکی از چالشی ترین موضوعات منطقه که همان بحث هویت و تاریخ آذربایجان هست فعالیت می کند. در این مدت خاطرات جالبی دارید که برا خوانندگان نقل کنید.
ربانی: یکبار یکی از دوستان و هممحلهای های بچگی من را در جمعی دید و پرسید که چه کار میکنم. گفتم که مدیر مسئول نشریه طرح نو هستم. برگشت به من گفت که همان روزنامهای هستی که میگوید ستارخان فارس هست؟
از او پرسیدم که تا حالا نشریه را خواندهای و گفت نه. دیدم که تحت تأثیر تبلیغات عدهای در سایتها و ماهوارهها این ذهنیت را پیدا کرده است.
ما دوستانی داشتیم که گرایشهای شدید تجزیهطلبی و قومگرایی هم داشتند و چندین بار آمدن دفتر نشریه و نشستیم با هم بحث کردیم و منابع و کتب و اسناد را معرفی کردیم و خواندند و الآن خودشان جزو نویسندگان نشریه شدهاند.
اقدامات قوم گرایان نه تنها به نفع زبان و فرهنگ و اقتصاد آذربایجان نیست بلکه بیشترین ضربهها را هم به آذربایجان زده است.
تبریز بیدار: موضع طرح نو در خصوص هویت و تاریخ آذربایجان و زبان ترکی چیست؟
ربانی: طرح نو بر خلاف تبلیغاتی که برخی میکنند نه مخالف آذربایجان هست و نه مخالف فرهنگ و زبان ترکی. ما خیلی بیشتر از قومگرایان مدافع آذربایجان هستیم و معتقدیم حرکاتی که اینها به نام آذربایجان انجام میدهند نه تنها به نفع زبان و فرهنگ و اقتصاد آذربایجان نیست بلکه بیشترین ضربهها را هم به آذربایجان زده است.
شما نگاه کنید، آذربایجان شرقی زمانی جزو 4 قدرت اقتصادی و صنعتی کشور بود ولی الآن تا رتبه هفتم نزول کرده است. یکی از مهمترین دلایل این قضیه نا امن نشان دادن استان و خصوصاً شهر تبریز هست. سرمایهگذار خارجی و خصوصی داخلی به دنبال محل با امنیت بالا برای سرمایهگذاری هست، منتها وقتی برخی میآیند مسائل پیش پا افتاده را تحت تأثیر رسانههای بیگانه به معضلات امنیتی تبدیل میکنیم نباید انتظار این را داشته باشیم که سرمایهگذاری خصوصی در استان رونق بگیرد و خود به خود اقتصاد استان عقب میماند و اگر با این روال پیش رویم وضعیت از الآن هم بدتر خواهد شد.
ما در طرح نو معتقدیم که آذربایجان باید آن نقش اصلی که در پیشرفت ایران بر عهده داشت را دوباره بازیابی کند و به دنبال پیشرفت آذربایجان هستیم.
تبریز بیدار: سخن آخر
ربانی: ان شاالله که تبریزِ بیدار پایدار باشد و کمک کند که تبریز واقعاً بیدار شود و آن نقش اصلی و حیاتی خود در مسائل کشور و منطقه را بازیابد که اگر تبریز، بیدار باشد مطمئناً ایران نیز بیدار است!