این وقایع. تلاش دربار پهلوی برای تقلیل کل تلاشهایی که در سطوح مختلف ملی برای رهایی آذربایجان صورت گرفت به نقش یکی از بازیگران این صحنه یعنی شخصِ محمدرضا شاه از یک سو و تلاش طرف بازنده این ماجرا یعنی اتحاد شوروی و عناصر داخلی وابسته بدان برای پنهان داشتن واقعیت امر یعنی نادیده گرفتن یک بیزاری و نفرت عمومی نسبت به فرقه و عملکرد آن که زمینه فروپاشی سریع آن را فراهم کرد از سوی دیگر، از جمله عواملی است که در دامن زدن بدان بحثِ بیجهت مؤثر بوده است.
در یادآوری این واقعه مهم تاریخی و همچنین توضیح پارهای از دادههای مسلم آن مناسب دیده شد که به ترجمه هفت سند نویافته در این باب اقدام شود. در سالهای اخیر مجموعه جامعی از اسناد و گزارشهای مقامات سیاسی و نظامی دولت بریتانیا در مورد تحولات ایران در دوره اشغال کشور در جنگ جهانی دوم منتشر شده است که این اسناد از میان آنها ارائه میشود.[1]
در خلال بحران آذربایجان، دولت بریتانیا بر خلاف دولت آمریکا که بر رویارویی با توسعهطلبی تصمیم داشت، همانند دورههای پیشینِ رقابت با روسیه بیشتر بر نوعی بیطرفی و مصالحه با شوروی تمایل داشت؛ بازتاب این «بیطرفی» در اسناد ذیل اگر چه در مواردی چند باعث نادیده گرفتن علل و زمینههای بر آمدنِ فرقه دموکرات شده است، مثلاً در بند نهم سند شماره 5 که با چشم فروبستن بر نقش تعیین کننده عوامل امنیتی شوروی در بر پا کردن آن غائله، بیتوجهی به خواستههای مردم آذربایجان را «عامل مشکلات پیشین» دانسته است ولی از جهاتی دیگر در ارائه گزارشی بیطرفانه از حوادث 21 آذر مهم است. خشم و نفرت عمومی از فرقه که زمینهساز شورشی گسترده بر ضد آنها، آن هم پیش از فرا رسیدنِ قوای دولتی بود از جمله نکاتِ مهمِ این گزارشها است و در کنار آن برآوردی واقعبینانه و به دور از گزافه گویی های بعدی در مورد تعداد کسانی که در این میان به دست مردم کشته شدند ـ بین 200 تا 300 نفر ـ از دیگر نکاتِ درخور توجه آن.
کاوه بیات
1
[سرکنسول بریتانیا در تبریز به سفارت بریتانیا در تهران، 4 دسامبر 1946 / 13 آذر 1325][2]
سرکنسولگری بریتانیا، تبریز، شماره 44، 4 دسامبر 1946
آقا در اشاره به تلگراف شماره 351 من به تاریخ امروز، بند 3 ، در ارتباط با تسلیح عناصر آموزش ندیده اهالی توسط دموکراتهای آذربایجان، افتخار دارم به عرض برسانم که تقصیر کار را به گردن «سیاست فریبکارانه» دولت مرکزی انداختهاند.
2. دموکراتها اعلان داشتهاند که تسلیح مردم برخلاف خواستههای فرقه میباشد زیرا تا به حال بر اجتناب از خونریزی تأکید داشتهاند. معهذا صاحبان قدرت در تهران، با پولهایی که در بانکهای خارجی دارند، به دستور اربابان بیگانهاشان، برای بر هم زدن مناسبات آذربایجان و تهران، آنچه را در توان داشته انجام دادهاند.
3. مردم آذربایجان در مقام مقابله با این امر باید برای دفاع از آزادی خود آماده میشدند. در مورد ماجرای زنجان از دولت مرکزی منزجر شده و از طریق مبارزه برای حفظ آزادیهایشان، وفاداری خود را به دموکراتهای آذربایجان ثابت خواهند کرد. از آنچه دموکراتها برایشان انجام داده و میتوانند انجام دهند به خوبی آگاهی دارند. در روزهای گذشته در مقابل فشارهایی که از همه جا بر آنها وارد میشد، مقاومت کرده و تسلیم نشدند. باردیگر نیز برای هر احتمالی آمادگی دارند.
4. نسخهای از مراسله را برای وزارت خارجه ارسال میدارم.
افتخار دارم خادم مطیع حضرت اجل باشم. دبلیو میچل کارس
2
[سفارت بریتانیا در تهران به وزارت امور خارجه در لندن، شماره 2001، 11 دسامبر/ 20 آذر 1325][3]
آقای لروژوتل، شماره 2001، 11 دسامبر 1946
فوری
[متن] ذیل از طرف وابسته نظامی تهران. فوق محرمانه
وزیر جنگ به وابسته نظامی اطلاع داد که در پی تصرف میانه توسط نیروهای دولت ایران در شب 10/11 [دسامبر / 19 آذر] و بمباران شورشیهای دموکرات که توسط کامیون رهسپار تبریز بودند، امروز ـ [11 دسامبر / 20 آذر]ـ ظهر استاندار آذربایجان طی مخابره تلگرافی به نخست وزیر، مراتب فرمانبرداری خود را اعلان داشت. انتظار میرود که عناصر پیشقراول نیروهای دولتی فردا به تبریز برسند ولی به دلیل انهدام پلهای رود قزل اوزن واقع در جنوب میانه توسط شورشیها فرا رسیدن نیرویی بیشتر از همان عده نمادین بدانجا ممکن است دو یا سه روز به طول انجامد.
لطفاً به وزارت جنگ و وزارت [نیروی] هوایی داده شود.
وزارت خارجه لطفا مانند تلگرافهای شماره 674، 171، 26 و 416 فورا برای حکومت هند و نیویورک فدرال و آنکارا و واشنگتن ارسال گردد.
3
[سفارت بریتانیا در تهران به وزارت امور خارجه در لندن، شماره 2010، 13 دسامبر 1946/ 22 آذر 1325][4]
آقای لروژوتل، شماره 2010، 13 دسامبر 1946
فوری
تلگراف شماره 359، مورخ 11 دسامبر از تبریز:
[شروع] دموکراتهای آذربایجان در 11 دسامبر در تبریز اعلان حکومت نظامی کرده و از ساعت 8 شب منع رفت و آمد اعلان شد.
2. در ساعت 4 بعدازظهر 11 دسامبر استاندار و بیریا (صدر شورای اتحادیه کارگری) به نمایندگی از کمیته مرکزی فرقه دموکرات اعلان داشتند که با توجه به تمایل فرقه مبنی بر اجتناب از خونریزی با ورود نیروهای انتظامی که از سوی دولت مرکزی برای ترتیب انتخابات مجلس ایران به آذربایجان اعزام شدهاند موافقت میگردد.
اهالی میبایست در حفظ نظم ساعی و از نیروهای دولتی استقبال کنند.
3. لطفا مانند تلگراف شماره 133 من به وزارت خارجه و حکومت هند و هیئت اعزامی بریتانیا به سازمان ملل تکرار شود.
وزارت خارجه لطفا مانند تلگراف 677 من به حکومت هند ارسال شود.
4
[رونوشت تلگراف کنسولگری بریتانیا در تبریز، 14 دسامبر 1946/ 23 آذر 1350][5]
آقای لروژوتل، شماره 2015، 14 دسامبر 1946
تلگراف شماره 362 واصله از تبریز، 14 دسامبر: [شروع] تلگراف شماره 361 من.
نیروهای دولت مرکزی کماکان فرا رسیده و ضمن مقابله با معدود مهاجرینی که مقاومت میکنند، عناصر غیر مسئول را خلع سلاح میکنند. استاندار که به هواداری کامل از روسها شهرت دارد امروز صبح هدف تیراندازی قرار گرفت ولی بدون آن که آسیب ببیند، جان به در برد.
2. در مورد آشوبهای ضد دموکرات از کردستان غربی گزارشهای تأیید نشدهای رسیده است.
3. تعدادی از دکاکین تبریز که از آن مهاجرین بود بدون (تکرار میشود، بدون) تمایز بین آن که به مسلمانها تعلق دارند یا مسیحیان، غارت شدهاند.
[پایان]
وزارت خارجه لطفا مانند تلگراف شماره 682 من به حکومت هند داده شود ،مهم.
5
[گزارش کنسولگری بریتانیا در تبریز، 16 دسامبر 1946 / 25 آذر 1325][6]
آقای کارس به آقای لروژوتل (تهران) شماره 47، تبریز، 16 دسامبر 1946.
با اشاره به تلگرافهای اخیرم راجع به وضعیت تبریز پس از سقوط فرقه دموکرات آذربایجان، افتخار دارم [که به عرض برسانم] در محل نسبت به تأخیر حاصله در ورود نیروهای دولت مرکزی، نگرانی زیادی به وجود آمد.
2. همانگونه که به خاطر دارید، علی شبستری رئیس شورای ایالتی و استاندار در 11 دسامبر / 20 آذر تمایل خود را مبنی بر تبعیت از حکومت مرکزی و ورود نیروهای ایرانی به دلایل امنیتی در خلال انتخابات، اعلان داشته بودند. بعد از این بیانیه در تبریز انتظار میرفت که به نحوی غیر قابل اجتناب تا زمانی که قوای دولت مرکزی فرا رسند، دورهای از بینظمی حکمفرما شود بنابر این برای همه بهتر بود که قوای مزبور زودتر فرا رسد.
3. استاندار دکتر جاوید در عین حال که از مردم خواست آرامش را حفظ کنند بر آن شد که از ترکیب پلیسهای پیشین و داوطلبانی که میتوانست بر همکاری آنها حساب کند یک نیروی ویژه انتظامی تشکیل دهد. با این حال دو عامل موجب پیچیدگی وضع شدند؛ در درجه اول شدت نفرت عمومی از دموکراتها بود و اگر چه جاوید سعی کرده بود حتیالامکان مناسباتش را با دولت مرکزی حفظ کند ولی مناسبات نزدیک شخص وی با آنها ـ [دموکراتها] ـ بر همگان آشکار بود. در درجه دوم نیز افتادن اسلحه و مهمات بود به دست عناصر غیر مسئول در اثر اقدامِ از سر استیصال پیشهوری در توزیع آن میان هر کسی. در نتیجه از شب 11 دسامبر تا صبح 14 دسامبر / 19 تا 23 آذر گروههایی در سطح شهر جولان میدادند که برخی برای حفظ نظم (و تشجیع خودشان) تقریبا بدون وقفه تیر هوایی شلیک میکردند و برخی نیز در جستجوی دموکراتها بودند که آنها را تیرباران کرده و مغازهها و خانههایشان را غارت کنند. علاوه بر این گروههایی از مهاجرین نیز در نقاط مختلف شهر، به امید فرا رسیدن کمک، سرسختانه مقاومت میکردند.
4. در یک چنین وضعیتی، اضطراب حاکم بر کل شهر به هیچوجه دور از انتظار نبود. اهالی نگران جان و مال خود بوده و در واقع هیچ کس نمیتوانست مدعی گردد که اوضاع را به نحوی تحت کنترل دارد. ولی مردم یک نگرانی دیگر هم داشتند؛ اگر این بینظمی و اغتشاش به همین ترتیب ادامه مییافت میتوانست دستاویزی به روسها بدهد که به بهانه «حفظ منافعشان» قوای خود را به تبریز اعزام دارند.
با فرا رسیدن بعدازظهر 13 دسامبر / 22 آذر نگرانیها ابعاد گستردهای یافته بود و هیچ کس نمیدانست علت تأخیر خطرناک ورود قوای ایران در چیست. عناصر آشوبگرکه از این آزادی نویافته به شوق آمده بودند به هیچ وجه کتمان نمیکردند که قصد دارند حداکثر بهرهبرداری را از این فرصت بنمایند.
5. ساعت پنج بعدازظهر همان روز با فرا رسیدن پیشقراول ارتش ایران به شهر، کل تبریز نفسی به آسودگی کشید. اگر چه این قوا اندک بود ولی در هر حال نشانی بود از وجود نوعی مقام مسئول. ارتش کار مهاجرینی را که در مرکز شهر مقاومت میکردند به سرعت یکسره کرد و اگر چه شب آرامی در پیش نبود ولی نیروهای ارتش به رغم فرسودگی حاصل از آن سفر طولانی و نیاز به استراحت فرصت را از دست نداده و صبح روز بعد در بسیاری از نقاط شهر پستهای امنیتی برقرار کردند. افسر فرمانده ژنرال هاشمی اعلان حکومت نظامی داده و از تمامی کسانی که مجوز حمل اسلحه نداشتند خواست که بدون معطلی اسلحه خود را تحویل دهند به علاوه سرهنگ زنگنه را نیز به فرمانداری تبریز منصوب داشت.
6. در این میان هر آن نشانی از قدرت نیز که برای استاندار ـ دکتر جاوید ـ بر جای مانده بود، زائل شد. صبح روز 14 دسامبر / 23 آذر برای کسب اطلاع از اوضاع عمومی به دفتر وی رفتم ولی مطلع شدم که به تالار شهر، محل استقرار ژنرال هاشمی رفته است. وی در سر راه خود بدانجا با تظاهرات مخالفان مواجه و حتی هدف تیراندازی قرار گرفته بود هر چند که آسیبی به وی وارد نشد. در 15 دسامبر هم او و هم شبستری (صدر انجمن ایالتی فرقه دموکرات آذربایجان) مورد تعرض قرار گرفته و بعداً اطلاع یافتم که «رهسپار تهران شدهاند»، احتمالاً تحتالحفظ، اگر نگوییم تحت بازداشت.
7. در مورد دیگر سران دموکرات آذربایجان که ناپدید شده بودند از همه طرف شایعاتی به گوش میرسید؛ برخی میگفتند که همگی به روسیه گریختهاند و برخی نیز این سخن میگفتند که هنوز در استان هستند و باید پیدا شده و خدمتشان رسید. معهذا روشن شد که «ژنرال» دانشیان فرمانده قوای [فرقه دموکرات] آذربایجان پیش از عقبنشینی از میانه از بانک ملی آنجا حدود دو میلیون ریال دزدیده و غنائم گرانبهای خود را توسط کامیون به شمال فرستاده است. ولی خوشبختانه کامیون مزبور پیش از آن که به مرز برسد متوقف شده و بخش اعظم آن پول مسترد گردید. تصور بر آن
است که دانشیان در حال حاضر در ترکیه است. نیروهای ایرانی بر اقدامات شهروندان مسلحی که هر دموکراتی را که به دستشان میافتاد تیرباران میکردند، پایان نهادند. نیروهای مزبور به بازداشت آنها ـ [دموکراتها] ـ و اعزامشان به زندانهای هماکنون مالامال اکتفا کردند.
8. در کمال شگفتی متوجه شدم که در همان 11 دسامبر همتای امریکاییام در تلاش بهرهبرداری از گردش روزگار، سوار بر اتومبیل خود، در سطح شهر گردش کرده و از سر بزرگواری به ابراز احساسات اوباش پاسخ میدهد. از آنجایی که این به دنبال یکی از تندترین شکایات رادیو تبریز از مداخله آمریکاییها به نفع «قوام مرتجع» آمد، به نظرم قدری دور از خرد میرسد. از این رو بر تصمیمی که پیشتر گرفته بودم مبنی بر تحدید حضور خود و کارمندانم در سطح شهر به حداقل مقتضیات وظایفم، راسختر شدم.
9. امید است که دولت مرکزی در آیندهای نه چندان دور منویات خود را در مورد انتخابات ابراز دارد. با توجه به وضعیت موجود، مزیتی در تأخیر بیش از این نیست. در مجموع مردم بر تارک موجی از حسن ظن نسبت به شاه و یک ایران متحد قرار دارند ولی این موج پایدار نخواهد بود. اما سهلانگاری و بیتفاوتی نسبت به خواستههای آذربایجانیها عامل مشکلات پیشین بوده است. مردم [آذربایجان] طبیعتاً مردمی سرسخت و مستقل هستند و تبعیت آنها از دولت تهران، نباید در دراز مدت مسلم فرض شود. آنها خواستار برخورداری از امنیت عمومی، رهایی از سوء رفتار و یک برخورد مناسبتر اقتصادی هستند و حق چنین انتظاری را هم دارند. قصور در تأمین هر چه سریعتر این خواستهها به طور قطع هر چه اخیراً بافته شده است را رشته خواهد کرد.
10. نسخهای از این مراسله را برای وزارت امور خارجه ارسال میکنم.
افتخار دارم و غیره. دبلیو. میچل کرس
6
[وزارت امور خارجه در لندن به سفارت بریتانیا در تهران، 20 دسامبر 1946 / 29 آذر 1325][7]
[وزارت خارجه]، شماره 1353، 20 دسامبر 1946
تکرار به واشنگتن ش 117970، به مسکو، ش 4139
مهم
بر اساس گزارش جراید از تهران، دکتر جاوید و رئیس سابق انجمن محلی آذربایجان (احتمالاً اشارهای است به شبستری) تحتالحفظ راهی تهران هستند و آن [گروه] از افسران ایرانی که به قوای آذربایجان ملحق شده بودند، بعد از امتناع مقامات ترکیه از عبورشان بدان سوی مرز، بازداشت شدهاند.
2. البته با توجه به وضعیت، چنین اقداماتی غیر استثنایی نیست ولی از آن بیم دارم که نخست وزیر در تنبیه این خطاکاران شدّت عمل به خرج داده و این حسن تأثیر ناشی از قابلیت و کاردانی را در رسیدگی به وضعیت آذربایجان خدشهدار کند. شاید مناسب بدانید که دراولین فرصت بند سوم پیام من را در تلگراف شماره 57 از نیویورک به تهران، یادآور ایشان فرموده و قویاً ابراز امیدواری کنید که دولت ایران از هر گونه زیادهروی و تحریک اجتناب نماید.
7
[از سفارت بریتانیا در تهران به وزارت امور خارجه در لندن، 22 دسامبر 1946 / اول دی 1325][8]
آقای لروژوتل، شماره 2058، 22 دسامبر 1946
تکرار به : واشنگتن، مسکو، اداره خاورمیانه، دولت هند، رونوشت به بغداد
اقدامات ذیل از سوی مقامات نظامی ایران در آذربایجان اتخاذ شده است:
1. دکتر جاوید، استاندار سابق و شبستری رئیس پیشین شورای ایالتی، تحت الحفظ به تهران اعزام شدند (به محض رسیدن تحت بازداشت قرار گرفتند.)
2. در تبریز و بیشتر شهرهای استان حکومت نظامی اعلان شده است. بیست و چهار افسری که رهبری ترک خدمت [و الحاق] به قوای آذربایجان را بر عهده داشتند، دستگیر شده و قرار است توسط دادگاه نظامی محاکمه شوند.
3. ژنرال کبیری، تنی چند از مقامات مهم محلی و [یک کلمه کشف رمز نشده] دیگر پیروان فرقه دموکرات در تبریز بازداشت شدهاند. بر اساس تخمین ستاد ارتش ایران بین 200 تا 300 نفر از فدائیان و دیگر افرادی که به دلیل خشونت و بیرحمی مورد بغض و کینه قرار داشتند، پس از فروپاشی حکومت فرقه و پیش از فرا رسیدن قوا، توسط اهالی خشمگین تبریز کشته شدند. در حال حاضر مقامات نظامی بدین [کشف رمز نشد: اعدام خودسرانه؟] قانون خاتمه دادهاند.
4. بسیاری از روزنامهها در مورد جنایات عوامل فرقه دموکرات در دوران حاکمیت یکساله آنها گزارشهای هولناکی منتشر کرده و با هو و جنجال خواهان مجازات عبرتانگیز آنها شدهاند. ولی نشانههای موجود از آن حکایت دارند که دولت میخواهد سیاست معتدلی را اتخاذ کند.
وزارت خارجه لطفا مانند تلگرافهای 248 و 668 من به واشتنگتن و حکومت هند داده شود.
این اسناد در شماره 59 فصلنامه گفتگو،مورخ 1391 منتشر شده است
یادداشتها:
[1]. Iran political Developments, 1941-1946: British Documentary Sources, Iran under Allied Occupation, 13 vols, vol. 13, Editor, A.L.P. Burdett, Archive Editions,2008.
[2]. Ibid.,p.755
[3]. Ibid.,p.771
[4]. Ibid.,p.773
[5]. Ibid.,p.774
[6]. Ibid.,p.775-776
[7]. Ibid.,p.781
[8].Ibid.,p 782