ایران شمالی، آیا جواب«های»،هوی است؟

۱۵ آبان, ۱۳۹۱
ایران شمالی، آیا جواب«های»،هوی است؟

می‏گذرد.

از همان روزهای نخست این ماجرا،و حتی‏ پیش از اعلان رسمی این نامگذاری در تابستان‏ 9721 شمسی بسیاری از ایرانیان به روشنی می- دانستدن که «آذربایجان» نامیدن اران جز طرح و تمهیدی برای اجرای یک رشته آمال الحاق- گرایانه آتی،چشم طمع دوختن به آذربایجان‏ راستین و واقعی انگیزهء دیگری در پشت سر ندارد و این باور درست خویش را نیز به نحوی صریح‏ و آشکار بیان داشتند.دولت‏های وقت ایران نیز اگرچه نظر به مصائب حاصل از لشکرکشی‏های‏ قوای بیگانه در طول جنگ،در وضعیت به‏ سامانی نبودند،آنقدر هوشیاری داشتند که به‏ رغم اعزام هیئتی به قفقاز برای توسعهء روابط از شناسایی رسمی حکومت باکو که خود را به غلط «جمهوری آذربایجان»نامیده بود،خودداری‏ کنند.2

این گذشت،دوران استقلال این کشورها نیز چند سالی بیش به درازا نکشید و با اعادهء تسلط روسیه بر قفقاز-هرچند به یک رنگ جدید سرخ‏ گونه-موضوع آذربایجان نامیده شدن اران نیز حدهءت اولیه خود را از دست داد و بیشتر به‏ موضوعی تبدیل شد در سطح مناسبات ایران و شوروی،تا یک مسئله خاص و علی‏حده.

اگرچه بودند گروهی از ایرانیان وطن‏ پرست چون دکتر محمود افشار که حتی در همین دوره نیز نسبت به تبعات احتمالی و بالقوهء تداوم«آذربایجان»خوانده شدن اران هشدار داده و در اسفند 1306 از ضرورت آن سخن‏ گفت که از سفارت شوروی تقاضا شود که «… به دولت خود پیشنهاد نماید که چون فقط آذربایجان مختص به ایالت شمال غربی ایران‏ است و عثمانی‏ها با سوء نیت این اسم عاریه را به جمهوری تاتار این طرف قفقاز داده‏اند…به‏ اسم حقیقی آن اران تبدیل نماید…» 3  ولی‏ متأسفانه این هشدار به اندازهء کافی جدی تلقی‏ نشد و اقدامی به دنبال نیاورد.

در این ملک اینگونه مسائل تنها وقتی‏ جدی گرفته می‏شوند که وضع آن قدر ناخوشایند شود که دیگر نتوان از آن اعراض‏ کرد.

چند صباحی است که به نظر می‏آید ایران‏ بالاخره تکانی به خود داده،بر آن است جامهء رخوت از تن به در آورده و کاری کند؛در کنار تحرکات پراکنده‏ای که در این عرصه دیده می- شود،یکی از مهم‏ترین آنها،تشکیل جمعیتی‏ است موسوم«حرکت آزادی‏بخش ایران شمالی» که علاوه بر یک پایگاه اینترنتی به نام ایران‏ شمالی نشریه‏ای نیز تحت همین عنوان منتشر می‏کند که انتشار آخرین شماره‏ای آن،بهانه‏ای‏ شده است جهت درج این یادداشت.

اهمیت اصلی این حرکت،خاستگاه‏ آذربایجانی آن است،یعنی سرزمینی که از دیرباز خط مقدم دفاع از تمامیت ارضی و استقلال‏ سیاسی ایران را تشکیل داده است.تجربهء تاریخ‏ نیز نشان می‏دهد که در این حوزه نیز جز آذربایجان و آذربایجانی،عنصر دیگری به‏ پاسداری از این تمامیت و استقلال قادر نبوده و نیست.این امر نیز صرفا به یک مقوله جغرافیایی‏ -همجواری آذربایجان با دو کانون اصلی زیاده- خواهی-ترکیه و روسیه-مربوط نمی‏شود.

 

یکی از صاحبان اصلی این خانه بودن-به‏ رغم پاره‏ای از دلتنگی‏های به جا و بی‏جا- تکالیف و مسئولیت‏هایی را به دنبال داشته،که‏ آذربایجان نیز همان‏گونه که می‏دانیم.هیچ‏گاه از زیر بار آنها شانه خالی نکرده است.اینک نیز بالاخره آذربایجان،به راه و رسم خویش گام‏ پیش نهاده است.

چند سالی است که مؤسسهء فرهنگی آران‏ با انتشار گاهنامه‏ای تحت همین عنوان-آران- از بهار 2831 که اینک به صورت یک فصلنامه، حیاتی مستمر و پیوسته یافته،در جهت فراهم‏ آوردن زمینه‏های فکری و فرهنگی لازم وارد کار شده است.تشکیل«جمعیت وطن»را در آذربایجان و در همین ایام،از دیگر تحولات این‏ حوزه می‏توان برشمرد.جمعیتی که علاوه بر انتشار یک مجموعهء«آذربایجان‏شناسی»تحت‏ عنوان وطن،با انتشار کتاب‏هایی چون از باد کوبه و چیزهای دیگر-یادداشت‏های مهم و ارزندهء ناصر همرنگ از مسافرتی به اران- حوزه‏ای

 

اگر ما در پی فروپاشی شوروی از شناسایی رسمی کشوری به نام آذربایجان خودداری

می کردیم، اکنون به اقداماتی از این دست نیاز نداشتیم

گسترده از مطالعات منطقه‏ای را مد نظر دارد.

 

تأکید اصلی این تلاش و تکاپو بر شناسایی‏ مشترکات ایران و اران قرار دارد؛مشترکاتی که‏ فقط به عناصری همانند گستردگی حوزهء زبان‏ فارسی و پیشینهء آن در قفقاز،پیوندهای اداری و مملکتی ایران و اران…محدود نبوده،علائقی‏ چون تشیع و رواج زبان ترکی آذربایجانی در درو سوی رود ارس را نیز نادیده نمی‏ گیرد.مقابله با مجموعه‏ ای از تحرکات پان‏ تر کیستی که برای‏ تحریف این نقاط مشترک در جریان است نیز از دیگر اهداف این رشته مساعی است.تحرکاتی‏ که قصد دارد پیوند تاریخی و دیرین ایران و اران‏ را به نوعی وحدت و یگانگی«دو آذربایجان‏ شمالی و جنوب»تحریف کرده و تقلیل دهد.

انتشار نشریهء ایران شمالی،«ارگان حرکت‏ آزادی‏بخش ایران شمالی»را نیز می‏توان یکی از نمونه‏های مهم این رشته تحولات برشمرد.این‏ نشریه نیز اگرچه در نوع نگاه با تأکید و توجهی‏ که به زمینه‏های مشترک فرهنگی و تاریخی ایران‏ و اران دارد،با مجموعه فعالیت‏های موصوف‏ همسو به نظر می‏آید ولی همان‏گونه که از نام‏ انتخاب شده برمی‏آید،از شکل‏گیری یک رویکرد متفاوت نیز حکایت دارد.

در کشورهایی چون ایران که بر یک پیشینهء کهن از حکمروایی و تعامل با حوزه‏ای به مراتب‏ گسترده‏تر از مرزهای فعلی‏اش تکیه دارد به دلیل‏ بر جای ماندن طیف وسیعی از علائق و اشتراکات،طرح خام و نسنجیدهء آرایی چون«دو آذربایجان»،«دو کردستان»و«دو بلوچستان»… الخ،علاوه بر مخاطراتی که طبیعتا برای ایران به‏ همراه دارد،می‏تواند برای خود طرح‏کنندگان این‏ نوع افکار نیز تبعات پیش‏بینی نشده‏ای به همراه‏ داشته باشد؛نوعی تیغ دو دم است.آغاز تحرکاتی چون حرکت«آزادی‏بخش ایران‏ شمالی»را نیز می‏ توان در یک چنین چارچوبی‏ مورد ارزیابی قرار داد و دم دیگر و پیش‏بینی‏ نشدهء تیغ مزبور دانست.

دلیلی ندارد که این تبلیغ و تأکید ضرورتا بر همان مجرای تنگ و محدودی به جریان خود ادامه دهد که مورد نظر منادیان این وحدت و یگانگی خاص بوده است.احتمال آنکه مجرای‏ اصلی خود را نیز بازیابد،احتمالی دور از ذهن و بعیدی نیست.

اگرچه دودم بودن تیغ و«زدی ضربتی»، ضربتی نوش کن»،راه و روال روزگار به نظر می‏آید و در توضیح علل شکل‏گیری چنین راه‏ها و روال‏هایی نکات دیگری را نیز می‏توان افزود، ولی در غیر اصولی بودن آن نیز تردید نیست.

مدت زمانی است که جهان معاصر سعی‏ دارد روابط بین الملل را براساس یک مبنای‏ حقوقی تعریف شده و امروزی بنا کند.احترام به‏ حق حاکمیت ملی و استقلال کشورها نیز از جمله‏ ارکان این سعی و تلاش است.

اگر ما در پی فروپاشی اتحاد شوروی و استقلال جماهیر تابعهء این مجموعه،از شناسایی‏ رسمی کشوری به نام«آذربایجان»خودداری‏ می‏کردیم،همان گونه که یونان هم در همین مقطع‏ از شناسایی رسمی کشوری موسوم به مقدونیه‏ در مرزهای شمالی‏ اش امتناع کرد یا الااقل این‏ شناسایی را مشروط ساخته و برای حل و فصل‏ این شرط نیز اقدام می‏کردیم چه بسا که جمع و جور کردن تبعات داخلی و خارجی این پدیده نیز به رغم سختی اولیه،با سهولت بیشتری توأم‏ شده و به اقداماتی چون رهایی«ایران شمالی»نیز احتیاج نمی‏ شد.

 

 

یادداشت‏ها:

 

(1).برای آگاهی بیشتر بنگرید به آذربایجان در موج‏خیز تاریخ(نگاهی به مباحث ملیّون ایران و جراید باکو در تغییر نام اران به آذربایجان،8921-6921 شمسی)تهران:نشر و پژوهش شیرازه،9731

 

(2).بنگرید به کاوه بیات،توفان بر فراز قفقاز،(نگاهی به‏ مناسبات منطقه‏ای ایران و جمهوری‏های،ارمنستان و گرجستان در دورهء نخست استقلال،1291-7191)؛تهران، مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه،0831

 

(3).دکتر محمود افشار یزدی،گنجینهء مقالات،ج 1،تهران: بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار،8631،ص 235.