از چه زبانی است و ریشه و معنی آن چیست؟
در اینجا، چون جایش نیست که دربارهی آن به تفصیل سخن بداریم، از این رو کوتاه شدهی عقیدهی دانشمندان را یاد کرده، کسانی را که خواستار بیش از این باشند، به دائرهالمعارف اسلام (واژههای تات، تاجیک، تازی) راهنمایی میکنیم.
گروهی از دانشمندان و زبانشناسان « تات» را یک واژهی ترکی میدانند و برآنند که این واژه نامی است که از سوی ترکان به زیر دستانشان داده شده، زیرا « تات» در زبان ترکی معنی: خوار ـ پست ـ بیگانه دارد.1
روانشاد پروفسور مارکوارت آلمانی واژهی « تاجیک» را سرشته از دو بهرات (= زیرست) چیک (= ادات تصغیر ترکی) دانسته، آن را « زیردست کوچک» معنی کرده است. 2 و میگوید ترکان مردم زیردست خود، به ویژه ایرانیان را با این نام خواندهاند و از این جا است که گروهی از ایران نژادان و پارسی زبانان ماوراالنهر که کنون بیرون از مرزهای سیاسی ایران به سر میبرند، با همان نام « تاجیک» که از سوی همسایههای ترکشان به آنها داده شده است، نامیده میشوند.
برخی از دانشمندان نیز « تات» را یک واژهی ایرانی میدانند3 و میگویند تات تاجیک و تازیک (عرب) از یک ریشه و هر سه به معنی « بیگانه» و مردم غیر ایرانی (انیران) است. همچنان که یونانیان و رومیان مردم بیگانه را « باربار» و عربها « عجم» و « اعجمی» مینامیدند، ایرانیان نیز بیگانگان را تاچیک و تازیک میگفتند و همین نام است که از زمان ساسانیان بر روی عربها که مردمی غیر ایرانی بودند، نهاده شده و تا امروز که آنها را « تازی» مینامیم بازمانده است.
دربارهی این که چگونه این واژه سپس معنی « ایرانی» و « غیر ترک» به خود گرفته میگویند: پس از درآمیختن ترکان آلتایی با فارسی زبانان ماوراالنهر، واژهی « تاچیک» به همان معنی در زبان ترکی به کار رفت و ترکان، فارسی زبانان را در برابر « ترک»، « تاجیک» نامیدند. و در واقع نامی را که ایرانیان به بیگانگان میدادهاند به خودشان باز گردانیدند.
دستهی دیگر واژهی « تات» و « تاجیک» را با « تازیک» و « تازی» هم ریشه ندانسته میگویند: تازیک که سپس تازی شده از واژهی « طایی» با نشانه نسبت « ایک» درست شده، چون ایرانیان قبیلهی « طی» را ـ که از مردم یمن بودند پیش از دیگر عربها شناخته، با آن بیشتر از همه رفت و آمد داشتند ـ « تاژ» و منسوب به آن را « تاژیک» میگفتند، سپس آن را تعمیم داده، همهی عربها را « تازیک» نامیدند. 4 چنان که یونانیان و رومیان و عربها، همهی ایرانیان را
« پارس» و « فرس» که نام تیرهای از ایرانیان بود میخواندند.
در نوشتههای پیشینیان همه جا تات و تاچیک و تاجیک و تاژیک و تازیک به معنی « غیر ترک» و « ایرانی» به کار رفته، چنان که در دیوان لغات الترک کاشغری (تالیف 466) « تات» « الفارسیه» معنی شده و در کتاب اوغوزی « ده ده قور قود» (تالیف سده هشتم یا نهم) مردم غیراوغوز به ویژه ایرانی، را تات مینامد. 5
در کتاب طبقات ناصری (تالیف 657 ـ 658) واژهی « تات» به معنی تازیک و تاچیک یعنی فارسی زبان به کار رفته است. 6
در زبان ارمنی « طاچیک» به معنی « ترک» و « بیگانه و وحشی» (بارباروس» به کار میرود، در ترکی عثمانی « تات» به معنی خوار و پست و بیگانه است. مردم قفقاز ایرانیان و مردمی را که از این سوی رود ارس بدانجا رفته و نشیمن گرفتهاند « تات» مینامند. در زبان کردی « تاچیک» به معنی: خارجی، بیگانه و بیابانی است و نیز « تات» و « تاتک» را دربارهی عربها به کار میبرند. 7 و زبان عربی را « تاتی» میگویند8 ترکمنهای ماورا خزر « تات» را دربارهی تاجیکهای ایرانی به کار میبرند، به ویژه مردم خیوه را با این نام میخوانند. قشقاییها که به ترکی سخن میگویند مردم فارسی زبان را تات مینامند. گورانهای (اهل حق) تبریز و دیگر بخشهای آذربایگان نیز دیگران را « تات» مینامند. در افسانهها و مثلهای مردم تبریز « تات» معنی مرد دانا و باسواد و شهرنشین دارد.
این چند مثال بالا تا اندازهای معنیهای گوناگون این واژه را نزد مردمان و تیرههای گوناگون نشان میدهد ولی از هیچکدام از اینها، راهی به روشنی معنی واژه و این که از کدام زبان است باز نمیشود و مقصود ما نیز در این جا آن نیست که معنی آن را روشن سازیم بلکه این مثالها را از بهر آن آوردیم که چند نکتهای بر دیگر نوشتهها بیفزاییم، باشد که در دریافتن معنی آن به کار آید و سودمند افتد.
و اما دربارهی تاتها و زبانهای تاتی باید گفت که در پیرامون همدان و قزوین و کرانه سفید رود و مازندران شرقی و طالش و آذربایگان و در بیرون از ایران ـ افغانستان و قفقاز ـ تیرههایی از مردم هستند که خود را « تات» مینامند و زبانشان نیز « تاتی» خوانده میشود. لیکن برخی از این گویشها با هم جدایی بسیار میدارند و روی اصول زبانشناسی نمیتوان همهی آنها را (چنان که هست) زیر نام « تاتی» گرد آورد، هم چنان که نمیتوان گویشهای گوناگونی که به نام «کردی» خوانده میشوند همه را زیر نام « گویش کردی» فراهم آورد.
بیجا نیست در این جا یادآوری شود که در بخش ارسباران و قرهداغ، ایلهای چندی به حال کوچرو (ییلاق و قشلاق) به سر میبرند که خود را ترک نژاد میدانند و دیگران را که بیشتر ده نشینند « تات» مینامند، خواه به زبان ترکی ـ که با ترکی آنان چندان جدایی نمیدارد سخن گویند، خواه به زبان تاتی. به عبارت دیگر، واژه « تات» در نزد آنان معنی عام ایرانی نژاد یافته و تنها ویژه مردم تاتی زبان نیست. و نیز مردم کرانه جنوبی رودخانه ارس، مردمی را که از پل « خدا آفرین به آن سو»ی دشت مغان و آستارا نشیمن دارند، با آن که به ترکی گفتوگو میکنند « کرد» مینامند و از پل به این سو (جلفا و باکو) را « تات» مینامند.
1ـ قاموس عثمانی : تات = ذلیل، سفیل یبانجی
2ـ پروفسور هنینگ استاد دانشگاه کمبریج نیز تاجیک را ترکی و آن را سرشته از تا ( = تات (ترک) + جیک (پسوند ترکی) و روی هم به معنی تبعه ترک و با واژه تازیک و تازی هم ریشه نمیداند. برهان قاطع، ص 455
3ـ سبک شناسی، جلد سوم، ص 50
4ـ کسانی تازی را از مصدر « تاختن» دانستهاند که بیگمان در این جا نادرست و در مورد نام سگ تازی درست است.
5ـ « ده ده قورقود علیلسان طائفهاوغوز» کتابی درزبان اوغوزیست و شامل داستانهای رزمی تیره اوغوز که در پیرامون گنجه و بردع ساکن بودهاند میباشد و گویا در سدهی هشتم هجری نوشته شده و نسخهی اصل آن در کتابخانهی سلطنتی آلمان بوده، برخی از داستانهای آن نیز در روزنامهی آذربایجان ارگان فرقه دموکرات چاپ شده است و برخی از صاحب غرضان این کتاب را به زبان ترکی آذربایگان وانمود کرده، کهنترین اثر ادبی این سرزمین به شمار میآورند و پارهای نتیجههای پوچ و نادرست از آن میگیرند.
6ـ سبک شناسی، جلد سوم، ص 50
7ـ المرشد، ص 261
8ـ المرشد، ص 261