ابتکار| چندی است که با ایجاد معاونتی در حوزۀ اقوام و مذاهب در دفتر ریاست جمهوری و پیش کشیدن بحث های قومی و نیز آموزش زبان های محلی در مدارس تب و تابی در محافل سیاسی و فرهنگی و نیز فعالان قومی واگرا درگرفته است، در همین روزها یکی از مسئولان مسائل قومی و مذهبی در مصاحبه ای با یکی از روزنامه ها اشاره ای به الگوی هندوستان کرد و آنرا بزرگترین دموکراسی جهان دانست که مایۀ فخر و مباهات شرقیان به غربیان است و تأیید کرد که ما در مورد مسائل قومی خود می بایست به نمونه هندوستان نظر داشته باشیم و از آن تقلید کنیم.
این مباحث نگارنده را به این اندیشه کشاند که آیا آقایان شناخت درستی از وضعیت اجتماعی هندوستان و یا تاریخ آن دارند که اینگونه به الگوبرداری از آن دعوت میکنند یا خیر.
در این گفتار کوشش میشود به اختصار برخی ویژگی های اجتماعی و تاریخی هندوستان و تفاوت آن با کشور خودمان اشاره نماییم.
1ـ هند جدید پدید آمده و آفریدۀ بریتانیاست، هندوستان هرگز در طول تاریخ خود به این شکل یکپارچه نبوده، در هر گوشه و کناری از آن راجه و مهاراجه ای بساط حکمرانی داشته است حتی در اوج قدرت پادشاهان تیموری جنوب هند از دسترس آنان بیرون بود، اما بریتانیا در راستای منافع استعماری خود کل شبه قاره را متحد کرد و حتی بخش هایی از خاک ایران را نیز به آن افزود. از این لحاظ پس از استقلال هند امکان وجود زبانی مشترک و سراسری حاصل نبود و این نه از سر کینه توزی اقوام گوناگون آن دیار با یکدیگر بلکه بر اساس واقعیتی میدانی پدید آمده بود. درحالی که ایران به عنوان واحد سیاسی یکپارچه و متحد قرنها پیشینه دارد و همواره نیز زبان فارسی به عنوان زبان ملی، دولتی ودیوانی و فرهنگی ملّت ایران شناخته و پذیرفته بوده است.
2ـ هرچند شبه قاره پس از استقلال دچار تجزیه شد، اما عامل این تجزیه نه عوامل قومیتی بلکه دینی بود، درواقع مناطق مسلمان نشین پاکستان شرقی و غربی و نیز سرزمین هایی که دین غالب مردم آن بودایی بود مانند سری لانکا یا بوتان و نپال از هند جدا شدند، اما مردمی که پیرو دین هندو بودند فارغ از هرگونه تفاوت نژادی یا زبانی سخت یکپارچه و متحد باقی ماندند، دین هندو که نهاد اجتماعی و فرهنگی عظیمی است به مثابۀ ساروجی محکم هندیان را بهم پیوند داده است. دین هندو دین ملی هندیان است.آدمی هندو به دنیا میآید و کسی نمی تواند به دین هندو بگرود، چه به لحاظ وجود نظام کاستی نمی توان برای این افراد نوکیش جایگاهی در میان کاست های مختلف پیدا کرد، از اینرو هندوها که فقط در هندوستان یافت میشوند به هر زبان و گویشی که سخن بگویند از یکدیگر قابل گسست نیستند، سرزمین هند نیز برای هندیان سرزمین مقدس و به مثابۀ مادر (به معنای واقعی کلمه) انگاشته میشود، کوه و جنگل و رودخانه های هند نیز نزد هندوها مقدسند، رود گنگ جریان آبی است که بر سر شیوا جاری است و به دروازه های بهشت منتهی میشود، فقط در سرزمین مادر هند است که هندو می تواند به موکشا (نجات روح) برسد.
این کیفیت موجب شده است که هند از لحاظ واگرایی منطقه ای در امان باشد، فعالیت های جدایی طلبانه هم محدود به سرزمین های مسلمان جامو و کشمیر است و بس.
پس وجود آیین هندو ضمانت بسنده برای حفظ وحدت و یکپارچگی ملی هند فراهم میکند.
3ـ پس از استقلال هند در قانون اساسی مصوب 1947 از 22 زبان نام برده شده است زبان های هندی و انگلیسی در قانون اساسی به عنوان زبان های رسمی شناخته شدهاند. در هند زبان ها و گویش های متعددی وجود دارند که اغلب آنها متعلق به شاخۀ آریایی هستند، در جنوب هند زبان هایی از منشأ در اویدی مانند تامیلی وجود دارد.
دولت مرکزی هند از زمان استقلال کوشش فراوانی کرده است که زبان هندی را به عنوان تنها زبان ملّی هند تبدیل نماید. و در این راه موفقیت های چشم گیری هم داشته است، امروزه تعداد افرادی که به این زبان سخن می گویند از 6 1درصد سال 1947 به نزدیک 45 درصد رسیده و شمار آنها به 422 میلیون نفر (بنابر سرشماری سال 2001) بالغ گشته است. این زبان امروزه به عنوان زبان دوم در مدارس دیگر نقاط هند آموخته میشود، و در محیط های کاری در سراسر هند سخت رواج دارد.
از آن مهم تر زبان رسمی ارتش نیز زبان هندی است چرا که ارتش می بایست نماد وحدت ملّی باشد و لاجرم جز کاربست یک زبان گزیری ندارد. اما در این میان صنعت فیلم سازی هندوستان که از لحاظ کمیت تولید با بیش از دو هزار فیلم در سال مرتبۀ اول جهانی را داراست. به کمک دولتمردان و سیاستگذاران هندی امده است، اغلب این فیلم ها واجد صحنه های رقص و آواز هم هستند که از مشخصه های فیلم های هندی است. از آنجا که پایه زبان این فیلم ها زبان هندی است و باتوجه به شدت علاقه مردم سراسر هندوستان به سینما، صنعت فیلم سازی بالیوود به یکی از بهترین ابزارهای گسترش زبان هندی در میان اقوام دیگر هند که زبان مادری شان غیرهندی است، مبدل شده است.
هیچ یک از این فیلم ها نیز دوبله نمی شود و تماماً به زبان اصلی (هندی) است.
بدین رو شاهد هستیم که دولت هندوستان با ظرافت و هشیاری فراوان امر گسترش یک زبان واحد ملّی را با موفقیت پیش می برد و در چند سال آینده به یقین مردم مناطق مختلف هندوستان همگی با زبان هندی مأنوس و آشنا خواهند بود.
در همین راستا به گونۀ روزافزون قدرت دولت مرکزی افزایش می یابد، چه هندیان به خوبی واقفند در عرصۀ اقتصادی و سیاسی امروز جهان که رقابت هایی ویرانگر میان ملت های بزرگ در جریان است زمانی برای غفلت و پریشانی نیست. و انسجام داخلی از اهمّ امور است.
4ـ آنگاه که مسئولان محترم و دولتمردان ما هند را به عنوان الگوی مناسب در سیاست های قومی و مذهبی کشورمان معرفی میکنند و از آن به عنوان بزرگترین دموکراسی جهان نام می برند (امری که با وجود نظام کاستی که صدها میلیون نفر خارج از کاست را نجس می داند و هیچ حقوق انسانی برای انها قائل نمی شود سخت محل تردید است، چه پایه هر دموکراسی بر اومانیسم بنا شده است که مغایرت کامل با نظام کاستی دارد)
از یاد می برند که این تسامح و رواداری در دستگاه سیاسی هند منحصر به این مورد خاص نیست بلکه به مثابۀ بسته ای است به هم پیوسته که خود را در عرصه های دیگر نیز جلوه گر می سازد، این گونه است که رئیس جمهور پیشین هند فردی بود مسلمان و یا نخست وزیر کنونی پیرو دین سیک است و این درحالی است که اکثریت هندیان پیرو دین هندو هستند، آیا دولتمردان ما نیز به این ظرفیت رسیده اند که بپذیرند پیروان مذاهب اقلیت کشور چه ادیان رسمی و چه مذاهب غیررسمی که قانونی به شمار نمی آیند به مناصب و مشاغل مهمی چون ریاست جمهوری یا وزارت دست یابند؟ آیا دولتمردان ما می دانند در زمانی که بیش از 50 سال دولت مرکزی هند در اختیار حزب کنگره بوده است، دولت محلّی ایالت آسام در اختیار کمونیست ها قرار داشته است، آیا این توانش و ظرفیت را دولتمردان در سپهر سیاسی ما نیز می بینند؟ و یا می توانند مانند دولت هند ازدواج هم جنس گرایان را به رسمیت بشناسند؟ همانگونه که آمد این امور به مثابۀ کلیتی به هم پیوسته هستند.
لازم است در عالم واقعیت ها سیر و زیست کنیم، هر کشور و هر ملتی پیشینۀ متفاوتی دارد و نحوۀ شکل گیری و تاریخ آن نیز متفاوت با دیگران است.
لذا می بایست از تقلید و الگوبرداری بلاجهت خودداری کرد.
خلق را تقلیدشان بر باد داد ای دو صد لعنت بر این تقلید باد
ایران زمین سرزمینی است که به لحاظ تاریخی قرن هاست یکپارچه بوده و روند تشکیل ملّت واحد در آن سده هاست که تکوین نهایی یافته است، این مردم به اختیار خود و در نهایت هشیاری زبان فارسی را به عنوان زبان فرهنگی و قومی و ملّی خود برگزیده اند و سده هاست که در هر کجای ایران که بزنید و یا به هر زبان و گویش دیگری که سخن بگویند به بالندگی و غنای این زبان یاری رسانده اند، حال کوشش دولتمردان در جهت تضعیف این زبان ملّی به بهانۀ حمایت از زبان ها و گویش های محلّی حرکتی است قهقهرایی و واپس گرایانه که یکپارچگی و انسجام ملّی ملت ایران را آماج خود قرار داده است.
و به فرجام نیز به گسست و واگرایی منجر خواهد شد، بهتر است مسئولان امور دوباره در این موضوع نیک بیاندیشند و تأمل کنند و از مشورت اهل خبرت دلسوز خود را بی نیاز نبینند.